شايد امروز بيشتر از هميشه به درك اين جمله رسيده ايم كه: زن موجود پيچيدهاي است. جنگهاي بسياري در طول تاريخ به خاطر زنان درگرفته و خونهاي بسياري ريخته شده. زن موجود پيچيدهايست و اين پيچيدگي باعث جذابيت او در نوع خود ميباشد. اما در طول تاريخ خانمها و يا بانوان به اين درك رسيده اند كه چگونه اين جذابيت را حفظ كرده و چگونه بر آن بيفزايند!! هر چقدر آنها زيباتر باشند جذابتر هستند و اين صلاح خوفناكترين اسلحهايست كه آنها به آن دست يافته اند. يكي از وسايلي كه به جذابيت آنها ميافزايد " آرايش" آنهاست. مطلب زير مستنداتي از جهان باستان درباره زناني است كه ميخواستند زيبا بمانند. چگونه؟ با ما در طول تاريخ سفر كنيد. اولين رژ لبها حدود پنج هزارسال پيش درشهر قديمي اور نزديك بابل درست شده بود. در مصر همسايه اور كلئوپاترا از هزاران لوازم طبيعي زيبايي استفاده ميكرده تا قدرت ارغواني افسانهاي خود را حفظ كند. عطرهاي او به طور يقين چهره تاريخ را عوض كرد، زيرا "مارك آنتوني" شيفته رايحه دلپذير عطرهاي او شده بود. "كلئوپاترا " مرتباً با شير الاغ، گل سرخ و نعناي هندي حمام ميگرفت و از لوازم آرايشي ساخته شده و دانههاي ساييده شده كنجد استفاده ميكرد. او نظير بيشتر زنان مصري علاقه وافري به استفاده از حنا و روغن گردو براي سياهتر و درخشانتر كردن گيسوانش داشت و از مدادهاي مشكي ابرو و چشم استفاده ميكرد كه از پودر سنگ سرمه يك ماده فلزي شكننده و ترد با رنگ درخشان مايل به آبي درست شده بود تا تاثير نگاهش را دوچندان كند. سايههاي آبي و سبز زيباي چشم او چيزي غير از پودر بسيار نرم سنگهاي كم بهاتر مانند لاجورد و مالكيت نبود كه نه تنها پوست را از تابش اشعههاي قوي خورشيد محافظت ميكرد بلكه مصرف آرايشي نيز داشت. لوازم آرايشي ديگر كلئوپاترا، كه چندان چنگي به دل نميزند، رژلبها و روژگونههاي او بودند كه رنگ قرمز ارغواني داشتند و از تخم مورچه پودر شده و كنه قرمز ساييده شده درست ميشدند. زنان تبسي (=Thebes منطقه اي در مصر باستان) به خوبي ميدانستند كه چگونه از رنگها و پودرهاي طبيعي براي صورت، بدن و موهايشان استفاده كنند. ملكهها و بانوان نجيب زاده مصري را با كوزههاي مرمر سفيد، دفن ميكردند كه محتوي لوسينها و معجونهايي بود كه به تمام بدنشان ميماليدند. در گورهاي اين زنان، جعبه وسايل آرايش، براي جهان پس از مرگشان قرار داده ميشد كه حاوي مدادهاي چشم، ريمل، موم زنبور و آينههايي بود كه از مس بسيار صيقل يافته درست شده بود و دستههايي از عاج حكاكي شده داشت. در مقايسه با ساير فرهنگهاي آن زمان، مصريها بسيار به ظاهر خود ميرسيدند و بدان ميباليدند. پس جاي تعجب نيست اگر نقشهاي ترسيمي از آن دوران كه در مقبرههاي متعلق به پنج هزار سال پيش از ميلاد مسيح، يافت شده كاربرد وسيع لوازم آرايش چشم و ابرو را نشان ميدهد. جاي شگفتي است كه بازماندههاي لوازم آرايش چشم كه در اهرام ثلاثه يافت شده حاكي از آن است كه اين لوازم را از مواد سختي نظير سولفيد سرب و زغال درست ميكرده اند كه ممكن بود چشمها را ناراحت و ملتهب كند. مواد آرايشي صورت به رنگ قهوه اي متمايل به قرمز حاوي خاك رسي بود كه درصد بالايي آهن داشت و به صورت مصريان رنگ خاصي ميداد و حتي دواي ضد چين وچروك نيز وجود داشت كه از گاو وحشي و تخم شترمرغ درست شده بود! خوشبختانه اين داروهاي طبيعي در طول