با سرد مزاجی شوهرم چه کنم؟؟

Question

سلام. من 24 و شوهرم 26 سالشه.هردو تحصیلکرده ایم و همدیگه رو واقعا دوست داریم. 6 ساله ازدواج کردیم اما هنوز بچه دار نشدم. شوهرم مرد خوبیه، مشکل اینجاست که من خیلی گرم مزاج و اون خیلی سرد مزاجه. من عاشق عشقبازی و شوخی و خنده و مسخره بازی و لذت، اون خیلی سرد و جدی. حتی یه عشقبازی ساده ی زناشویی هم بلد نیست، میتونم سکس هر 20 روز یکبارو به سختی تحمل کنم اما این سردی بیش از حد داره خفه م میکنه. دیگه راهی نیست که امتحان نکرده باشم.مدتی افسردگی گرفتم، چند روز تو خودم میرم و چند روز به حالت انفجار درمیام. یکبار تا مرز طلاق پیش رفتیم اما نشد، دوستش دارم. لحظه به لحظه حرکات و نگاهش منو داغون میکنه. با هم خیلی راجع به این مسئله صحبت کردیم اما نتونستیم حلش کنیم و باعث شده روی ابعاد دیگه ی زندگیمون تأثیر خییییلی بدی بذاره، حتی احترام و محبتی هم بین ما نمونده.دیگه باهم کاملا قطع ارتباط عاطفی کردیم. بعضی وقتا تصمیم میگیرم بهش خیانت کنم تا دلم خنک شه اما اهلش نیستم. خواهش خواهش خواهش خواهش میکنم کمکم کنید.

Comments

سلام، منم دقیقا همین مشکل رو دارم خیلی دوستش دارم اما این رفتارش داره اذیتم میکنه اینکه با وجود اینکه بارها بهش گفتم چه حس بدی دارم اما تلاشی برای حلش نمیکنه، البته به نظرم میخواد کاری بکنه ولی نمیتونه احتیاج به کمک داره. اما متاسفانه به دلیل هزینه ی بالای سکس تراپیست جرات مراجعه نداریم، این قضیه داره یه مشکل جدی تو جامعه ما میشه و هیچکس به فکرش نیست

---

منم ده سال ازدواج كردم و دوتا بچه هم دارم و تقريبا همين مشكل رو دارم با اين تفاوت كه همسرم من از نظر ميل جنسي هيچ مشكلي نداره اما من تو اين ده سال حتي يكبارهم تجربه ارگاسم رو نداشتم
منم مثل دوستان بعضي اوقات به خالت انفجار ميرسم
ممنون

---

من الان مجردم نمیدونم سردم یا گرم ولی حس میکنم سرد مزاجم. اینطور که این خانوم میگه شوهرشو دوس داره ولی صرفا به خاطر مسایل جنسی میخواد طلاق بگیره و حتی خیانت کنه واقعا نگران خودم شدم. خانوم میگه خیانت کنم دلم خنک بشه! متاسفم برا همیچین زنایی.

---

لااااایییییک برادر.
واقعا ما دارییم ب کجا پیش میریم?!

---

سلام ,خیلی خوبه که هنوز بچه دار نشدی ,
چون من همین مشکل و دارم و بچه دار هم شدم ,
و حالا واقعا نمیدونم چیکار کنم

---

فکر میکردم فقط من این مشکل رودارم شوهر منم خیلی سرد مزاجه حتی دیگه شبام پیشم نمی خوابه

---

من مشکل عکس شما رو دارم

---

پسر متاسف نمیخواد متاسف باشی چون شما هنوز درک نداری ما زنا وقتی شوهرمون طرفمون نمیاد بیشتر از اینکه به نیازمون فک کنیم نگران میشیم ک نکنه منو نمیخواد نکنه تکراری شدمو..هزارتا چیز دیگه حتی منم گاهی اوقات به خیانت فکر میکنم ولی میدونم ک نمیتونم و اینکه این فکر ب ذهن آدم خطور کنه یه چیز طبیعیه پس تاسفتو نگه دار واسه امثال خودت ک وقتی میان خواستگاری یادشون میره گرمن یا سرد

---

وقتی جای کسی با اون شرایط نیستی پس ببند لطفا دهنتو

---

اقا پسر محترم وقتی یشرایطی رو تجربه نکردی لطفا قضاوت بیجا نکن.

