نویسنده/مترجم: نوح بلومنتال/ابوذر کرمی چرا تغییر دشوار است؟ و برای تغییر چه کاری از دست شما بر می آید؟ تغییر ؛ واژه گستردهای است که میتواند به بسیاری چیزها اطلاق شود. شاید شما تنها قصد اسبابکشی داشته باشید یا در صدد شروع کردن یک شغل تازه باشید و یا اینکه این تغییر اتفاق وحشتناکی مانند از دست دادن یکی از عزیزانتان باشد؛ این تغییرات خوب و بد و بزرگ و کوچک همگی نیازمند اصلاحات و تنظیماتی در رفتار و زندگیمان خواهیم بود. این اصلاحات و تنظیمات عامل ایجاد استرس میشوند حتی وقتی مثبت باشند؛ در مقابل تغییرات منفی هم بعضی اوقات نتایج مثبتی به همراه دارند. شما هیچوقت نمیدانید چه اتفاقی قرار است برایتان رخ دهد و این موضوع باعث ترس میشود. همسو شدن و وفق دادن خود با تغییرات نیازمند شناخت تغییر و تأثیرات آن است. تغییری در محیط اطراف، موقعیت یا وضعیت روحی یا جسمی شخص که چارچوبهای فکری و الگووارههای ما را به چالش میکشد. این تعبیر به این معناست که انسان تمایل دارد برای خودش تعریف کند که قرار است چه اتفاقی بیفتد و دنیا چگونه پیش رود. هرگاه اتفاقی در دنیای شخصی یا برای خودمان میافتد که با چیزی که انتظار داریم متناقض است میگوییم تغییر و تحول رخ داده است. هر ** که تا کنون با خود عهد کرده باشد که عادتهایش را تغییر دهد و این عهد خود را شکسته باشد میداند که تغییر عادت چقدر دشوار است. به وجود آوردن یک تغییر پایدار در رفتار به هیچ وجه کار سادهای نیست و معمولاً مستلزم صرف وقت و تلاش قابل ملاحظهای است. روانشناسان روشهای مختلفی را برای کمک موثر به مردم در تغییر رفتارشان به وجود آوردهاند بسیاری ازاین روشها توسط پزشکان، مشاوران و درمانگران به کار گرفته میشود. نخستین مرحله از تغییر، مرحله قبل از قصد کردن یا در فکر تغییر بودن است. مردم در خلال این مرحله، انجام تغییر را در نظر نمیگیرند. آنها معمولاً در این مرحله «در حال انکار» قرار دارند و ادعا میکنند که رفتارشان مشکلی به وجود نمیآورد. اگر شما در این مرحله قرار دارید، ممکن است نوعی حس پذیرش وضعیت فعلی را داشته باشید یا معتقد باشید که روی رفتارتان کنترلی ندارید. در برخی موارد، کسانی که در این مرحله قراردارند یا درک نمیکنند که رفتارشان زیانمند است و یا آگاهی کافی درباره پیامدهای اعمالشان ندارند. انتشارات نسل نواندیش