ترس از اینکه کسی بفهمه درس میخونم

1,083 بازدید
سوال شده بهمن 25, 1396 در اختلالات روانی توسط لیلا.۱۲۳۴۵
سلام.من دختر ۲۵ سالم و مجرد ک دارم واسه کنکور ارشد آماده میشم اما خواعر دامادمون خیلی ب درس خوندنم‌حسودی میکنه چون تحصیلاتم ازش بیشتره و باهام خیلی دشمنه مدام میره پیش دعا نویس و کتاب باز میکنه و‌دنبال طلسم و ایناست و خیلی بهم حسد میورزه ک‌من میترسم حسدش بهم ضرری برسونه و از خواهرم پرسیذه ک‌من دارم ادامه تحصیل میدم خواهرم‌چون‌میدونه از حسودیش اینو‌پرسید بهش گف نه نمیخواد بخونه.و انقد ذهنمو این مسئله درگیر کرد نا که اون روز رفتم مغازه تو محلمون مغازه دار گف فروشنده میخوام گفتم من هستم گف دوشیفنه گفتم پس نمیشه چون‌کنکور دارم بعد بهش گفتم ترو خدا ب کسی نگو کنکور داذم بخصوص خواعر دامادمون.عموم هم مخالفه درس خوندنمه.بعد فروشنده هم عمومو میشناخت گف نمیگم.اما بعد ب خودم‌گفتم عجب غلطی کردم ب مغازه دار گفتم میخوام ادامه بدم الان ب زنش میگه و زنش هم میدونه .اوف.اصن نمیخوام کسی بدونه درس میخونم نمیخواااااااام کسی بدونه میخوام ادامه بدم ‌چون حسودی میکنن کاش ب مغازه داره نمیگفتم.اح.حالا مغازه دار محلمون هم فهمید.این خواهر دامادمون هم ک حسودی میکنه و‌میترسم حسدش ب زندگی و درس خوندنم آسیب بزنه یا بره جادو‌و طلسم کنه ک‌من درس نخونم.خیلی ناراحتم از این مسئله.ب خصوص از این ناراحتم‌ک‌مغازه دار محل ک همه فامیلمونو میشناسه فهمید میخوام ادامه بدم.خدایا
اصن همش ترس منو میگیره ذهنم درگیر میشه ک نباید کسی از محلمون بفهمه میخونم و نباید خواهر دامادمون بفهمه و وقتی کسی بفهمه از محلمون من ذهنم درگیر میشه و نمیتونم بخونم من اینطور نبودم از وقتی حسادت و دشمنی خواهر دامادمون رو دیدم و اینکه مدام تجسس میکنه درموردم و کتاب باز میکنه و از این حرفا و حسادت میکنه دیگه نمیخوام هیچ کی از محلمون بدونه ک میخونم با اینکه حتی اگه حسادت نکنن نمیخوام‌کسی از محلمون بدونه
دارای دیدگاه بهمن 27, 1396 توسط بی نام
سخت نگیر با یرنامه ریزی و تلاش روی اهدافت متمرکز شو این افکار وسواسی ممکنه قیل از اینکه دیگران بخواهند بهت ضربه بزنن خودت دچار تردید و دودلی یشی که بزرگترین عامل شکست تردید و دودلی است .... اگه باور داشته باشی که موفق میشوی هیج عاملی نمی تونه تو را از رسیدن به اهدافت باز دارد .... به امید خداوند
دارای دیدگاه بهمن 27, 1396 توسط محمد هادی
سلام
دختر خوب شما مرکز توجه عالم نیستین که همه درباره شما صحبت کنن یا مغازه دار به خانمش بگه اون به یکی دیگه و....
ضمن اینکه تا خدا نخواد هیچ آسیبی به شما نخواهد رسید با توجه به اظهاراتتون مشخصه که اعتقادات مذهبی دارید پس تنها کافیه به خدا توکل کنید و یک آیت الکرسی همیشه همراهتون باشه همین و همین و با آرامش به درس خوندنتون ادامه بدین
دارای دیدگاه بهمن 27, 1396 توسط لیلا۱۲۳۴۵
منم همین نظرمه دوستان ب خدا توکل کردم تمرکز میکنم رو درسم بعد یهو ذهنم درگیر میشه هر چی میخوام تمرکز کنم هی این موضوع میاد تو ذهنم ب خودم میگم ب خدا پناه میبرم این‌چیزا فقط تلقین و القای روحی روانیه ضرری ب من نمیرسه چون خدا رو دارم ولی بازم ذهنم درگیر این موضوع میشه نمیدونم چرا.الان داشتم میخوندم ذهنم درگیر این موضوع شد انقد ک سردرد گرفتم و‌گفتم یکم استراحت کنم بقیش رو شب میخونم هر چی ب خودم میگم بابا هیچ ضرری بهم نمیرسه خدا پشتمه و تکیه گاهمه بازم فکرم درگیر همین موضوعه
دارای دیدگاه بهمن 27, 1396 توسط لیلا۱۲۳۴۵
تمام حرفاتون درست و‌منطقیه واقعا این افکار وسواسی بیشتر بهم ضربه میزنه‌و‌نمیزاره تمرکز کنم هر چی میخوام این افکارو از خودم‌دور کنم‌نمیشه
دارای دیدگاه بهمن 29, 1396 توسط لیلا۱۲۳۴۵
این مسئله داره گنده میشه کمکم کنید.خواهرم زایمان داره منم پیشش بیمارستانم خواهر دامادمون هم اومد صحبتو باهام شروع کرد و دوباره انگار رابطه رو باهام شروع کرد.از کارش میگف منم بهش گفتم من قبلا کار میکردم ولی الان نه چون دیگه عمو هام راضی نمیشن نه ب کار نه ب درس.اما نمیدونم حرفامو باور کرد یا نه.این دختر همین خواهر دامادمون علنی ب خواعرم گف خیلی از لیلا ک  منم بدم میاد بعد خیلی دو رو هس الان خودشو خیلی مهربون نشون میده و خودشم میگه زبون تیز و برنده ای داره ولی خودشو‌مهربون نشون میده و خیلی ماهرانه تجسس میکنه و‌دو ب هم زنی میکنه الان دوباره ارتباطو باهام شروع کرده باهام حرف میزنه تو بیمارستان .میخواد دوباره پاش ب خونمون باز بشه .من نمیخوام باهاش ارتباطی داشته باشم.چیکار کنم ؟؟؟؟ترو خدا جواب این سوالمو بدین من ک بعد خدا شما رو‌دارم ک راهنماییم کنید