---

واقعا ی مشاورجواب بده کم نیستندزنهایی ک چهارماه یکبارارتباط دارندچون همسرشون سردمزاجه وچون بچه دارن وتوی شهرکوچیک وطلاق بخاطراین مساله زشته تحمل میکنندوافسرده میشن ولی تواسلام میگن مردها زن صیغه کنه وزن بپوسه

---

پسرمتاسف بهتره اول تو شرايط باشي بعد ادعا بكني
دوما مردها همشون گرمن فقط تا نيازشون برطرف ميشه خانومشون براش عادي ميشه
يادشون ميره اوايل چكار ميكردن برا دستيابي ب خواسته هاشون
شب دراز ايت اقاي متاسف…

---

با سلام. معمولا وقتی تو رابطه زن سرد باشه مرد خیلی راحت کمبودش رو به زبون میاره. اما من شخصا به عنوان یک زن اگر چه جسته و گریخته در لفافه یا گاهی مستقیم به همسرم میگم که دوست دارم هیجان بیشتری تو رابطه مون باشه یا مثلا این که دفعاتش بیشتر باشه، اما خیلی وقتا هم از گفتن امتناع می کنم و فقط میرم تو خودم. ترجیح میدم نگم تا مبادا همسرم احساس کنه نمیتونه نیازهای منو برآورده کنه، ترجیح میدم نگم تا مبادا همسرم برگرده بهم حرفی بزنه که تحملش رو ندارم، ترجیح میدم نگم چون میبینم با گفتن چیزی تغییر نمی کنه... فقط تو خودم میرم و عیب و ایرادایی که تو ذهنم میزارم رو خودم... نکنه براش جذاب نیستم... کاش اندامم سکسی تر بود... و خط و نشون هایی که براش می کشم : اگه دیگه هیچ وقت پا پیش گذاشتم... دیگه خواب یه سکس پر حرارت رو ببینی... حقته به رخت بیارم که سردی...حقته یه زن سرد داشته باشی... حقته برات مثل مجسمه باشم... البته بیشتر اینا چند روز بیشتر دوام نمیاره چون اولا دلم میخواد یه زن شیطون باشم برای شوهرم نه فقط هم خونه .حتی اگر همسرم خیلی وقتا همراهی نمی کنه و خیلی وقتا احساس می کنم پس زده شدم... و گاهی میگم حقمه چرا باید ندیده گرفته بشه؟... و گاهی میترسم اگه هر دومون سرد باشیم چی به سر رابطمون میاد؟ و گاهی خط و نشونام فراتر میره... حقته پیشنهاد مردای پر حرارت تر رو قبول کنم... که این یکی میدونم که هیچ برگشتی نداره... فکر می کردم زن و شوهرای جوون از هم سیری ندارن. نمی دونستم با مردی ازدواج خواهم کرد که تحرک بدنیشو جیره بندی می کنه... هفته ای یک بار نهایت دوبار خیلی بهم لطف کنه سه بار... بیشتر ممنوع... دو روز پشت هم ممنوع... تو یه روز بیشتر از یک بار ممنوع... و وقتی ازش بخوام تفره بره... روز جمعه صبح تا شب باهام خونه باشه... براش کلی آرا ویرا کنم... تفره بره... ازش بخوام این چند ماهه قبل از این که اقدام کنیم به بچه دار شدن بیا کاری کنیم که بعدش حسرت این روزا رو نخوریم... بگه باشه.. ولی تفره بره... مردم سیره... مردم سرده... مردم منو سرد می کنه... و وقتی بخاطر رفتارای سرد خودش منم سرد شدم، لابد میخواد بهم ایراد بگیره تو سردی نیازهای منو رفع نمی کنی... و اگه بره سراغ زن هایی که حرارت بیشتری دارن ممکنه راه برگشتی هم داشته باشه... چون مرده... سکس حق طبیعیشه... و من باید فقط بریزم تو خودم... چون اگه بگم نیازم بیشتر از همسرمه قضاوت میشم... مرد سرد را چاره نیست... شاید یک بار تحریکش کنی جواب بده... شاید باهاش حرف بزنی چند روزی جواب بده... ولی اگه دلت واقعا یه مرد گرم  میخواد با سکس های پیاپی دیگه وقتی با مرد سرد ازدواج کردی باید فراموشش کنی. خسته میشی از تلاش ... چون یه چیزی ته وجودت میگه زن باید ناز کنه مرد ناز بکشه. و این چیزیه که تو به ندرت تجربه ش می کنی. وقتی جاتون عوض شه دیگه حس خوبی به خودت هم نداری و مجبوری بگی بیخیال... سکس که همه ی زندگی نیست... خوش به حال زن های سرد
....

