نویسندگان/ مترجم: آلن بالوت، لوران بیبار، ژنویو اوان-گرانبولان، کریستین غانم و مارک گراسن/ سوسن سلیم زاده آیا رعایت اخلاقیات در محیط کار، متضمن به کارگیری عامل اخلاقیات فردی و ‹‹مدیریت خویشتن›› است؟ اگر چنین است، چه چیزی عایدمان می شود؟ اخلاقیات در محیط کار، موضوعی جدید نیست. دستورالعمل های مربوط به وظیفه شناسی اخلاقی، برنامه ریزی برای برخورداری از توسعه پایدار در یک شرکت، ‹‹برچسب گذاری های اخلاقی››، نمودارهای نشان دهنده کیفیت کار و یا رعایت مسائل زیست محیطی، از جمله مواردی هستند که بسیار رواج پیدا کرده اند. همه این ساز و کارهای شرکتی، به واقع تبدیل به ‹‹فرهنگ کاری›› شده اند و از کارکنان هر شرکت انتظار می رود آن ها را کاملا رعایت کنند. البته می توان درباره چگونگی کارکرد واقعی آن ها و نیز در خصوص میزان تاثیرگذاری شان بررسی هایی انجام داد. شکی نیست که با افزایش شمار نمودارهای به ظاهر نخبه گرا، نمی توان عواملی را که از طول عمر یک شرکت می کاهند، بهبود بخشید و یا آنها را به کلی از بین برد. اما، بازبینی تاثیرات این دسته از نمودارها و اصول پرطمطراق وضع شده در محیط کار، با رویکردی که به دور از عیب جویی است، کاری سودمند خواهد بود. دانستن هر یک از این سازوکارها و توجه به کارکرد ارزش های واقعی مرتبط با آنها، البته در جای خود ضروری است. درست همین جاست که معضل سازگار کردن فرد با جمع پیش می آید. این پرسشی است که مولفان کتاب حاضر می کوشند برایش پاسخی بیابند. بر پایه موقعیت های واقعی پیش آمده در محیط کار و ضمن در نظر گرفتن عوامل دخیل در آنها، شماری از کارشناسان ‹‹اخلاقیات در محیط کار››، فیلسوفان، کارکنان شرکت ها و مشاوران، به بحث و تبادل نظر در این زمینه می نشینند و تعریفی تازه از اخلاقیات فردی در محیط کار را به دست می دهند. انتشارات رخ مهتاب