نمایش «تعزیه» هنر ناب ایرانی است که قدمت دیرینه ای دارد تعزیه به معنی سوگواری، برپا داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان درگذشته است. اما آنچه به عنوان تعزیه مشهور است، گونه ای از نمایش مذهبی منظوم است که در آن عده ای اهل ذوق و کار آشنا در جریان سوگواری های ماه محرم و برای نشان دادن ارادت و اخلاص به اهل بیت پیامبر (ع)، طی مراسم خاصی بعضی از داستان های مربوط به واقعه کربلا را پیش چشم تماشاچی ها بازآفرینی می کنند. تعزیه معمولا با به اجرا درآمدن پیش خوانی نمایش مجلس اصلی آغاز می شود. کسی که تعزیه را برپا می کند «بانی» و گرداننده آن را «تعزیه گردان»، «ناظم البکا» یا «معین البکا» و بازیگران آن را «تعزیه خوان» یا «شبیه خوان» می نامند. همچنین به سایر همکاران برپایی تعزیه «عمله تعزیه» می گویند. در این نمایش محدودیتی برای استفاده از لوازم و اسباب در میان نیست. مثلاً در زمان ناصرالدین شاه هنگام اجرای مجلسی از مجالس تعزیه هنگامی که سخن از وجود یک شیر به میان آمد، بی درنگ صورت زنده این جانور را که در قفسی محبوس بود از باغ وحش آورده و در پیش چشم حاضران به تماشا می گذاشتند تا هیجان صحنه بیشتر شود. شبیه خوان ها برای آسانی ادامه مطلب مربوط به نقش خود، معمولا به هنگام اجرا، تکه کاغذی به نام فرد، در دست دارند که در آن ها مصراع های آخر نقش طرف مقابل یا نخستین مصراع از ادامه نقش خود یادداشت شده تا بتوانند به موقع و بی هیچ زحمتی نقش آفرینی خود را دنبال کنند. بازیگران ناشی یا خردسال را شخص تعزیه گردان، از کنار محدوده نمایش راهنمایی می کند. حتی گاهی به شبیه خوان های کارآزموده هم تذکراتی می دهد. نقش زنان را هم مردان بازی می کنند که در این حالت به آن ها «زن خوان» می گویند. چنین بازیگرانی برای این که در نقش خود بهتر ظاهر شوند باید صدایی زیبا داشته باشند و ترجیحاً نقاب بر چهره بپوشند. گاهی نیز برای بهتر در آمدن بازی نقش زنان، از پسران نوجوان کارآموخته استفاده می شود. شبیه خوانان در اجرای هر مجلس معمولًا دو دسته اند: اولیاخوان و اشقیاخوان. شبیه خوان هایی که نقش اولیا و یاری دهندگان دین را بازی می کنند، اولیاخوان، مظلوم و انبیاخوان نامیده می شوند و کسانی که نقش اشقیا و دین ستیزان را بازی می کنند اشقیاخوان یا ظالم خوان اند. اولیاخوان ها نقش های خود را موزون و خطابه ای سر می دهند، اما اشقیاخوان ها سخنان خود را ناموزون و معمولی و در پاره ای از موارد، مسخره آمیز بیان می کنند. اولیاخوان ها جامه سبز یا سیاه بر تن می کنند و اشقیاخوان ها لباس سرخ. اما در مورد سیاهی لشکرهای هر یک از دو دسته، استفاده از جامه هایی با این رنگ ها مصداق کاملی ندارند. نشانه و نماد در تعزیه کاربرد زیادی دارد. چنان که گفته اند این نمایش باغی از نشانه و نماد است. انواع پرچم های سبز، سرخ و سیاه که نماد اهل بیت، شور و انقلاب و سوگواری اند، علم که نماد درفش سپاه امام حسین (ع) است، تشت آب به نشانه شط فرات؛ شاخه نخل و یا هر نهالی به نشانه نخلستان و درخت. چرخش به دور خود و راه رفتن به گرد صفحه به علامت گذشت زمان و همچنین مسافرت. چتر که وسیله القای تازه فرود آمدن هر ولی یا فرشته به ویژه جبرئیل از آسمان است؛ زدن عینک سفید برای نشان دادن روح بصیرت و نیکدلی؛ عینک دودی برای جلوه خباثت و بدسگالی، عصا که نشانگر تجربه و مصلحت اندیشی است، نگریستن گاه و بی گاه از میان دو انگشت بزرگ دست برای تأکید بر قدرت و فضیلت اولیا در تجسم اوضاع آینده و همچنین پیش بینی، بر تن کردن نیم تنه بلند سفید (کفنی) به نشانه نزدیک شدن مرگ و اعلام جانبازی، زدن یا افشاندن اندکی کاه بر سر برای نشان دادن ماتم نشینی، اسب سپید بی سوار به نشانه اسب امام حسین (ع)، ذوالجناح و به شهادت رسیدن صاحبش، گهواره آغشته به رنگ سرخ برای بیان به شهادت رسیدن کودک شیرخوار امام حسین (ع)؛ علی اصغر، استفاده گاه و بی گاه