سلام من با پسری در دانشگاه اشنا شدم که از من خواستگاری کرد و متاسفانه پدر مادرش بخاطر اینکه من فرزند طلاق هستم قبول نمی کنند ، خود این آقا پسر به گفته ی خودش به من علاقه داره اما بخاطر راضی نشدن پدر مادرش که حتی نمیخواند برای یک بار منو ببینند هنوز نشده که ما بهم برسیم . مشکلی که من دارم بی ثباتی در اخلاق این آقا پسر هست یک روز خیلی خوب و یک روز خیلی بد میشه مثلا برای مدت یک ماه میاد گرم و صمیمی و با محبت بعد یک ماه خداحافظی میکنه میگه دوستت ندارم میخوام با کسی دیگه ازدواج کنم میخوام خواستگاری کسی دیگه برم و ... باز بعد یک ماه برمی گرده و با محبت و باز روز از نو حتی یکبار تا عقد با کسی دیگه پیش رفت اما بلافاصله بعد از بهم خوردن عقدشون باز برگشت سمت من و گفت من تو رو دوست دارم و ...این اخلاق بی ثباتش خیلی آزارم میده می خواستم ببینم بخاطر این که هربار که به خانوادش رو میزنه و اون ها خواستشو نمی پذیرند چنین رفتار بی ثباتی از خودش بروز میده یه روز میگه سلام یک روز میگه خداحافظ یا نه علتی دیگه داره من خیلی دوستش دارم و نمیخوام از دستش بدم اما دیگه نمیدونم با چنین رفتاری که میبینم چیکار کنم اوایل خیلی دلم خالی میشد اما الان از بس خداحافظی کرده و برگشته دیگه برام عادی شده چند روز گذشته که تولدش بود با تبریک فراوان من بدون تشکر یا عکس العملی که نشون بده خوشحال شده گفت من باید برم حرفی بین ما نیست..دیگه کاملا گیج شدم نمیدونم چی درسته چی غلط لطفا جوابمو بدید ممنون