سلام دوست عزیز
چقدر خوبه که شما با اینکه دلبسته شدین این آگاهی رو دارین که این رابطه عاقلانه نیست.
استرس زندگی، مسئولیت فرزندان و گاهی بی توجهی های همسر همه باعث میشن ماها گاهی در دنیایی که در ذهنمون میسازیم به طور رویایی دلبسته بشیم تا کمی از افسردگی و اضطرابمون کم بشه. به احتمال زیاد در آغاز زندگی مشترکتون مشابه همین حسو نسبت به همسرتون هم داشتین که در طول مشکلاتتون در رابطه با همسر این دلبستگی کمرنگ شد و شما از آنجایی که یک زن هستین باید یک عشقی رو برای احیای میل به زندگی در فضای ذهنی خلق کنید. ( زنها خلاقند و دوست دارند با عشق زندگی کنند )
پیشنهادم این هست که به جای ملامت خودتون و تمرکز بر غیر طبیعی بودن این رفتار، روی یک کاغذ آسیبهایی که در زندگی عاطفیتون چه گذشته و چه اواخراتفاق افتاده و باعث شده شما به افراد خارج از زندگیتون برای خلق عشق پناه ببرید رو بنویسید و با یک مشاور راهکارهای مناسب دیگر رو بررسی کنید.
در مرحلۀ بعد چیزهای خوبی که با این رابطه به دست خواهید آورد رو روی کاغذی دیگر بنویسید و رو بروی آن چیزهای خوبی که الان در زندگی دارین و با این رابطۀ جدید اونها رو از دست میدین رو بنویسید وبعد تحت نظر یک روانشناس با بررسی دقیق نوشته هاتون یک تصمیم درست بگیرین.
برخی روابط هم پل برگشت رو خراب میکنند و هم راه آینده رو.
این حس زیبایی شناختی و عاشقانه رو در مسیر سازنده تر مصرف کنید حتما برایتان بهتر از یک رابطه با عواقب مجهول هست.
با آرزوهای زیباترین روزها برای شما