از کبوتری سفید برای آگاهانیدن تماشاگران از دریافت نامه یا خبر و همچنین القای حس معصومیت و همدردی در آن ها و کجاوه نشینی شبیه زنان برای نشان دادن به اسیری رفتن آن ها، از جمله این نماد ها هستند. نقش خوانی بر منبر، ویژه اولیای نامدار است بزرگی و کوچکی چهارپایه هایی که اولیا برای سر دادن نقش های خود بر آن می ایستند وسیله ای برای مشخص کردن پایه و مرتبه آن هاست. ● میراث آل بویه تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست. برخی با باور به ایرانی بودن این نمایش آیینی، پاگیری آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینه سه هزار ساله سوگواری بر مرگ «سیاوش» پهلوان داستان های ملی ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینه ساز شکل گیری آن دانسته اند. برخی دیگر با استناد به گزارش هایی پیدایش آن را مشخصاً از ایران بعد از اسلام و مستقیماً از ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش می دانند. در دوره اخیر سوگواری برای شهیدان کربلا از سوی دوستداران آل علی (ع) در آشکار و نهان در عراق، ایران و برخی از مناطق شیعه نشین دیگر انجام می گرفت. چنان که ابوحنیفه دینوری، ادیب، دانشمند و تاریخ نگار عرب، در کتاب خود از سوگواری برای خاندان علی (ع) به روزگار امویان خبر می دهد. اما شکل رسمی و آشکار این سوگواری، به روایت ابن اثیر، برای نخستین بار در زمان حکمرانی دودمان ایرانی مذهب آل بویه صورت گرفت. این سوگواری به گونه ای بود که معزالدوله احمد ابن بویه در دهم محرم سال ۳۵۲ هجری قمری در بغداد به مردم دستور داد که برای سوگواری، دکان هایشان را ببندند و بازار ها را تعطیل کنند. نوحه بخوانند و جامه های خشن و سیاه بپوشند. در دوران حکومت سلطان محمد خدابنده، شیعیان حداکثر استفاده را در انجام مراسم سوگواری و بزرگداشت خاندان پیامبر (ص) می کردند. اما سوگواری ها در این فاصله تاریخی سبک مشخصی نداشت. به تدریج و به مرور زمان، عزاداری ها برای حضرت اباعبدالله (ع)، شکل و شیوه مشخصی پیدا کرد. تعزیه اما در دوره ناصرالدین شاه به اوج خود رسید و بسیاری این دوره را عصر طلایی تعزیه نامیده اند. تعزیه که پیش از آن در حیاط کاروانسرا ها، بازار ها و گاهی منازل شخصی اجرا می شد، اینک در اماکن باز یا سربسته تکایا و حسینیه ها به اجرا در می آمد. معروف ترین و مجلل ترین این تکایا، تکیه دولت بود که در همین دوره به دستور ناصرالدین شاه و مباشرت دوستعلی خان معیرالممالک در سال ۱۳۰۴ هجری قمری ساخته شد. در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه، تعزیه در ۳۰۰ مکان مشخص برپا می شد. در سال های آغاز دیکتاتوری رضاخان، یعنی پس از ۱۳۰۴ هجری شمسی، اجرای تعزیه رفته رفته ممنوع اعلام شد و پا به دوران افول خود گذاشت. هر چند پس از شهریور ۱۳۲۰ دیگر بار سر برآورد، اما در برابر انواع سرگرمی های جدید مثل سینما و تئا تر، نتوانست موقعیت و عظمت پیشین خود را بازیابد. ● سه گانه تعزیه تعزیه از درون سوگواری های مذهبی برآمده و خود نیز جزئی از سوگواری به شمار می رود. اما رفته رفته با پیمودن مسیر تکاملی، انواع تعزیه ها به وجود آمد. تعزیه را می توان به تعزیه دوره، تعزیه زنانه و تعزیه مضحک تقسیم کرد. تعزیه دوره عبارت است از به نمایش درآوردن چندین دستگاه تعزیه به گونه ای همزمان که چندین گروه تعزیه خوان در یک محل یا محل های مختلف، آن را می خوانند. شیوه کار به این صورت است که گروه نخست پس از پایان بخشیدن به کار خود در محل نخست، به محل دوم می رود و در آن جا همان دستگاه را تکرار می کند و دسته دوم جای آن را گرفته دستگاه دیگری را به نمایش در می آورد. آنگاه گروه نخست پس از به پایان بردن کار در محل دوم به محل سوم می رود و گروه دوم نیز که کار خود را در محل یکم پایان بخشیده جای گروه نخست را در محل دوم می گیرد. به همین صورت چندین دستگاه تعزیه به صورت همزمان به نمایش