پروفسوری به نام جورج استاد زبان انگلیسی در یکی از دانشگاه ها می باشد و زندگی بسیار خوبی را در کنار شریک همجنس خود دارد. اما طولی نمی کشد که شریک وی در یک حادثه ی رانندگی جان خود را از دست می دهد و جورج سعی می کند تا با مرگ او کنار بیاید. اما کنار آمدن با این مسئله برای جورج بسیار مشکل است ، به طوری که جورج تصمیم به خودکشی می گیرد اما ... عنوان فیلم : A Single Man موضوع فیلم : درام/ روانشناسی (خودکشی/ معنای زندگی/ کنار امدن با پدیده مرگ) سال تولید : 2009 دانلود فایل با لینک مستقیم
«مجرد» A Single Man نخستین تجربه سینمائی تام فورد، مدیر طراحی سابق مارک گوچی، که در آن هنرمند انگلیسی کالین فرث، نقش یک استاد ادبیات دانشگاه را بازی می کند که هشت ماه است غم از دست دادن عشق و شریک 16 سال زندگی اش را فرومی خورد، چون در جامعه لس آنجلس دهه 1960، همجنسگرائی، حتی از نزدیکان هم پنهان نگه داشته می شود. فیلم تام فورد، دنیائی که نویسنده کریستفور ایشروود در رمان 1965 خود ساخته، با طراحی دقیق و ظرافت بصری، زنده می کند. ظاهرا فقط خواننده ها و هنرپیشه ها نیستند که می خواهند کارگردان سینما بشوند. تام فورد Tom Ford، با ابتکار و خلاقیت، چهره مزون گوچی Gucci را عوض کرد، و طرح هاش نه تنها میلیاردها دلار فروش برای مزون گوچی آن زمان، و حالا برای مارک خودش، پول ساخته، بلکه میلیاردهای دیگر هم برای مقلدها ساخته.Popout کارگردان های سینما در محدوده کار خودشان، نقشی شبیه به خدا بازی می کنند، تصمیم می گیرند که دنیا چه شکلی باشد. طراحی مثل تام فورد، با آن نفوذ خارق العاده در طول دهه ها روی نحوه لباس پوشیدن و آراستن، و شکل و کاربرد لباس یا وسایل دیگر زندگی، تاثیر مشابه خداگونه ای را نه در دنیای مجازی فیلم، بلکه در کل جهان عینی ایفا می کنند، و طبیعی است که چنین هنرمندی بخواهد فیلمسازی را هم تجربه کند، که اختیار خلق یک دنیا را کاملا به دست بگیرد. اما دنیائی که تام فورد در فیلم «مجرد» یا A Single Man تصویر می کند، برداشتی است از دنیائی که نویسنده کریستوفر ایشروود Christopher Isherwood در رمان کوتاه سال 1965 خودش، «مجرد» تصویر کرده بود... این کتاب در زمان خودش یک اثر انقلابی بود، به خاطر اینکه قهرمان آن یک همجنسگرا است. برای بازی در این نقش، کالین فرث جایزه بهترین بازیگر را از جشنواره ونیز گرفت و خود فیلم هم در همان جشنواره یک جایزه جانبی مربوط به خاطر مطرح کردن همجنسگرایان گرفت و تام فورد، کارگردان فیلم هم نامزد جایزه شیرطلائی بود برای بهترین فیلم فیلم «مجرد» کالین فرث، نقش تصویر یک روز از زندگی این استاد همجنسگراست. روزی که با اندوه و افسردگی ناشی از مرگ معشوق جوانتر، و شریک 16 سال عمرش، در رویای غرق شدن در آب شروع می شود و خاطره تشییع جنازه ای که به او اجازه ندادند در آن حضور یابد. کالین فیرث می گوید چهره انسان جالب ترین تصویر روی پرده سینما است و بهترین کارگردانان، مثل اینگمار برگمن، همیشه حداکثر بهره سینمائی را از قدرت بیانگر چهره برده اند. او می گوید شخصیت او در فیلم مجرد، واقعا خفقان گرفته. فیلم باتصویر او زیر آب شروع می شود و افسرده از خواب برمی خیزد با فکر خودکشی و خلاص شدن از زندگی غیرقابل تحمل. تنهائی عظیم این انسان، در فضاهای لس آنجلس چهل سال پیش فیلمبرداری شده است، در عصر به ثمررسیدن طراحی مدرن. کارگردان تام فورد می گوید درونمایه کلی فیلم «عزلت» و انزواست و درسی که از این داستان می گیریم این است که ارزش چیزهای کوچک زندگی را بدانیم. در