سلام دوست عزیز , اطلاعات کاملی از خود نداده اید, سن تان چقدر هست و چند وقت است این حالات را در خود مشاهده میکنید ؟
قبل از هر برچسبی به خود باید بدانید که به طور کلی هر رفتاری که انسان انجام می دهد معلول سه عامل انگیزه، نیاز و هدف است. به عبارت دیگر در کنار هر رفتاری مثلث انگیزه، هدف و نیاز به چشم می خورد. حال اگر عوامل جانبی موجب شود که انگیزه فرد کاهش پیدا کند و باعث ابهاماتی در تعیین اهداف گردد به گونه ای که فرد دچار سردرگمی و بی هدفی شود و انگیزه ای برای انجام فعالیت نداشته باشد به علاوه عدم احساس نیاز می تواند از جمله علل بی تفاوتی و بی رغبتی شود بنابراین باید به ابتدا با دقت زندگی خود را بررسی کنید تا دقیقا عواملی که باعث بی انگیزشی یا بی هدفی و سردرگمی شما شده شناسایی کنید و سپس با آنها مقابله منطقی کنید.
همچنین پیشنهاد میکنم به توصیه های زیر عمل نمایید.
1. با افراد مثبت نگر، فعال، با نشاط معاشرت کنید .
2. روزانه نیم الی یک ساعت ورزش مورد علاقه انجام دهید.
3. از قرار گرفتن در تنهایی و بیکاری اجتناب کنید.
4. ریلکسیشن و مدیتیشن می تواند از نظر روحی کار مناسبی باشد.
5. از رفتن به محیط هایی که فکر و ذهن شما را می رباید اجتناب کنید.
6. در صورت امکان در فرصت هایی که چند روز تعطیل هستید یک مسافرتی را ترتیب دهید و با جمع دوستان مسافرت کنید تا یک تنوع در وضعیت زندگی شما به وجود آید.
7. برای اوقات شبانه روزی خودتان برنامه ریزی کنید و برنامه خود را جوری تنظیم کنید که جای خالی وجود نداشته باشد و برای همه اوقات خود کار خاصی را تعیین کنید.
8. از بروز اینگونه حالات مأیوس نشوید زیرا گاهی اوقات این نوسانات خلقی در انسان به وجود می آید. به عبارت دیگر حالات روحی و خلقی انسان یکنواخت نیست بلکه گاهی اوقات انسان غمگینی و افسردگی را تجربه می کند و این امری طبیعی است بنابراین نگران نشوید البته اگر حالت افسردگی بیش از 6 هفته ادامه پیدا کرد میبایست به روان شناس بالینی یا روانپزشک مراجعه کنید.
موفق باشید