در می آید. در برخی از جا ها تعزیه دوره را در میدانی گرد و پر از تماشاگر بازی می کردند. تعزیه زنانه نمایش تعزیه ای است که روزگاری به وسیله زنان و برای تماشاگران زن، معمولاً در دنباله مجالس روضه خوانی اجرا می شد و تنها به صورت کاری تفننی برجا ماند و عمومیت و توسعه ای نیافت. این تعزیه ها را در فضای باز حیاط ها، یا تالارهای بزرگ خانه ها بازی می کردند. بازیگران شبیه خوان ها زنانی بودند که پیش از آن در مجلس های زنانه «ملا» روضه می خواندند و یا پای چنین مجالسی راه و رسم بازیگری را آموخته بودند. آن ها نقش مردان مجالس مختلف را نیز خود بازی می کردند. داستان این تعزیه ها مثل مضامین تعزیه معمولی بود، با این تفاوت که قهرمان های اصلیش را بیشتر زنان تشکیل میدادند. تعزیه زنانه تا میان عهد قاجار گاه گاه در خانه های اشرافیان بازی می شد و رفته رفته تا اواخر این دوره از میان رفت. تعزیه مضحک، تعزیه ای است شاد با مایه هایی سرشار از طنز، کنایه، لعن و نفرین. افراد در این تعزیه به تمسخر دین ستیزان و کسانی می پردازند که به پیامبر(ص) و امامان علیهم السلام و خاندان آن ها ستم و یا بی ادبی کرده اند. اگر اولیاخوانی در این تعزیه ها نقش داشته باشد، حضورش چه در گفتار و چه در رفتار توأم با وقار و متانت است، در حالی که دیگران هر یک به جای خود با بازی ها و حرکت هایی مضحک و خنده آور ظاهر می شوند و شادی می آفرینند. گاهی هم مثلا برای نشان دادن مجلس کفار از مطربان و تقلیدگران و مسخرگان استفاده می کردند که چون مراد از این استفاده تمسخر و توهین به آن ها بود، طبعا منعی نیز نمی توانست داشت. این نوع تعزیه ها معمولا در جمعه ها و عیدهای مذهبی و برای شاد کردن مردم اجرا می شد. ● تعزیه امروز هنر تعزیه، در طول زمان تغییراتی را به خود دیده است اما هنوز هم جزو اصیل ترین و پرسابقه ترین هنرهای ایرانی و اسلامی مردمان این سرزمین است. در استان های مختلف از شمالی ترین شهرهای خراسان و آذربایجان تا جنوبی ترین شهرهای سیستان و اهواز از پهنه کویر تا حاشیه های زاگرس و البرز و از دریای خزر تا خلیج فارس، در ایام محرم، تعزیه برگزار می شود. نسخه های اشعار این نمایش مذهبی در سراسر کشور تفاوت کمی با هم دارند. مردم از اول ماه محرم همه ساله به مناسبت سالروز این واقعه، در شهر ها و روستاهای ایران، مساجد و تکایا را با قالی و قالیچه آذین می بندند و دیوار ها و منبر را سیاه پوش می کنند. تا چند سال قبل، شبیه خوانی و تعزیه خوانی از هفتم محرم در میادین و صحن حیاط حسینیه ها و تکایا در شهرستان ها معمول بود. شبیه خوان ها که برای این کار تعلیم یافته بودند، کار خود را با طبل، شیپور و کرنا در محل تعیین شده آغاز می کردند. مردان از یکسو و زنان از سوی دیگر، کم کم جمع می شدند و به تماشای مراسم شبیه خوانی و تعزیه خوانی می ایستادند. معمولا یک یا چند ریش سفید، ماموریت راهنمای مردم و حفظ نظم محیط برگزاری تعزیه را بر عهده داشتند. شبیه خوان ها هر روز یکی از وقایع کربلا را نشان می دهند و شبیه خوانی مربوط به آن را نمایش می دهند. بازیگران نیز معمولا نقش خود را از روی نوشته هایی که دارند می خوانند و نقش ها را به ترتیب اجرا می کنند. شبیه خوان ها در سوال و جواب ها تناسب آوایی را رعایت می کنند. مثلا اگر امام حسین (ع) یا حضرت عباس (ع) سوال و جوابی رد و بدل کنند و امام سوالی را با شور و حال خاصی بپرسد، حضرت عباس نیز پاسخ او را با تناسب و آهنگین می دهد. البته مخالف خوان ها و اشقیاخوان ها، شعر ها را با صدای بلند و بدون تحریر می خوانند و حالتی پرخاش گرانه دارند. تعزیه نامه نیز به عنوان یکی از اصلی ترین متن های شبیه خوانی در اختیار تعزیه خوانان قرار دارد. تعزیه نامه، متنی است که تعزیه گردان برای اجرای تعزیه ای گرد آورده یا می نگارد و پیش از آغاز تعزیه میان شبیه خوان ها پخش می کند. گاهی به تعزیه نامه، «نسخه» هم می گویند.