نویسنده: لوئیز هی مترجم: بیتا حکمی قلب مرکز کدام نیروها و احساسات آدمی است؟ چگونه می توان رابطه قلبی ایجاد کرد و پیوندهایی که به این رشته متصل می شوند چگونه استحکام می یابند یا سست می شوند؟ کتاب "قلب سرچشمه افکار" با عنوان فرعی "گنجینه ای خرد باطن" شما را به سمت پاسخ به این پرسش ها رهنمون می کند. روح ما هرگز نمی تواند از ما جدا شود چرا که بخشی جاودانی از وجود ماست. هیچ دلیلی آن را از ما جدا نمی کند. هیچ ناراحتی این پیوند را از بین نمی برد. از دست دادن هیچ رابطه ای نیز تاثیری در این پیوند ندارد. هیچ مرگی ما را از آن جدا نمی کند. روح جاودانی است. بخشی از ماست که تا ابد تداوم دارد. اما رابطه قلبی به چه معناست؟ وقتی از قلب و رابطه قلبی یا حضور قلبی صحبت می کنیم درواقع از چه چیز حرف می زنیم؟ پاسخ به این پرسش درظاهر آسان به نظر می رسد اما هنگام پاسخگویی چه کلامی بر زبانمان جاری می شود؟ قلب مرکز کدام نیروها و احساسات آدمی است؟ چگونه می توان رابطه قلبی ایجاد کرد و پیوندهایی که به این رشته متصل می شوند چگونه استحکام می یابند یا سست می شوند؟ کتاب "قلب سرچشمه افکار" با عنوان فرعی "گنجینه ای خرد باطن" شما را به سمت پاسخ به این پرسش ها رهنمون می کند. بی نیازی، خشم، باورها، جبر و اختیار، خودآگاهی، عیب جویی، شایستگی، عواطف، انرژی، ترس، خوشی، آزادی، سلامتی، عشق، افکار منفی، خواب، مسئولیت و... از جمله مضامینی است که در این کتاب آمده است. لوئیز ال. هی کتاب را مجموعه ای از مراقبه ها و درمان های روحانی عنوان کرده که از سخنرانی هایش برگرفته شده است. این کتاب بر جنبه هایی از تجربیات روزمره انسانی تمرکز دارد و هدف آن کمک و هدایت در حیطه های خاصی است که ممکن است در آنها با مشکلاتی مواجه باشیم. انتشارات: کتاب پارسه