---

عالی بود حرف دل همه زنا بود که بهشون بی توجهی میشه

---

دقيقا حرفاي دل منو زدي

---

منم مثل شما بودم ، حتي برهنه مي شدم جلوشمحكوم بودم به بي حيايي.خيانت هم كردم و اوضاع روحيم خراب تَر شد در نهايت طلاق گرفتيم طلاق هم اونقدر سخته كه ترجيح مي دي بر گردي تو همون جهنمي كه بودي

---

متاسفانه مشکل ما برعکسه.من تمایل زیادی دارم و تمایل زنم کمه.بعضی مواقع اینقدر طول می ده تا بیاد رختخواب که من خوابم میبره.

---

فکر میکردم فقط من اینجوریم ماهم ماهی یه بار به زور برنامه داریم ده سال هم هست ازدواج کردم از هفته اول ازدواج همینطور بود گاهی تا دوماه هم فاصله میافتاد اشتباه بزرگم این بود که بچه ادار شدم البته خیلی دیر بچه دار شدم بعد هفت سال اونم بعد اینکه دیدم دارم به مردهای دیگه جذب میشم بچه اوردم ک سرگرم بچه بشم و کمتر به این سرد مزاجی شوهرم فکر کنم الانم واقعا بخاطر دخترم ادامه میدم وگرنه دلیلی نداره که تو خونه با کسی باشی که مثه برادرته!!!..

---

سوفیا عزیز من هم تقریبا این مشکل داشتم
حتما به دکتر ارولوژیست  مراجعه کن
خیلی زیاد تاثیر میگذارد
در ضمن سکس نداشتن مرد دلیل بر دوست نداشتن نیست
طلاق اخرین راه نه راحترین راه
تلاش خودتو بکن

---

من همیشه فکر میکردم فقط شوهر من

---

نمیدونم بگم چه خوب یا چه بد که خیلیام مثل منن.منم خیلی گرمم و همسرم خیلی سرد.هرسری میگه باشه امشب اما باز رابطه ای نداریم.بعضی وقتا حتی تا داخل اتاق خواب میگه بریم سکس کنیم وقتی میایم رو تخت میگه ولش کن خوابم میاد.منم کارم به خودارضایی و دیدن یسری فیلم ها کشید.از وضعیتم متنفرم اما وقتی نیازی دارمو براورده نمیشه حالم بد میشه عصبی میشم گریه میکنم.واااااای چی بگم خواهر که درد منم هست

---

دقیقا حرفهای دل منو گفت.

