چرا مرور مداوم؟

608 بازدید
سوال شده بهمن 30, 1396 در عمومی توسط محمد
سلام. آقا هستم، تحصیلکرده.  من همواره پس از افتادن اتفاقی ناخوشایند، آن اتفاق را به صورت نوحه و یک داستان حزن انگیز در آورده و مدام آن را برای خود مرور میکنم. مرورش حتی اشکم را درمی آورد اما به نظرم یک لذت غریبی دارد. شاید حسی مانند چوب کردن لای دندان که گرچه درد دارد اما دردی خوشایند است. من اتفاق را بسته به شدت ناراحت کنندگیش مدتها مرور میکنم. اتفاقات کوچک دو سه هفته و اتفاقات ناخوشایند بزرگ گاهی حدود 1 سال و نیم ذهنم را مشغول میکند. مدام برای خودم تعریفش میکنم و برخی مواقع گریه میکنم و چرایی آن را از خودم و خدا میپرسم. این کار تا جایی ادامه می یابد که یا اتفاق جدیدی بیفتد و اتفاق قبلی کم رنگ شود و یا اینکه ذهن من دیگر توانایی آن مرور کردن و نوحه سرایی را نداشته باشد. به طوریکه دیگر ذهنم و زبانم خسته از بازگویی آن ماجرا شود. چه باید بکنم؟ البته برای اتفاقات خوب هم تا چند روز خوشحالم و همین مرور انجام میشود اما به بیش از دو هفته نمی انجامد.
دارای دیدگاه اسفند 4, 1396 توسط محمد
عزیزی قصد پاسخ دادن نداره؟
دارای دیدگاه شهریور 12, 1397 توسط Basic
جوان گرانقدر آیا هنوز این مشکل مرور مداوم ای که عنوان کردید وجود دارد ؟
دارای دیدگاه شهریور 24, 1397 توسط بی نام
بله ممنون میشم راهنماییم کنید
دارای دیدگاه شهریور 25, 1397 توسط بی نام
سلام مشاور محترم بله این رفتار از زمانی که به یاد دارم در من وجود داشته. ممنون از شما که به پیام بنده پاسخ دادید.

1 پاسخ

پاسخ داده شده اسفند 5, 1396 توسط msebt
با سلام

مواردی که اعلام کرده اید می تواند نشانی از وسواس فکری در شما باشد .نیاز به بررسی بیشتر  و مصاحبه بالینی میباشد .   باید به یک روانشناس حاذق و باتجربه مراجعه کنید .

موفق و پیروز باشید.

 

محمدباقر سبط الشیخ - روانشناس و نورو تراپیست
دارای دیدگاه اسفند 12, 1396 توسط محمد
سلام. تشکر از جوابتون. سایر مشاوران محترم سایت، نظر یا پاسخ یا دیدگاهی ندارن؟
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...