فرهنگ ما، خوشبختی همیشه موکول به چیز دیگری است مثل گرفتن شغل جدید یا داشتن فلان دوست دختر، یا فلان جفت کفش... اما این چیزها مهم نیستند بلکه مهم این است که درک کنیم زندگی همین خواستن و جستن است و از همین زندگی باید در این لحظه لذت ببریم. فیلم «مجرد» برای اولین باردرجهان بهار گذشته در جشنواره ونیز به نمایش در آمد. شهرت جهانی کارگردان فیلم در حرفه طراحی مد، برای خیلی ها کنجکاوی برانگیز بود. متیو گود Matthew Goode، نقش معشوق جان باخته را بازی می کند، که در رویاها و خاطرات شخصیت اصلی حضور می یابد. گود می گوید زیبائی فیلم در این است که حادثه خاصی اتفاق نمی افتد، زیبائی اش در بطالت و ابتذال آن است، در یادآوری مردی که عاشقش بوده، لحظه های کنار هم نشستن، کتاب خواندن، با هم بودن... بعضی ممکن است بگویند اگر به این ها سوزن بزنی خون ازشان در نمی آید اما فیلم در باره این است که همجنسگرایان هم احساس دارند، آن هم به طرز غریب دهه 1950. تام فورد برای فیلم اولش با جسارت، موضوع بحث انگیزی را انتخاب کرده. ولی حضور تام فورد طراح و صحنه پرداز را در فیلم حس می کنیم. ولی حاصل کار، همانگونه که در آن زمان درفستیوال ونیز هم گفتند، کاری است که هم از نظر عاطفی برانگیزاننده است، و هم از نظر سبک و بصری، حاکی از اعتماد به نفس تام فورد است. موضوع فیلم، از یک طرف غم از دست دادن معشوق است و از طرف دیگر، زندگی مخفی عاطفی این آدم است که همجنسگرائی خودش را باید پنهان کند. اما اینکه تام فورد، به عنوان طراح، چه نقشی در این فیلم دارد، خوب، همانطور که یک طراح انتظار می رود، فیلم ظاهر شسته ورفته و پاکیزه ای دارد از نظر طراحی خطوط و رنگها و فضاها، به طوری که انگار روی جزئی ترین چیزها از لباسهائی که قهرمانان فیلم تن می کنند تا مبلمان منازل دقت وسواس آمیز به کار رفته که به قول کارینا لانگ ورث، منتقد نشریه ویژه سینمای مستقل، ایندی وایر، عکسها و تصاویر، فیلم انگار از صفحات مجله ووگ ایتالیا بیرون آمده. اما نقش تام فورد طراح، به ظاهر آراسته و خطوط دقیق ترکیب های بصری فیلم، محدود نیست، بلکه فورد از این طریق، نقش استایل style یا سلیقه شخصی در انتخاب لباس و خودآرائی، را کندوکاش می کند در تعریف و بیان هویت انسان... شخصیت ها با مدلهای خاص و وسواس آمیز موها یا لباسشان، تعریف می شوند. لانگ ورث می نویسد اما سوای این پیروزی در سطح، فیلم از سناریوی شوخ و چند بازی بسیار قوی برخوردار است که به زیبائی ظاهر آن، عمق می بخشند. منتقد هالیوود ریپورتر، دبرا یانگ، می نویسد بازی نرم و با امساک کالین فرث در تضاد است با روح اوپراگونه و غلوگر کارگردانی... که مثلا از گذاشتن یک قطعه سولوی اوپرا روی صحنه خودکشی، تردیدی به دلش راه نمی دهد یا بی خیال حرف مردم است وقتی در صحنه عزاداری، کت شلوارهای تام فورد تن عزاداران می کند... از دید این منتقد، با این وسواس بصری، فیلم «مجرد» A Single Man یک تصویر آرمانی و رومانتیک از لس آنجلس چهل سال پیش، نشان می دهند. فیلم به خاطر القای فضائی که همجنسگرائی مخفی نگه داشته می شد، و تصویر نفسانی عشق همجنگسرا، جایزه جانبی سینمای همجنگسرایان را در جشنواره ونیز گرفت. اما موضوع فیلم، فقدان است و قطع امید از زندگی... فیلم A Single Man به موضوع تبعیض علیه همجنسگرایان اشاره تلویحی دارد -- ولی خوب، داستان در زمانی اتفاق می افتد که همجنسگرایان مخفی بودند و در فلاش بک ها می بنیم که از شرکت در تشییع جنازه معشوق از دست رفته، منع می شود. می گویند فقط برای اعضای