سلام
من خانمی 33 ساله هستم. تحصیلات کارشناسی ارشد . ده سال است که ازدواج کرده ام و از زمان نامزدی مشکل داشتم. ازدواجم بدلیل تحمیل خانواده بود و شرایط روحی بدی که آن زمان داشتم. بعد که وارد زندگی زناشویی شدم نیز این شرایط روحی با مشکلات زناشویی بدتر شد. من هیچ گاه همسرم را دوست نداشتم و از لحاظ جنسی برایم جذاب نبود. بعدها مشکلات عمیق تر شدند . کم کم روی خودم کار کردم. رواندرمانی گرفتم و الان خیلی خوبم. توانستم همسرم را ببخشم و مسائل بینمان را حل کنم.یک آرامش بوجود آمده اما هیچ گاه نتوانستم از لحاظ جنسی دوستشان بدارم و رابطه داشته باشم.
به خاطر مسائل مالی توانایی جدایی ندارم. خانواده ام حمایتی نخواهند کرد و تقریبا از هم پاشیده هستند. فرزند آوردن را به تعویق انداختم بخاطر بدست آوردن شرایط مالی برای جدایی. سالها می گذرند و نمی دانم چه کنم. الان درآمدی ناچیزی دارم و نمی دانم آیا شرایط مهریه و غیره می تواند به من کمک کند.
واقعا از طلاق و بعد از آن می ترسم. از اینکه با توجه به موقعیت کاری و مالی ام نتوانم خودم را تامین کنم. از اینکه جامعه با من چگونه برخورد خواهد کرد. از اینکه یک زن تنها مطلقه می تواند مورد سواستفاده قرار گیرد و بعد از این آیا شانسی برای ازدواج مجدد خواهم داشت. این مسائل مرا درمانده کرده است. لطفا راهنمایی فرمایید. متشکرم