با سلام و خسته نباشید ، مادری هستم ۳۵ ساله فوق دیپلم که پسری ۵ساله دارم بارها جاهای مختلف به مهد رفته ولی هر بار طی اتفایی مهدش عوض شده علتهاش یا کثیفی محیط بوده یا تغییر پرسنل مهد که پسرم با آنها ارتباط خوبی گرفته بود و وقتی متوجه رفتن اعضا شد دیگر حاضر به رفتن به آن مکان نشد و به محل جدیدی که منتقل شدند رفتیم و آنجا با چند روز نشستن در مهد عادت کرد و تو مهد تنها میموند و من به خانه می آمدم ولی طی یک دوره بستری شدن در بیمارستان و دوری از مهد دیگه حاضر به رفتن مهود نشد و با گریه های شدیدش مواجه شدم و گفتن این حرف که من اینجا نمیرم و منو ببر مهد جدیو و من دوباره مهدی پیدا کردم و بردم و باز دوباره مریضی و نرفتن به مهد قبلی ،این اتفاقات از سن سه و نیم سالگی افتاد تا الان که دوباره مهدی پیدا کردم و روز اول به راحتی رفت سر کلاس و من رفتم خانه و آنروز مهد جشن داشت و عمو موسیقی و پسرم از سر و صدای زیاد میترسه ،که گریه کرده بود و من رفتم پیشش تا جشن تمام شد و گفت خوش گذشت و بازم بیایم ولی عمو موسیقی نباشه ولی از روز بعد اصلا حاضر نشد پا داخل مهد بذاره و پشت در گریه میکرد و نرفت و من کلی باهاش حرف زدم ولی حاضر نشد به مهد برود حتی جایزه و حتی تنبیه (پاک کردن بازیهای موبایل ،اجازه ندادن تلویزیون دیدن )ولی میگه عیب نداره تلویزیون نمیبینم ولز مهد ننیرم ،لطفا راهنماییم کنید ،تشکر
