با سلام.سوال درباره نوجوانی است حدود۱۶ساله سال دوم دبیرستان الان به مدت دو سال است که با اصرار به والدینش به خارج از کشورامده .حدود کمتر از یکسال به دلیل پاره ای از مشکلات والدین مجبور شدندبرای مدتی او و برادر بزرگترش را در این کشور گذاشته و به ایران برگردند واو که از قبل هم حرف شنوی نداشت در این مدت بیش از پیش خود مختار شد ه و متاسفانه دیگر هیچ انگیزه ای به اموختن زبان این کشور و درس خواندن ندارد. هیچ گونه حرف شنوی ا ز والدین ندارد مدتی است اکثرامدرسه نمیرودسیگاری شده.مدام تقاضای پول میکند .گستاخ و بد دهن و منزوی است دیر به دیر حمام میرود و تصمیم جدی دارد که دیگر مدرسه نرود .و اکنون اصرار به برگشت به ایران دارد و این در حالی است که خانوادهاش کلی تلاش وهزینه برای انجام کارهای اقامت انجام داده اند. متاسفانه در محل اقامتشان روانشناس ایرانی نیست و البته نوجوان هم حاضر به کمک گرفتن نیست.ومتاسفانه گویی والدین بازیچه دست او شده اند که هر دفعه انها را با رفتارها و بدخلقیهایش وادار به انجام کارهایی که میخواهد میکند.خواهشمندم راهنمایی فرماید چه باید کرد واقعا خانواده را در فشار روحی قرار داده است
؟ایا باید همه تلاشها و هزینه ها برای اقامت را رها کنند و به ایران برگردند ؟؟