نویسنده: لئو بوسکالیا مترجم: توراندخت تمدن بوسکالیا در این کتاب می گوید: که اگر صمیمانه انسانها را دوست بدارید ، آنها هم شما را دوست خواهند داشت و این ضروریترین و مفیدترین علمی است که هر انسانی برای انسان شدن باید بیاموزد. دکتر بوسکالیا ، نویسندهی کتاب ، آنچنان به عشق و اهمیت آن در زندگی انسانها معتقد است و طوری با ارائه مثالهای زنده ، شاد و موثر ایمان به قدرت سازندهی عشق را در خواننده میآفریند که مجال تردید باقی نمیگذارد. او به شما میفهماند و این عقیده را راسخ میکند که اگر صمیمانه انسانها را دوست بدارید ، آنها هم شما را دوست خواهند داشت و این ضروریترین و مفیدترین علمی است که هر انسانی برای انسان شدن باید بیاموزد . دکتر بوسکالیا این واقعیت مسلم را در ذهن ما بیدار میسازد که(خوشبختی تو بستگی به چگونگی احساسی دارد که تو نسبت به انسانها داری و این خود وابسته به گفتار و رفتار و پندار تو است و خوشبختانه همه اینها در اختیار خود تو قرار دارد ). خودتان خوب میدانید که در بین تمام جانوران روی زمین انسان تنها جانوری است که اختیار انتخاب رفتار و گفتار و پندار به او داده شدهاست . بوسکالیا به صدای بلند و به صد زبان میگوید ((ای حیوان با شعور چرا از این حقی که تنها به تو داده شده ، برای کسب خوشبختی خود و دیگران استفاده نمیکنی ؟ ای حیوان با شعور دست بدار تا خوشبخت شوی . هر چه بیشتر دوست بداری خوشبختتر میشوی ، هر چه بیچشم داشتتر ،صمیمانهتر و یکدلهتر عشق بورزی ،خوشبختتر میشوی ، امتحان کن تا به خودت ثابت شود . ولی این چندان هم ساده نیست برای اینکه قبل از عشق ورزیدن اصیل ، باید ابتدا تخم کینه و نفرت را از دل خود زدوده باشی تا بتوانی جائی برای عشق باز کنی و باید قلبا و عمیقا ایمان داشته باشی که آدم بد وجود ندارد بلکه آدم مریض و نابالغ و شرطی موجود است ، که آنها را هم به خوبی و با رفتار و برخوردی صحیح میتوان تغییر داد و برای این کار فقط باید بخواهی و جدا بخواهی و کمی از روانشناسی عملی یا یک مشاور خوب هم کمک بگیری و نگوئید این کار نمی شود . انتشارات: دایره