سلام من5ساله ازدواج کردم و20سالمه امسال کنکوردادم وقبول نشدم امامیخوام سال بعدتلاشموبکنم وکنکوربدم امامتاسفانه من وهمسرم تویه چیزایی تفاهم نداریم یکیش اعتماده همش میگه توبری دانشگاه یکی بهترازمن ببینی طلاق میگیری میری.یامیگه اگه میخوای درس بخونی بایدباخواهرم یه جاقبول شی وگرنه نمیذارم بری.یامیگه اگه راس میگی طلاق نمیگیری ومیخوای کمکت کنم درس بخونی مهریت روببخش.این حرفاداره بااعصابم بازی میکنه طوری که اصلانمیتونم رودرسام تمرکزکنم.من این سوالات رودرباره زندگیم قبلاپرسیدم ولی جواب ندادیدواس همین گفتم بهتره سوالمویطوردیگه بپرسم همیشه به خانوادم فحش میده توهین میکنه نفرین میکنه واس اینامیخوام جداشم توی فامیل همه میگن وای چه ادم خوبیه ولی نمیدونن من ازاین حرفاچی میکشم نه دست برن داره خیلی هم خیرخواهه براهمه ولی این حرفاش منوازخودش متنفرمیکنه بهش میگم دوسش دارم ولی وقتی این حرفارومیشنوم یایادم میادمتنفرمیشم ازرابطه هم متنفرشدم واحساساتم ضدونقیض شده اگه میشه بهم بگین جدایی کاردستیه یانه؟اونم سالی که میخوام کنکوربدم؟بعدبهم میگه اگه جدابشی نمیذارم درس بخونی قانون این اجازه روبهش میده که بازنی که درحین طلاقه جلوی درس خوندنش روبگیره؟یااینکه میگه مهریتومیدم طلاقت نمیدم.اوایل ازدواجمون میگفت منوتوابمون تویه جوب نمیره بروطلاق بگیرمیگفتم توچراطلاقم نمیدی میگفت توبروبه خانوادت بگوطلاق میخوای که مردم نگن تقصیرشوهرشه.نمیدونم بخاطراینکه حرصمودربیاره میگفت یاواقعی بود.نمیدونم طلاق بگیرم کاردرستیه یانه؟تازه چندماه واس اینکه کنکوربدم التماس کردم .