عاشق شدم ولی ...

2,292 بازدید
سوال شده اردیبهشت 6, 1394 در ارتباط توسط عبتد
سلام پسری هستم ۲۰ساله ۸سال پیش در همسایگی ما خانواده ای اومدن که خانمشون بسیار زیبا و مهربان بودن اون زمان فقط یه بچه داشتن به من محبت میکرد و با خانوادم ارتباط خوبی داشتن از همون موقع ازش خوشم میومد جذبش شدم بخاطر همه چیزش همون موقع ها بود که پدرم بیمار شد و شرایط خانوادم سختشد و از لحاظ روحی خانواده خیلی بهمریخته شد اونا هم از همسایگی ما رفتن ولی ارتباطمون همچنان پابرجا بود و رفت و امد خانوادگی داشتیم کم کم حس کردم عاشقش شدم و باهاش تبادل احساسات کردم اولش کنار کشید ولی بعدش اونم به احساساتم پاسخ میداد ولی میگفت مثل یه خاهر دوسم داره چند سال گذشت و من و اون خانم روز به روز بیشتر به هم نزدیک شدیم تا سال گذشته حتی باهم ارتباط جنسی هم پیدا کردیم بارها ازش خاستم با من همراه بشه چون تواناییش رو دارم تامینش کنم و زندگی خوبی براش فراهم کنم ولی قبول نکرد و میگفت بچه هام رو دوس دارم هرچند از ابتدا با همسرش یه مقدار اختلاف داشت ولی حاضر نیست بیاد و در کنارم باشه البته خانواده من هم هیچگاه نمیپذیرن که اون بعنوان همسرم باشه ولی فقط کنار اون ارامش دارم بهرطریقی خاستم ازش دور بشم دچار جنون میشم و نمیتونم تا حدی که الان قرص ارام بخش مصرف میکنم وضعیت روحی خانوادم خیلی بده و هیچ پناهگاهی ندارم نبودنش برام مرگه نمیدونم چیکار باید بکنم لطفا کمکم کنید چیکار باید کنم از ابتدا نباید بهش دل میبستم ولی الان ۸ساله که همه چیزم شده چه باید بکنم؟؟؟؟؟

5 پاسخ

پاسخ داده شده اردیبهشت 6, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام

بر اساس آسیب آنچ مهم است مسئله ی شما به گفته ی خودتون با یک شب به وجود نیامده است و 8 سال به طول انجامیده است . پس توقع نداشته باشیم یک شبه آن را در مان کنیم.

مسئله ی شما قابل درمان استو نیاز به جلسات روانشناختی بر اساس اصول آسیب شناسی دارد . همچنین مسئله ی طرح شده نیاز تحلیل بیشتر دارد در یک فضای خصوصی در خدمت شما هستم.

آنچه از همه مهمتر است اراده ی محکم شما برای درمان و زمان گذاشتن برای حل جدی مسئله ی ایجاد شده. در خدمتیم.

لطفا سوالات پاسخ داده شده از طرف اینجانب را ببینید.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
پاسخ داده شده اردیبهشت 6, 1394 توسط نازی قنبری
سلام
وقتی مطلبتون رو می خوندم خیلی جاها لازم بود ازتون سوالاتی بپرسم شما به صورت کلی گفتید البته احساستون کاملا قابل درک بود اما برای بهبود شرایط کافی نبود .انسانها موجوداتی منطقی و احساسی هستند که اکثرمواقع احساسات بر منطق انها غلبه می کند.مثل فردی که از لحاظ منطقی میداند سیگار کشیدن برای سلامتی مضر است اما از لحاظ احساسی پیش میرود چون اخساس نیاز به کشیدن سیگار بر منطق مضرات ان غلبه می کند .دوست عزیز دقیقا همین اتفاق در مورد شما رخ داده واحساسات به منطق غلبه کرده طوری که ارامش شما را گرفته.حتما و حتما با مراجعه به روانشناس (به صورت حضوری) در پی این باشید تا بین این احساس و منطق تعادل برقرار کنید .مسله طوری نیست که با یک جمله با تکنیک بتوان ان را حل کرد نیاز به بررسی عمیقتر میباشد تا راهکار دقیق تری ارایه شود.شاد و سلامت باشید.