1 پاسخ

پاسخ داده شده اسفند 2, 1396 توسط روانشناس
سلام
یک سوال ازتون دارم.
فرق شما با خواهر دامادتون که تحصیلات بیشتر دارید در چیست؟

ایا  منطقی تر هستید؟
روشنفکر تر هستید؟
جوابتون بله است؟
خوب پس چگونه است که به جادو و جمبل اعتقاد دارید؟

به نظرتان در اطراف پروفسور سمیعی حسود وجود نداشته و ندارد؟
پس چطوری است که به چنین درجه ای از علم رسیدند؟
بعد شما میترسید برای قبولی در ارشدی که مثل نقل و نبات شده چشم بخورید؟
فکر نمی کنی خییییلی ارشد را داری بزرگ می بینی؟
اگر کسی که وضع مالی خوبی دارد 50 میلیون چک در جیبش باشد بدون استرس تردد می‌کند.
اما کسی که 50 میلیون کل دارایی اش باشد با استرس بسیااار تردد میکند.

دارایی علمی خودت را و شخصیتی ات را اینقدر بالا ببر که استرس هات درمان بشود.

مـریم غفـار
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
مشاوره تلفنی : شماره هوشمند 9099071000 را بدون پیش شماره گرفته و سپس کد 80195 را وارد نمایید
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...