نویسنده: فهیمه ملک زاده هدف این مقاله توضیح این امر است که نابرابری های جنسیتی چگونه می تواند از قابلیت کارآفرینی زنان بکاهد افزایش قابل ملاحظه زنان شاغل واقعیت انکارناپذیر جامعه ایران است. با وجود این، تجربه اجتماعی حاکی از آن است که تعداد کمی از زنان شاغل کارآفرین هستند. برای ظهور فعالیت های کارآفرینانه وجود زمینه ها و شرایط فرهنگی اجتماعی مناسب ضروری است. مطالعه موانع کارآفرینی زنان به شناسایی محدودیت های موجود، اصلاح مسیر آتی و در نهایت افزایش کارآیی فردی و اجتماعی آنان کمک می کند. پدیده کارآفرینی مفهومی بین رشته ای است که از دیدگاه های مختلف مورد مطالعه، تعدای از اقتصاد دانان، روانشناسان و جامعه شناسان قرار گرفته است . این بررسی ها منجر به ارائه تئوری ها، نظریات و مدل هی متفاوتی شده است. روانشناسان در اواسط قرن بیستم توجه خود را به فرد معطوف داشتند و اکثر آنها به دنبال کشف پاسخ به این سؤال بودند که کدام ویژگی های فردی است که کارآفرین را از غیر کارآفرین متمایز می سازد. در واقع تلاش آنها دستیابی به ویژگی های مشخص کارآفرین بوده است. هدف روانشناسان، کشف ویژگی هایی بود که زیر بنای رفتار موفقیت کارآفرینان را شکل داده است. در این میان با توجه به اهمیت موضوع اقتصاددانان،جامعه شناسان و روانشناسان و غیره هریک به بررسی بخشی از اهمیت ویژگی فردی کارآفرینان پرداخته است. انتشارات جامعه شناسان