خانواده است. یعنی که این رابطه خانواده حساب نمی شود. از اشارات تلویحی فیلم «مجرد» به تبعیض علیه همجنسگرایان، یکی وقتی است که در کلاس درس، جرج، شخصیت کالین فرث، با آن لهجه پاکیزه بریتانیائی و کلمات شمرده و گزیده، به دانشجویان می گوید اجتماع، چیزی که شبیه به خودش نیست، دوست ندارد. و جای دیگر، به صراحت بیشتر، وقتی شخصیت جولیان مور دوست قدیمی که هنوز عاشق این مرد است به او می گوید رابطه او و دوست جان باخته اش، رابطه واقعی نبود. ما این رابطه را در فلاش بک های ذهن جرج، شخصیت کالین فرث، می بینم. آدمی دلشکسته و امیدباخته، که دلیل زنده ماندن را گم کرده، و فیلم موفق می شود حس ترحم تماشاگر را به این آدم جلب کند وکشش داستان در این است که تماشاگر آرزو می کند این آدم در تلاش های ناشیانه اش برای خودکشی، موفق نشود. فیلم تقریبا داستان ندارد، یک روز از زندگی این آدم است. از صبح که در خواب است در یک سکانس زیرآبی رویائی و بصری، تا وقتی بیدار می شود و راه می افتد. روزی مثل یکی روزهای هشت ماه اخیر زندگی اش، هشت ماه بعد از آنکه معشوق جوانش را یک تصادف رانندگی از دست داد. خود این روز، ماجرا می شود، مثل یک سفر، به قول دیوید انسن، منتقد نیوزویک، فیلم «مجرد» یک سفر درونی است، مثل رومان کریستوفر ایشروود، خاطرات گزنده را می بافد در جزئیات دقیق روز این آدم، این آدم که استاد ادبیات دانشگاهی کوچک است. دیدارش با زن (جولی ین مور) که دوستش دارد به یاد قدیم... خاطرات و حسرت ها... رابطه های احتمالی با همجنسگرایان جوان، که رد می کند، اما در همان میخانه که با دوست از دست رفته اش، جیم آشنا شده، در پایان فیلم، با یک دانشجوی جوان که به او علاقمند است، روبرو می شود و برخلاف کتاب، در فیلم مجرد، داستان اینجا در حالت تعلیق شیرینی رها می شود، که امیدبخش است. می توان گفت که این فیلم، روی هم رفته تبلیغ خوبی است برای مارک «تام فورد.» شاید اکران آن هم بی ارتباط نباشد با فصل خرید کریسمس در آمریکا که فروشگاه ها پر است از انواع پوشاک زنانه و مردانه و کفش و کیف و همه چیز با مارک تام فورد. از دیدگاه بازاریابی که نگاه کنی، فیلم «مجرد» به مارک تام فورد، عمق و محتوای عاطفی می بخشد. ولی منتقدها هم فیلمش را ستایش کرده اند. لیس فلپرین، منتقد ورایتی می نویسد کارگردانی ظریف تام فورد، شگفتی دلپذیر این فیلم است، با توجه به اینکه تنها سابقه اش در فیلمسازی نظارت بر آگهی های شرکت گوچی بوده که تام فورد مدیر هنری اش بود و حالا هم برای مارک خودش. این منتقد می نویسد البته زیبائی لباسها و دکورها، هرچند ستایش آمیز است اما کمتر از خود کارگردانی، شگفت انگیز استِ، چون مهارت و حساسیت او در کارگردانی، انتظار نمی رفت. وندی آیدی، منتقد تایمز لندن، که فیلم را در ونیز دیده، زیبائی آن را ستوده و می نویسد سختی کار کارگردان در تبدیل این کتاب به فیلم، ذهنی بودن این داستان است که به صورت یک مونوگ یا تک گوئی جلو می رود، که ترجمه کردن آن به تصاویر را سخت می کند. خیلی از منتقدها از بازی کالین فرث تعریف کرده اند که در این طراحی و فیملبرداری غلو شده، شخصیت را با سکوت و خوددار و بدون اغراق بازی می کند. انسن می نویسد فیلم کشش ساکت و نفسانی ای دارد و وقار بصری، که تردیدی به جا نمی گذارد که تام فورد پشت دوربین است. انسن نوشته فیلم به قدری زیباست که گاهی زیبائی آن حواس تماشاگر را پرت می کند و ممکن است مغایر با نثر ساده ایشروود باشد اما قلب زخمی این داستان و هوش نیشدار آن، حفظ شده. نوشته بهنام ناطقی