---

با سلام
من ۳۹ و همسرم ۴۴ سال داریم و ۱۹ ساله ازدواج کردیم
متاسفانه شوهرم خیلی سرد ومن خیلی گرم واین زجراور شده،حتی به جایی رسیده که من بهش پیشنهاد سکس میدم و یا اینکه میگه ولی پاش به رختخواب میرسه خوابش میبره،بدتر از همه سکس من شروع میکنم ،وووووو
اگر در طول این ۱۹ سال بگم ۱۰ بارتو سکس با همسرم تجربه ارگاسم داشتم دروغ نگفتم،حاضر نیست کمک کنه،هر وقت هم اگه رابطه ای بوده فقط سریع ،جالبه بهانه هم میگیره ،
خلاصه بارها با هم صحبت کردیم ولی بهانه های متفاوت،و باعث شده منم مثل همسرم بیتفاوت شم،به گفته بعضی از عزیزان مثل خواهر و برادر،زندگی زناشویی من وهمسرم شده فقط دغدغه های کاری،حتی میگه امشب رابطه داشته باشیم ،بعد میگه خستم،عادت کردم به این روش،ولی گفته های دیگران خوندم دیدم خیلی ها مثل منن
بعضی وقتها از خودم بدم میاد،افسرده شدم وحالم از هرچی زندگی بهم میخوره

---

خواهرای عزیزم من یه پسرم و میخوام ب سوال این خواهر گرامی رو بدم خواهشا ب دید بد نگاه نکنید باید بگم که رابطه ی جنسی مقدس ترین رابطه بین یک زن و شوهر هست و هیچ کدوم از دو طرف نباید همدیگه رو از این امر مقدس محروم کنن ولی متاسفانه چیزی که در فطرت شاید بگم در بین 80 درصد پسرا هست اینه که پسر یا مرد بعد از مدتی ارتباط با اون فرد براش عادی میشه و متاسفانه دلی به انجام این کار نداره ...متاسفانه با ورود فیلم های پورن و مستهجن ب زندگی های اجتماعی و مشاهده ی اونا توسط مردها باید هم منتظر این نتیجه می بودیم که شوهر میل خودشو به زن خودش از دست بده تنها راه حل اینه که شمام مثه این فیلما کار را شروع کنید همیشه در روابط بخندید اصلا ب روی خودتون نیارید که از بدن شوهرتون بدتون میاد .... شما باید بسیار فعال باشید در روابط ....شرمندم که اینجور میگم چون میخوام مشکلتون حل شه . کار هایی که برخی از زنا در فیلمای پورن انجام میدن در ذهن همسر شما نهادینه شده و اون از شما اون انتظارا رو داره ولی نمیتونه بگه ... خواهشا تمرین کنید . بتونید بهترین رابطه رو برای شوهرتون فراهم کنید ....انشا الله که مشکلتون حل شه

---

سلام خانم ناظری عزیز
منم مشکل شما رو دارم. و میدونم شوهر من سرد نیست، اما از اینکه زود انزالی داره ، همیشه خجالت میکشه، مردانگیش پیش خودش و من زیر سوال میره، واسه همین تحمل میکنه و سعی میکنه که باهام رابطه نداشته باشه.  ما الان هر دو ماه یکبار  دیگه خیلی روش فشار بیاد پیشنهاد میده. اونم چند بار ازش پرسیدم چرا دیگه نمیخواد، الکی میگه احساس میکنم تو با بچه خسته میشی اذیتت نمیکنم. اما الکی میگه، من بهش میگم من که هر شب بچه رو میخوابونم تا ساعت 1،2 میشینم کنارت ( با لباس لختی)، میگه باشه. اما فقط همون شب، باز یادش میره، دیگه خسته شدم، بعضی شبا میرم تو اتاق گریه میکنم، من خیییلی داغم.ولی اون ... این انصاف نیست. این رسم مردانگی نیست

