سلام من یک دختر ۲۴ ساله ام و مدتی با آقایی دوست بودم و خیلی باهم صمیمی بودیم و قصد ازدواج داشتیم و هنوزم منو دوس داره و خیلی بهش اعتماد داشتم و دارم اما بخاطر اینکه موقعیت های بهتری ممکنه برای من باشه میخام ارتباطمو با ایشون قطع کنم اما مشکلی دارم در زمانی که دوست بودیم من با این آقا حرف های جنسی زیاد میزدیم ولی همیشه ازش میخواستم که اونارو پاک کنه و میکرد و بیشتر ارتباط مون مجازی بود و هم چنین عکس براش میفرستادم چون دوست بودیم خیلی خیلی نزدیک میشه گفت همدم من بود و عکسام همه با حجاب بودند اما جز یکی که سرلخت بود من خانواده متعصب و سختگیری دارم و میدونم این آدم دیوونه نیست که عکس من یا چتمو پخش کنه اما نمیدونم چرا الان که میخوام ترکش کنم یک تصوری اومده تو ذهنم که چتای بدمون رو ممکنه به پدرم نشون بده یا مثلا عکسم نگه داشته باشه و برای آیندم مشکل درست کنه و من اصلا خیلی بی دلیل چون ترس از خودم داشتم تهدید های مختلفی کردم و میگفت من پاک کردم و تو دیوونه شدی و من اصلا به تو کاری نخواهم داشت و من هیچوقت با آبروت بازی نمیکنم اما نمیدونم چطوری این مسئله تو ذهنم حل کنم که با من کاری نداره و اصلا چطوری اروم شم! و همچنین من توبه کردم بابت کارای بدم اما میترسم از رسوایی و بی آبرویی،و نمیخوام مجبوری با کسی ازدواج کنم.
