نویسنده/ مترجم: گی کلاوس/ فهیمه فتحی خودشناسی و معرفت به نفس به اندازه آشنایی با نحوه انجام کار مهم است. چیزی به عنوان توازن و تعادل در کار - زندگی وجود ندارد و باید حتما چیزی را به بهای از دست دادن چیز دیگری بدست آورید. در این کتاب با مسائلی از این دست آشنا میشوید: وفاداری بیش از حد ممکن است به ضرر شما تمام شود. به نیروی غریزه و شهود خود گوش فرادهید - چیزهای زیادی دارد که به شما بگوید. اگر در زندگی ریسک نکنید به هیچ پاداشی دست نخواهید یافت. با دست خودتان در مسیر موفقیت مانع ایجاد نکنید. حقایق محض مربوط به صداقت و شرافت را بیاموزید. باید به اندازه کافی در کاری مهارت داشته باشید تا شانس کسب موفقیت را به دست آورید. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب) مقدمه کتاب با این جملات آغاز میشود: "چرا کسی به من چیزی نگفت ... و اگر گفت، چرا من گوش ندادم و بدان عمل نکردم؟ این سوال (همان سوالی است که آنها در تمام مدت زندگیام پرسیدهاند)، سوال 64 میلیون دلاری است. این سوالی است که هر سال و درست در هنگامی که مشغول آموزش و ارائه مشاوره به هزاران فرد حرفهای و کارکشته در مشاغل مختلف هستم، بارها و بارها مطرح میشود و هریک از این افراد داستان خود را از جایگاه و آموختههای بهخصوص خود برایم تعریف میکند. آنچه بیشتر از همه دربارهی داستانهای این افراد - جوان یا پیر، بیتجربه یا باتجربه - از فرصتها و مشاغل از دسترفتهشان به ذهنم میرسد این است: خیلی کم پیش میآید که منشا اضطراب، تنش و ناکامیهای آنان، مسئله کمبود مهارت تخصصی و حرفهای باشد. در واقع، علت این مسئله برخاسته از نوعی کمبود در گنجینه مهارتهای اجتماعی آنان (یعنی رفتارها، مشخصهها و ویژگیهای غیرتخصصی و مورد نیاز برای هدایت موفق شغلی) است. اما اگر این مهارتهای اجتماعی اهمیت کمتری دارند و بهنظر ساده و واضح میآیند، پس چرا بسیاری از افراد آنها را بهسختی فرامیگیرند؟ دلیل این است که عمدتا از نظر بسیاری افراد، این مهارتها واقعا اهمیت بهسزایی ندارند و در واقع این افراد دقیقا دربارهی این مهارتها چیز زیادی نمیدانند ..." انتشارات تندیس