---

نمیدونم الان که این پیامو دارم مینویسم کسی میخونه یا نه چون خیلی از تاریخ مطلب اصلی گذشته.
اما وقتی دیدم اکثریت هم مشکل منو دارن احساس کردم میتونم اینجا حداقل حرفای دلمو بزنم. حرفایی که هیچ جای دیگه نمیشه گفت .
منم دقیقا همین مشکل رو دارم.
همسر با وجود اینکه خیلی مهربون هست اما اصلا هیچ اهمیتی به مسائل جنسی نمیده. برعکس توی دوران عقد که شرایطمون سخت بود اما حداقل هفته ای دوبار انجام میدادیم. اما آخرای دوران عقد نزدیکای عروسی این سرد بودن ها یواش یواش شروع شد. ما ۷ ماهه ازدواج کردیم. شاید باورتون نشه. من تا ۴۰ روز بعد از عروسیم هنوز دختر بودم و شوهرم اصلا طرفم نمی اومد... با بهانه های مختلف الکی سعی میکرد منو قانع کنه. هیچوقت یادم نمیره بار اولی که بعد از عروسی میخواستیم رابطه برقرار کنیم اونم تازه با پیشنهاد و یجور اصرار من بود. به معنای واقعی زهرمارم شد. چون نتونست انزال بشه و بخاطر همین ناراحتی منم ارضا نشدم. به حدی که فقط با گریه از اتاق اومدم بیرون و تا چند روز داغون بودم. خلاصه  بماند با چه مکافاتی یکی دوهفته بعدش با کلی ژل و .... و چندساعت تلاش بالاخره تونست ارتباط برقرار کنه و من با چه دردی پرده بکارتم از بین رفت. یادمه اوایل که تازه عروسی کرده بودیم بین دوستان یا فامیل های صمیمی و هم سن خودم بحث که پیش میومد بهم میگفت الان دوران خوشی داریا . ماها بعضی اوقات روزی ۳ بار با شوهرامون سکس میکردیم. الان تو هم همینجوری هستی دیگه.... اون لحظه فقط دلم میخواست فریاد بزنم و گریه کنم و بگم دلتون خوشه ها... روزی سه بار؟؟؟  ماهی یکبار هم به زور اونم همیشه من باید شروع کننده باشم ... آخرش هم آیا بتونه ارضا بشه یا اینکه طبق معمول وسط کار .....کلا میخوابه و دیگه هیچ جوره بلند نمیشه..
خلاصه اینکه آرزو به دلم موند یبار همسرم بیاد طرفم و شروع کننده باشه. از خودم بدم اومده بود. چرا همون ماهی یکبار هم من باید التماس میکردم؟ مگه من آدم نیستم؟ حس و غرور ندارم؟ بارها این حرفارو بهش گفته بودم. حتی زار میزدم و التماس میکردم که بخدا داری نامردی میکنی. گاهی بدتر بداخلافی میکرد گاهی هم گولم میزد که قول میدم برم دکتر خوبش کنم. اما باز یادش میرفت. سحت تر از همه این بود که توی هفته چندبار توی خواب ارضا میشه . وقتی شکایت میکردم میگفت توی خواب که دست خودم نیست. این اتفاق بیشتر منو غداب میداد که چرا وقتی تو زن داری توی واقعیت نمیتونی لذت ببری اما توی خواب....؟؟؟