نازی قنبری
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
تلفن تماس: 021_23584444
داخلي 1 - کد مشاور 4640
موبایل: 09193809255
دارای دیدگاه اردیبهشت 7, 1394 توسط عبتد
خودم چیکار کنم چون نمیتونم به روانشناس مراجعه کنم سوالم رو اینجا مطرح کردم
پاسخ داده شده اردیبهشت 7, 1394 توسط ده باشیان
سلام
دوست عزیز،،شما احتمالا از فضای عاطفی و حمایتگرانه خوبی در خانواده برخوردار نبودی و شروع رابطه و جذب شما به سمت این خانم برای کاستن از اضطراب ها و جلب محبت بوده چیزی که کمبودش در زندگی ات احساس می شده و ،این خانم هم برای کاستن از اضطراب ها و استرس های شخصی خودش و مشکلات حل نشده اش به شما تایید داده است،اما خودت بهتر می دانی که در فرهنگ ما،ازدواج نیازمند حمایت خانواده هاست و خارج از این با مشکلاتی روبرو می شوی،علاوه براین آیا این خانم را فردی امین و مادری وفادار به عنوان همسر و مادری برای فرزندانت میبینی ? آیا بعد از ازدواج و کم رنگ شدن این عشق آتشین،ذره ایی تردید و بدگمانی با تو چه خواهد کرد?شما تنها مورد نیستی،تجربه ازدواج های مشابه و پرونده های دادگاه های طلاق ،آینده خوبی را برای این گونه شروع کردن ها نشان نمی دهد.
به نظر من رو راست شدن با خودت و گرفتن تصمیم و داشتن هدف در زندگی برای تو مهم است،،اهداف،کار و زندگی ات را برنامه ریزی. کن،،،ارتباط را پایان بده، ازدواج را با فرد مناسبی  رقم بزن
اینکه تو نمی توانی دل بکنی ،چون خودت را نمی شناسی و هنوز آن محبت را در رابطه پیدا می کنی و در آن آرام میشوی

حال میپرسی،پایان رابطه هشت ساله سخت است،بله،سخت است،ولی این تصمیم قطعی تو،آینده تو را میسازد،قطع ارتباط شرایطی دارد که اگر تصمیم گرفتی مطرح کن تا کارشناسان راهنمایی ات کنند

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
دارای دیدگاه اردیبهشت 8, 1394 توسط عبتد
چه باید بکنم تا بتونم بدون اسیب زدن به اون خانم که هردو به همدیگه وابسته ایم و من بارها بهش گفتم تو مال من هستی و نیمه منی حالا چطور ازش جدا بشم و ترکش کنم هیچ چیز و هیچ وقت برام کم نگزاشته شما بگید چه باید کنم
پاسخ داده شده اردیبهشت 8, 1394 توسط ده باشیان
با سلام
به قولی آب رفته به جویی باز نمی گردد،باید تبعات این رابطه ناصحیح را بپذیری
قبول دارم که سخت است و حتی احساس عذاب وجدان می کنی ولی این تصمیم بزرگ تو در زندگی خودت و حتی دیگریست،که جلوی ضرر را از هرجا بگیری منفعت است.اگر می توانی شفاهی و اگر نه با یک نامه،نادرست بودن این رابطه،نداشتن آینده خوب برای این رابطه،نبود حمایت خانواده ها و ... را ذکر کنی،و به اشتباهت هم اعتراف کنی و به دست آن خانم برسانی،ولی آگاه باش که با تمام سختی ها و عادتها و دلبستگی ها قطع کردن این رابطه مهم است،بعضی کارشناسان توصیه به بی توجهی،سردی، یا  قطع یکباره ارتباط می کنند که در این باره امیدوارم سایر کارشناسان نظر بدهند.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
پاسخ داده شده اردیبهشت 10, 1394 توسط qasdi
قطع رابطه واقعا سخت است و اکثر ما روش درست قطع رابطه را بلد نیستیم. به همین خاطر نه فقط نمی تونیم ناراحتی قطع رابطه رو به حداقل برسانیم، بلکه با رفتارهای اشتباه، اوضاع را بر فرد مقابل سخت می کنیم و خودمان هم وارد وضعیتی می شویم که نمی توانیم رفتارهایمان را نقد کنیم. این راهکارها شما را در راستای خاتمه دان به این نوع روابط کمک خواهد کرد.

