با سلام و تبریک سال نو بشما و خانواده محترم تان باید عرض کنم شما چندین نکته را که در زیر آورده ام بیان نموده اید که عبارتند از :
1-ایشون مقطع ابتدایی ولی من لیسانسم 2- شوهرم ثبات نداره 3- مسال ومشکلات زندگیمون رو به خانوادش کاملا میگه 4-من الان مدتی قهرم شوهرم دنبالم اومد چون من یه دختر. دارم 5-این بارسومه که من قهر میکنم وبرای خانواده این اقا عادی شده 6-مادراین اقا بیماری افسردگی داره 7-به شدت بددل وبدبین هست 8-همسرم افکارخودکشی نیز داره ولی دخترم روبهانه میکنه 9-محل کارش روبه خاطر اینکه فکرمیکرد مغازهای روبروش مشتری هاش رومیبرن یاازبدیش میگن چندباره که جابجا کرده 10-به بی خیالی زده بودم وسرکوب کرده بودم وشایدهم سازش کرده بودم والان هم اگرتو این زندگی برگردم توان تحمل دارم توان دارم که درک نشم
باید عرض کنم حتما برای مشاوره هم خودتان هم همسرتان به یک روانشناس مجرب و متعهد مراجعه فرمائید .
همسرتان با توجه به تاریخچه ای که از خانواده ایشان بیان کرده اید و همچنین رفتاری که از خود بروز می دهند ظاهرا"دچار اضطراب و وسواس فکری و همچنین افسردگی ( ازنوع بایپولار ) می باشد البته برای تشخیص دقیق تر باید مصاحبه بالینی توسط یک روانشناس انجام پذیرد .
باید عرض کنم اگر بهمین روش زندگی شما پیش برود در صورت عدم مراجعه به روانشناس‘ می تواند روند زندگی شما با مسائل و مشکلات بیشتری روبرو گردد .
موفق و پیروز باشید .
محمدباقر سبط الشیخ - روانشناس و نوروتراپیست