من ۲۵ سالمه و دوستم ۳۰سال، ما ده سال هست که باهم دوست هستیم و رابطه جنسی داریم،البته نه به طور کامل، اونم چون خودش نخواست، کلا آدم خشکیه، حتی با دوستاش صمیمی تر از من حرف میزنه، به من یه عزیزم هم نگفته،فقط وقتی حس می کنه داره از دستم میده میگه که دوسم داره، خیلی هم سرده یعنی اگه من هر دو سه روز یکبار احتیاج داشته باشم، اون ماهی یک بارم شاید نخواد، همیشه ام من پیش قدم می شم،دیگه دارم دیوونه می شم، خانوادش بهمون فشار میارن که ازدواج کنیم، اما من تو این شرایط واقعا نمی دونم چیکار کنم، اونم طوریه که هر مشکل کوچیکی آنقدر ذهنش رو مشغول می کنه سردتر می شه، هر بارم به خودش می گم، بهم میگه می خوام یه چیزایی رو بذارم برای بعد عروسی،اگه راهنماییم کنید که چطور تلاش کنم که بهتر بشه یا اگر نمی شنه چطور جدا بشم، ممنون می شم.