آموزش مهارت‌های حل مسئله به کودکان ( پایه‌های اول تا سوم ابتدایی)

شروع موضوع توسط Nazanin ‏6/7/15 در انجمن معرفی کتابهای چاپ شده

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    نویسنده/ مترجم: دکتر میرنا بی شور/ دکتر محسن شکوهی‌ یکتا

    کتاب حاضر، با جنبه های کاربردی کم نظیری که دارد می تواند برای معلمان، دست‌اندرکاران امر تعلیم و تربیت، روان‌شناسان و مشاوران و متخصصان کودک مفید واقع شود.

    c6c2fcf1b1b60d7b0287cfa88ce0b397.jpg
    ارتباط مؤثر با هم‌سالان، معلمان و اعضای خانواده، به مجموعهای از توانایی‌ها نیاز دارد؛ یکی از این تواناییها، داشتن مهارت حل مسئله است.

    این مهارت در حل مسائل درون‌فردی و میان‌فردی در تمام محیط ها نظیر خانواده، محیط کار و جامعه، نقش مثبت ایفا میکند.

    اهمیت و تأکید بر حل مسئله تا جایی است که برخی ذکر فرایند حل مسئله را در کنار فرایندهای تفکر، نادرست میدانند؛ زیرا از نظر آنها هدف از کل فرایند تفکر، حل مسئله است.

    بنابراین اگر بخواهیم کودکانی صاحب اندیشه، متفکر و مسئله گشا تربیت کنیم، ناگزیر باید راه سالم زیستن را که همان روش سالم اندیشیدن است، از اوان کودکی به آنها بیاموزیم. اگر والدین، معلمان و جامعه بتوانند چگونه سالم اندیشیدن را به کودکان بیاموزند، انسانهایی سالمتر و دنیایی بهتر خواهیم داشت.

    همه روزه انواعی از مشکلات میان‌فردی بین کودکان، کودک با والدین یا کودک با سایر افراد بزرگسال ایجاد می‌شود. کسانی که از عهده حل مسئله برمیآیند، بیش از آنها که مهارت اندکی در این زمینه دارند، از خود سازگاری اجتماعی نشان میدهند.

    کودکانی که مفاهیم حل مسئله را فرا گرفته‌اند، در به‌دست‌آوردن آن‌چه خواستار آن در زمان مناسبی می‌باشند، موفق‌ترند و بهتر قادرند سرخوردگی را در هنگامی که نمی‌توانند به چیز دلخواه خود برسند، تحمل کنند.

    حل مسئله نه تنها به کاهش رفتارهای دشوار کمک می‌کند، بلکه می‌تواند از وقوع مشکلات بین‌فردی نیز پیش‌گیری کند. کودکانی که قادر به تفکر درباره مشکلات خود هستند، بهتر میتوانند خود را با موقعیتهای مختلف تطبیق دهند و کسانی که به‌خوبی از عهده حل مسائل خود برمیآیند، رفتارهای پرخاشگرانه کمتری دارند، به لحاظ اجتماعی کمتر دچار سرخوردگی میشوند، نسبت به عواطف دیگران حساستر میباشند و آنها را بهتر درک می‌کنند، رهبران خوبی هستند و دوستان زیادی دارند.

    کسانی که مغلوب مشکلات می‌شوند، از مهارت‌های حل مسئله اندکی برخوردارند. این افراد به محض اینکه با مانعی برخورد می‌کنند، ممکن است رفتارهای تکانشی از خود بروز دهند، احساس ناکامی کنند، پرخاشگرانه رفتار کنند یا برای پرهیز از موقعیت مشکل‌ساز گوشه‌گیر ‌شوند. تکرار چنین موقعیت‌هایی ممکن است به ایجاد و بروز رفتارهای غیرانطباقی منجر شود.

    کودکان امروز نه تنها با مشکلات متداول تحولی مواجه هستند، بلکه باید فشارهای روانی بسیاری را در دنیای پیچیده کنونی تحمل کنند.

    ما به‌عنوان معلم، پدر و مادر و متخصصان سلامت روان، باید تمام امکانات و منابع خود را بسیج کنیم تا فرزندانمان را از تحقیرکردن خودشان، تفکر نامعقول، هیجانات عاجزکننده و رفتارهای ناکامکننده مصون نگهداریم.

    برنامه های پیشگیری در حوزه سلامت روان، تحول را در جمیع جهات تسهیل میکنند و برای کودکان امکان پذیرش‌خود، کسب مهارت های میان فردی، فراگیری راهبردهای حل مسئله و تصمیمگیری، کنارآمدن با هیجانات مشکلساز و دیدگاه انعطافپذیر را فراهم می‌کنند.

    اگر این برنامهها به‌صورت هدف‌مند اجرا شوند، مهارت‌هایی به کودکان می‌آموزند که اگرچه تمام مشکلاتشان را حل نمیکند ولی برخی از این مشکلات را مرتفع نموده یا شدت آنها را کاهش می‌دهد.

    انتشارات سپید برگ