نویسنده/ مترجمان: لیلی وایس/ علی صاحبی، منصور حکیمجوادی رویاها چه معنایی دارند؟ عملکرد اصلی شان چیست؟ پیامشان برای کیست؟ و چه نقشی در فرایند تحول روانی ما دارند؟ شاید رویاها یکی از قدیمی ترین پدیدههای روانی انسان باشند که همواره ذهن کاوشگران بسیاری را به خود مشغول داشته است. کاربرد حکایت و قصه در فرآیند درمان، عرصهای را فراهم میآورد که مددجو قصه زندگی خود را به آن فراافکند و به مضمون قصه، معنای واقعی ببخشد. قدرتمندترین مکانیسمی که در اینجا عمل میکند، شاید «همانندسازی» باشد؛ به این معنی که مددجو خودش را در جایگاه و نقش شخصیت اصلی قصه قرار داده و سعی میکند که آنچه را شخصیت داستان انجام داده یا از انجام آن سرباز زده است، تقلید کند. چنانچه قصه سربسته باشد و به اندازه مناسب مبهم باقی بماند، ممکن است مددجو فرافکنی کند و برای یافتن راهحل برای تعارض خاصی که در قصه نقل شده است، تلاش کند. شاید مهمترین نقشی که قصه در درمان ایفا میکند، همگانی و جهانی جلوه دادن مشکلاتی است که فرد با آنها دست و پنجه نرم میکند. بنابراین وی احساس نمیکند که تنهاست و مشکلش خاص و غیرقابل حل است. از این رو نگارنده در کتاب حاضر، به کاربرد درمانی قصهها؛ کاربردهای ویژه تمثیل؛ و گستره تمثیلهای خاص پرداخته است. همزادی و همزیستی شادی و عشق؛ عوامل خطرزا را جدی بگیریم؛ باورهای افسانهای؛ خود را نیز محترم بشماریم؛ و ناکارآمدی دانش بدون بصیرت برخی از عنوانهای فصلهای کتاب است." انتشارات سایه سخن