ازدواج

339 بازدید
سوال شده اردیبهشت 27, 1394 در ازدواج و طلاق توسط سحر
باسلام.من دختری سی ساله هستم با مدرک فوق لیسانس.عاشق مردی سی و پنج ساله شدم که ازدواج کرده و دوتا بچه داره.این اقا با همسر خود مشکلات زیادی داره وهردو خواستار طلاق توافقی هستن.این اقا در سن پایین ازدواج کرده و همسرش انتخاب خودش نبوده و بچه های ایشان یه پسر شانزده ساله و یه دختر سه ساله هستند.خانواده من هم خانواده ای سخت گیرند و همیشه حرف پدر بوده.میخواستم راهنمایی کنید چیکار کنم و چطوری به خانواده ام بگم من و این اقا عاشق هم هستیم و قصد ازدواج باهم داریم؟

1 پاسخ

پاسخ داده شده اردیبهشت 27, 1394 توسط ده باشیان

با سلام

ممنون که با ما همراهید

دلایل اشتباهی برای ازدواج کردن وجود دارند، با آنها آشنا هستید !

- شورش بر علیه والدین:

تعارض با والدین، می تواند یکی از دلایلی باشد که فرد جوان را بسوی ازدواج سوق دهد. وقتی فردی در خانواده ای زندگی می کند که والدین او اهانت کننده و تحقیر کننده هستند، بنظر می رسد که ازدواج انتخاب موجهی باشد

- جستجوی استقلال

التیام یک ارتباط شکست خورده

فشار خانواده یا اجتماع به واسطه سن یا ...

نیاز جنسی

 احساس کمبود و تهی بودن

احساس گناه

و..

ابتدا بریم سراغ آقا ! به نظر میرسد او برای فرار از آشفتگی ارتباط با همسرش و تعارضات فی ما بینشان و مشکلاتی که قادر به حلشان نبوده رابطه ایی را با دیگری برقرار کرده تا التیام بیابد یعنی در این ارتباط دنبال آرامش می گردد و فکر می کند که شروع یک رابطه جدید می تواند اضطراب او را کم کند در صورتی که او تکلیفش را با خودش و زندگی اش ،همسرش و فرزندانش و مسئولیت خودش در قبال آنها را هنوز روشن نکرده به دنبال رابطه دیگری است ! حتی اگر فردی طلاق بگیرد ما اجازه ازدواج دیگر را به سرعت به او نمی دهیم او به زمانی نیاز دارد تا از رابطه قبلی به صورت ذهنی و روانی جدا شود و خودشناسی کند بعد وارد رابطه جدید شود. حالا این آقا که هنوز درگیر رابطه خودش است  رابطه جدیدی را آغاز کرده و شما هم ناخوآگاه ، دلسوزانه پذیرای  درد هایش شده اید و از خودتان فراموش کرده اید.

اما خودتان چه! چیزهایی نگرانتان کرده؟ از برخوردهای پدر خسته شده اید؟ آینده چه می شود؟ به دنبال رهایی هستید؟ !

اما به هر قایقی نباید چنگ بزنید!

شما تحصیلات عالیه دارید و فرد ارزشمند و توانایی هستید ولی کمی با خودتان غریبه شده اید! مردی با آشفتگی های حل نشده اش می تواند شما را هم آشفته کند! به نظر من، بهتر است بیشتر به سرانجام این رابطه فکر کنید.می توانید از نظر یک مشاور یا روانشناس که در حوزه زوجین تخصص دارد بهره ببرید.شما نیاز دارید خود را بیشتر بشناسید ،مشکلاتتات را با خانواده حل کنید نه از آنها فرار کنید .ازدواج اتفاق مهمی در زندگی شماست،نگران دیر شدن نباشید ،یک انتخاب درست شیرینی و خوشبختی به شما می دهد که جبران این سختی هاست و در این راه حمایت و همراهی خانواده را حفظ کنید.

 

موفق باشید


کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
دارای دیدگاه اردیبهشت 17, 1395 توسط بی نام
خانواده ها بیخوردی گیر میدنداداش خودم  باکسی که فرار کرده بودم نذاشت ازدواج کنم خیییییییییلی سخته
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...