۱- مسئولیت کامل شروع روند قطع رابطه را برعهده بگیرید:
اگر احساسات یا نیازهایتان تغییر کرده است، اگر رویاهاتان دیگر به هم شباهتی ندارد یا زندگی تان در مسیرهایی متفاوت است، شجاع باشید و این را صریح بیان کنید. وقتی احساس می کنید یک رابطه باید تمام شود نباید مسئولیت گریز شوید و کاری کنید که طرف مقابل خودش به زبان بیاید و بگوید که دیگر نمی تواند ادامه دهد. این باعث نابودی عزت نفس شما می شود، این خاطره هیچ وقت از ذهنتان پاک نمی شود و هیچ وقت فراموش نمی کنید که شجاعانه عمل نکردید.

۲- قطع رابطه را رو در رو انجام دهید
در یک قطع رابطه رو در رو ممکن است اشاره های غیرکلامی را حس کنیم که به ما اطمینان می دهند که همچنان قابل دوست داشتن هستیم. هر چیزی جز قطع رو در روی رابطه، این پیام اضطراب آور را در خودش دارد: «تو اهمیت نداری». عده ای ممکن است فکر کنند با ایمیل زدن، پیامک فرستادن می توانند از تلخی اعلام قطع رابطه کم کنند اما این روش های از راه دور به شخصی که خبر قطع رابطه را دریافت کرده چنان ضربه ای وارد می کند که در رابطه های بعدی اثراتش را خواهیم دید.
وقتی شما هیچ توضیحی درباره دلیل قطع رابطه نمی دهید، طرف مقابل زمانی خیلی طولانی را صرف این مسئله می کند که چه مشکلی داشته و چه اشتباهی کرده است. این آدم بعد از شما به سختی وارد رابطه عاطفی دیگری می شود. بدون یک پایان قطعی، وارد فکرهای بی پایانی می شویم که در اکثر اوقات به افسردگی منجر می شود. جالب است وقتی ما از راه دور قطع رابطه می کنیم دیر یا زود دچار عذاب وجدان می شویم چون بالاخره می فهمیم که چطور به طرف ضربه زدیم و چقدر کم نگرانش بودیم. ممکن است پنج سال بگذرد و بالاخره از کار خودتان خجالت بکشید. این احساس گناه و خجالت بر روابط بعدی شما تاثیر بگذارد.

۳- با وقار رفتار کنید
از آنجا که قطع رابطه یک سناریوی بالقوه انفجاری هست سعی کنید پیش از انجام آن به تک تک توهین هایی که خواهید شنید و تک تک فحش هایی که احتمالا خواهید داد فکر کنید. اینجوری موقع دعوا معقول تر حرف می زنید. محترم شمردن طرف مقابل باعث می شود او هم با احترام بیشتری با شما حرف بزند.

۴- صادق باشید
نباید از صداقت چماق بسازید یا همه چیز را فاش کنید. مهمترین وظیفه شما این است که مراقب اعتماد به نفس طرف مقابل باشید.

۵- بی خیال کلیشه هایی مثل «مشکل تو نیستی، منم» شوید
این جمله های تکراری و بی ربط فقط طرف مقابل را به این نتیجه می رساند که ذره ای احترام برایش قائل نیستید و با دم دستی ترین تکه های فیلم ها و سریال ها با آن برخورد کرده اید. شما به طرف مقابل یک توضیح درست (حتی مختصر) بدهکارید. باید به او توضیح دهید که چرا اوضاع آنطور که می خواستید پیش نرفته است،ضمنا نیاز نیست طرف مقابل را وادار کنید که دلایلتان را بپذیرد، به خصوص که چنین بحث هایی عموما به خشونت منجر می شود.