زمان به دست فراموشي سپرده شده اند، اما ساير ابداعات مصريها تا امروز باقي مانده اند. بيشترين امتياز اختراع اولين لوازم آرايش و زيبايي را ميتوان به مصريان قديم داد. آنها علاقه خاصي به خوشبو كنندههاي بسيار معطر داشتند، لوازمي قديمي مانند ظرفهاي حاوي عطرهاي بسيار گرانبها و اسانسهاي روغني براي خوشبو كردن صاحبانشان در "زندگي پس از مرگ" در اهرام پيدا شده است. بازرگانان عرب كه درخاورميانه سفر ميكردند و محمولههاي گرانبهاي ادويه، كندر و درخت مرمكي (Myrrh) بار شترهايشان بود، اين روغنهاي معطر را ميفروختند. اين محمولهها قيمت گزافي داشتند و حتي گاه قيمتشان بيشتر از طلا بود. ازدستور العملهاي زيبايي كه ازق رون گذشته به دستمان رسيده ميتوانيم اطلاعات مفيدي كسب كنيم. مصريان قديم اولين كساني بودند كه علاوه بر لوازم آرايشي و عطريات، صابون را به وسيله پاك كننده طبيعي به نام ساپونين Saponin درست ميكردند. همچنين چربيهاي حيواني و روغنهاي معطر را به صابون افزودند و آن را به عنوان پاك كنندههاي خانگي و وسيلهاي براي استحمام بكار بردند. آشوريان نيز به آبهايي كه در آن استحمام ميكردند روغنهاي معطر گرانبها ميافزودند و در حفظ سلامت و بهداشت شخصي خود بسيار دقيق بودند. محصولات نرم كنندههاي پوست بدن بسيار شهرت داشتند و موادي كه بر پوست بدن ميماليدند براي اولين بار در حدود هزار سال پيش از ميلاد مسيح بكار برده شدند. اين مواد را از پودر سنگ خارا درست ميكردند و زنان آشوري براي ماساژ بدن و نرم كردن پوست از آن استفاده مينمودند. مصريان و آشوريان پيش از دوش گرفتن (كاري كه بيشتر مواقع انجام ميدادند)، با مشتي شن بدنشان را به شدت ميماليدند تا منفذهاي پوستشان تميز شود. زنان و مردان آشوري بسيار به موهاي خود ميباليدند و هميشه آنها را با دقت خاصي ميبافتند، روغن ميزدند و معطر ميكردند. گلولههاي كوچكي از موم معطر خود را نزديك پوست سر قرار ميدادند تا در طول مراسم تشريفاتي بوي آنها به كمك گرماي بدن آزاد و از طريق تعرق به گردن سرازير شود و تا اواخر شب نيز بوي آنها باقي بماند، مردان ريشهايشان را مانند درختان زينتي به اشكال عجيب و غريبي ميبافتند و ميآراستند، موي صورتشان نمادي از قدرت و استقامت بود و حتي چند ملكه مصري در تشريفات خاص ريش مصنوعي زراندود ميگذاشتند. همان طوركه در جعبه لوازم آرايش توتو Thuthe زن يك نجيب زاده، كه در موزه بريتانيا نگهداري ميشود ديده ايم، آرايش شب نياز به وقت بسيار داشت. وسايلي كه دراين جعبه مييابيم عبارتند از: كفشهاي راحتي (صندل)، بالش كوچكي براي قراردادن بازوان (به منظور استراحت، زيرا آرايش كردن بسيار وقت ميگرفت) سنگ پا براي نرم كردن پوست و زدودن موهاي بدن، مدادهاي چشم از جنس چوب و عاج كه با پودرهاي رنگي استفاده ميشد، يك ظرف برنزي براي تركيب رنگها و سه كوزه براي كرمهاي صورت. يونانيان قديم نيز چيزهايي درباره آرايش ميدانستند، گرچه ريمل آنها تركيبي از صمغ و دوده بود كمي خشن به نظر ميرسيد. زنان يوناني گونههايشان را با خميرهاي گياهي كه از ميوه توت و دانههاي له و خرد شده درست شده بود رنگ ميكردند تا بدانها رنگ درخشان و سالمي دهند. همچنين عادت خطرناكتري را رواج دادند و آن استفاده از سرب سفيد و جيوه براي پوست صورتشان بود تا رنگ صورتشان مانند گچ سفيد به نظر رسد. اما اين مسئله براي آنها ناشناخته بود