سلام من ۳۷ سالمه و یک پسر ۱۸ ساله و یک دختر۱۵ ساله دارم. من خانه دارم. شوهرم تقریبا ۱۰ سالی هست که به من توجه نداره و شکست ها و مشگلات کاری خودش رو به خاطر من میدونه و مرتب جلو بچه ها میگه. الان بچه هام بزرگ شدن و کاملا دارن رفتار پدرشون رو تکرار میکنن. اون سه تا حرف ها و کارهاشون رو به من نمیگن و همه رو پی رو پدرشون مخفیانه انجام میدن. دیگه تحمل رفتاراشون برام دشوار شده. از دخترم تا شوهرم همسون میگن مشگل من هستم. چرا؟
من تو فامیل و حتی خانواده و فامیل شوهرم از شهرت خوبی برخوردارم و ارتباط خوبی دارم ولی شوهرم با خانواده من قطع ارتباط. من خیلی زود رنج هستم و موقع توهیناشون گریه میکنم به همین خاطر جدیدا وقتی میبینم ناراحت هستم و داره گریم میگیره فورا اهنگ میزارم هدفونم و گوش میدم. از طرفی پسرم خیلی بی اجازه تو گوشی من رو جستجو میکرد به همین علت رمز برای گوشیم گذاشتم. دیشب به دخترم که تو اینترنت دوست مجازی گرفته میگم کار درستی نیست در جواب میگه فکر کردی هیچ کس نمیدونه خودت دوست پسر داری، واسه همین گوشیت رو رمز گذاشتی!!
واقعا باید چه کنم رفتارشون بهم این حس رو میده که انگارکارگرمتو خونه تا مادر