۶- شروع نکنید به تحلیل جزء به جزء ماجرا
این ایده خوبی نیست چون امکان ندارد به توافق برسید. شما می گویید ماجرا اینگونه رخ داده است و طرف مقابل می گوید نه! نه! ماجرا را اشتباه دیدی … جور دیگری بود. این رفت و برگشت های مداوم اکثر اوقات به دعوا یا بدتر از آن منجر می شود. بدتر از دعوا این است که شما در بحث ببازید و طرف مقابل شما را وادار به بازگشت کند، آن هم بازگشت به رابطه ای ناکارآمد که خودتان به دنبال پایان دادنش بودید. چطور رابطه عاطفی را تمام کنیم؟

۷- کامل قطع کنید
برای اینکه جلوی ضربه را بگیرید نگویید که بیا از این به بعد دیدارهای دوستانه داشته باشیم. اینکه به طرف بگویید بیا از حالا به بعد مثل خواهر و برادر باشیم ممکن است احساس گناه شما را از قطع رابطه کم کند اما برای طرف مقابل چیز خوبی نیست. این ممکن است باعث شود او به اشتباه به آینده و بازگشت شما امیدوار شود و این امیدواری جلوی حرکت دو طرف به سمت زندگی بهتر را می گیرد.

8- به تصمیم طرف مقابل اعتراض نکنید
التماس نکنید تا از تصمیمش صرفنظر کند. وقتی یکدفعه با شما قطع رابطه می کنند بهترین راه این است که بپذیرید این رابطه به پایان کامل خودش رسیده است. اینگونه روند بهبود عاطفی سریع تر می شود. فرد بعد از قطع رابطه، از همه کناره می گیرد اما با گذشت زمان، این کناره گیری اجتماعی کمتر و کمتر می شود و این یعنی شخص در پروسه بهبود قرار گرفته است. این پروسه به شدت حساس است و هر ارتباط یا تلاش برای بازگشت طرف مقابل به او ضربه می زند. اگر به طور ناگهانی یک ایمیل از طرف مقابل به شما برسد ناگهان به او تمایل پیدا می کنید و دلتان می خواهد رابطه دوباره آغاز شود. بنابراین هرگونه ارتباط با شخصی که با شما به هم زده را قطع کنید. نامه ها و کارت پستال هایش را دور بریزید. به او زنگ نزنید و بیخود تلاش نکنید که ردی از او در زندگی تان حفظ کنید.

۱۰- درد را به زور از بین نبرید
پایان یک رابطه بلندمدت یکی از بزرگترین ضربه های احساسی است که شخص می تواند تجربه کند پس کاملا طبیعی و در واقع ضروری است که شخص برای این فقدان سوگواری کند. عشق شما را به شدت آسیب پذیر می کند. اگر اجازه دهید که عاشق شوید می توانید خیلی بد ضربه بخورید. پس درد طبیعی است. هر چه زودتر با این درد روبرو شوید، زودتر می گذرد.

باید بپذیرید که به احتمال خیلی خیلی زیاد شما کس دیگری را پیدا می کنید و کمی بعد فکر می کنید که او هم تنها کسی روی زمین هست که به شما می آید

۱۲- فکر نکنید که بزرگترین عشق روی زمین را از دست دادید
به خودتان نگویید کلا یک آدم برای شما روی زمین وجود داشته است و حالا او را از دست دادید. عشق باعث می شود که فکر کنید فقط همین آدم است که با شما هماهنگ است. در فیلم ها و کتاب ها هم به این اسطوره دامن می زنند اما مسئله اینجاست هیچ چیز جادویی در مورد یک شخص خاص وود ندارد.
در واقع در روی زمین تعداد زیادی آدم وجود دارند که می توانیم با آنها رابطه خوبی داشته باشیم. البته درست بعد از به پایان رسیدن یک رابطه عاطفی، نمی توانیم اینجور فکر کنیم اما باید بپذیرید که به احتمال خیلی خیلی زیاد شما کس دیگری را پیدا می کنید و کمی بعد فکر می کنید که او هم تنها کسی روی زمین هست که به شما می آید.

موید باشید...

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
تلفن : 88277643-4
بزرگراه جلال بعداز پل گیشا روبروی شعبه بانک کشاورزی پلاک 135 واحد 3 طبقه 2 دوشنبه ها
دارای دیدگاه اردیبهشت 11, 1394 توسط ده باشیان
بسیار عالی خانم قصدی

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
دارای دیدگاه اردیبهشت 12, 1394 توسط qasdi
باسپاس از توجه شما آقای ده باشیان

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
تلفن : 88277643-4
بزرگراه جلال بعداز پل گیشا روبروی شعبه بانک کشاورزی پلاک 135 واحد 3 طبقه 2 دوشنبه ها
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...