كه فلزهاي سنگيني مانند اينها از طريق پوست جذب ميشود و منجر به مرگ زودرسشان ميگردد. اين عادت تاسف انگيز تا قرون متمادي به طول انجاميد. جالينوس، پزشك يوناني، اين مسئله را تشخيص داد و نوشت: "چهره زناني كه اغلب صورتشان را با جيوه رنگ ميكنند، با وجود سن كم مانند صورت ميمون پير و چروكيده ميشود." شهرت جالينوس هم به دليل مهارت فوق العاده اش در پزشكي بوده و هم به خاطراينكه براي اولين بار كرم سردي از موم زنبور، روغن زيتون و گلاب درست كرده وي همچنين مشاهده كرد كه حلزونهاي باغي خوب له شده، مرطوب كننده بسيار موثري هستند و براي چند قرن اين موجودات را در لوازم آرايشي بكار ميبرند. رسم ديگر يونانيان كه كمي خوشايند تر از رسوم پيش مينمود استفاده از حنا براي رنگ كردن ناخنهاي انگشتان دست و پا به همان ترتيبي كه ما امروزه ناخنمان را لاك ميزنيم بود. همچنين از موي بز رنگ شده، ابروي مصنوعي درست ميكردند و به كمك صمغها و رزينهاي طبيعي، به پوست خود ميچسباندند. با اين وجود، روميها بودند كه بسياري از عادات زيبايي امروزي را بوجود آوردند. با گسترش امپراطوري روم در اروپا، استحمام روزانه در حمامهاي عمومي كه با گلاب معطر شده بود بسيار رواج يافت. همچنين روميها به ساختن تيغهايي از برنز صيقل يافته عادت تراشيدن ريش را در بين مردان شايع كردند. زنان و مردان نجيب زاده به استحمام با شير الاغ ادامه دادند و ملكه پوپايا هنگام سفر الاغهايش را نيز با خود ميبرد. همسر نرون" Neron " مردان نجيب زاده به استحمام با شير الاغ ادامه دادند تا شير مورد نياز براي حمام را داشته باشد. زنان اشراف رومي كاربرد لوازم آرايش طبيعي را با مداد كشيدن به دور چشمانشان، رنگ كردن گونههايشان با خميرقرمز رنگي كه از پوست سوسك درست شده بود و با ماليدن روغنهاي معطرو خوشبو به موهايشان در بريتانيا رواج دادند. يكي از جنبههاي ظاهري آرايش كه وقت بسيار زيادي هم ميگرفت رنگ كردن موها بود. روميها عادت داشتند كه انواع گوناگوني از رنگ موهاي طبيعي را بكار بردند كه يكي از آنها از آهك زنده و خام معدني كه رنگ طلايي قرمز درخشاني به موهايشان ميداد، درست ميشد. با خيساندن پوست گردو در روغن زيتون، روغن گردو درست ميكردند تا موهايشان به رنگ قهوه اي پر رنگ درميآيد و ديگر خاكستري يا سفيد نشود. در روم قديم، موي بلوند و بور را نماد بدي ميدانستند. اما با ورود دختران برده اسكانديناوي، زنان اشراف شروع به رنگ كردن موهاي سياه خود به رنگهاي روشنتر و بلوند كردند و براي اين كار از دم كرده غليظ گل و ميوه درخت زعفران استفاده ميكردند. اكليل كوهي ميوه درخت سرو كوهي - از مواد اصلي داروهاي تقويتي مو بودند كه جلو ريزش مو را ميگرفتند و گلهاي زعفران و موم زنبور نيز براي نرم كردن پوست به كار ميرفت. "پليني دي الدر" نيز كار برد بسياري از لوازم طبيعي زيبايي كرم ميوه به، زعفران و گلاب فاسليس را ذكر كرده است. همچنين در يادداشتهاي وي به كاربرد وسيع عطر پر دوام و غليظ چيپر از شهر سيپروس بر ميخوريم. بسياري از اين مواد هنوز در لوازم آرايش امروزي وجود دارند و ميتوان آنها را دربسياري از داروهاي خانگي موثر به كاربرد. ماده طبيعي ديگري كه خوشبختانه در اثر مرور زمان طرد شد و امروز مورد استفاده قرار نميگيرد عبارت است از فضله كركوديل كه ممكن است باور نكنيد، اما ماسك صورت بسيار مشهوري در روم بود.