 بعد از حدود ۴ ماه که شب قبلش باز نتونست کامل انجام بده ... قهر شدیدی کردم و باز قول داد بره دکتر . منم پیگیر شدم و خودم وقت دکتر گرفتم براش. رفتیم و دکتر چندتا قرص بهش داد گفت مصرف کردی تموم شد مجدد بیا... اوایل که چندتا قرصا رو خورد بهم میگفت نعوذ صبحگاهیم که خیلی وقت بود دیگه نداشتم برگشته اما همچنان باز خبری از سکس نبود. بازم من پیشقدم شدم تا حدی که میگفت اگه اول رابطه مقعدی انجام بدیم شهوتم بیشتر میشه میتونم ادامه بدم. من خیلی درد میکشیدم اما باخودم میگفتم اشکال نداره شاید اینجوری خوب بشه.یادمه آخرین باری که باهم سکس کردیم یه  فیلم سوپر گذاشتم تا آقا یذره شهوتی بشن اما بعدش توی خلوت خودم حالم از کارم بهم خورد. از دست همسرم خیلی بیشتر ناراحت بودم. از اون قضیه حدود ۳ ماه میگذره و دیگه ما هییییییچ ارتباطی باهم نداشتیم. حتی دیگه قرص های دکتر رو هم مصرف نکرد.این سه ماه میتونم بگم یک ماه و نیمش قهر کامل بودم باهاش. اتمام حجت باهاش کردم که دیگه هیچ کاری بهت ندارم. دیگه برام اهمیت نداره خوب بشی یا نشی چون من دیگه حالم از سکس بهم میخوره از بس خاطره بد برام گذاشتی و زهرمارم کردی... بیشتر شب ها من تنها میخوابم . میرم توی پذیرایی. شاید هفته ای یک بار یا دوبار توی هفته روی تخت باهم بخوابیم. اونم مثل دوتا غریبه. با فاصله زیاد.خیلی دلم میشکنه . با خودم میگم از نظر چهره و هیکل که هیچ مشکلی ندارم‌ . الحمدالله جزء دخترای خوشگل محسوب میشم. پس چرا باید همسرم اینقدر سرد باشه نسبت بهم. حتی دیگه پیگیری نمیکنه چرا اخلاقت اینجوری شده. باهام حرف نمیزنی.
اکثر شبا تا صبح بیدارم و مدام گریه میکنم. شب های جمعه که میشه مثل این بدبخت بیچاره ها دلم میگیره. پیام های طنز این شب رو که میبینم دوستلن برای هم میفرستن حسرت میخورم. آخه واقعا من تجربه نکردم سکس شب جمعه یعنی چی؟ الان هم که دارم اینارو تایپ میکنم گریه ام گرفته. من که اینقدر به لباس و ظاهر خودم اهمیت میدادم. همیشه توی خونه براش آرایش میکنم. ست های شیک میپوشیدم . لباسای جذاب اما هیچ عکس العملی نمیدیدم واقعا بدم اومده.. شاید باورتون نشه من الان توی خونه با یه شلوار توی خونه ای خیییییلی گشاد و بلند و یه تونیک بلند و گشاد تا زانو که کاملا مثل مانتو هست میپوشم. من که امکان نداشت موهای بدنم رو وقتی درمیومد بزارم یه روز بمونه .سریع از بین میلردمشون. الان حدود سه ماه هست  اصلا دیگه دست به موهای هیچ جای بدنم نزدم. چون دیدم اونموقع ها که اینهمه به خودم میرسیدم براش مهم نبود. منم الان سیر شدم از زندگی. حتی یه کرم ساده هم توی خونه نمیزنم چه برسه به آرایش. من که هر روز یه لباس متفاوت میپوشیدم. الان نزدیک ۳ ماه هست فقط همون یک دست شلوار گشاد مشکی و اون تونیک مانتو بلند رنگ تیره رو مدام میپوشم. روزها که میره سرکار میشورم تا موقعی که میاد خشک میشه باز میپوشم. موقع هایی که خونه هست اصلا حمام نمیرم . روزها که سرکار هست میرم حمام. حتی جایی بخوایم بریم میرم توی یه اتاق دیگه لباسمو عوض میکنم که دیگه اون بدنم رو نبینه و خیلی رفتارهای دیگه. اما جالبه که اصلا عکس العمل نشون نمیده که چرا اینجوری میکنم من؟ یا مثلا سعی کنه از دلم دربیاره....اصلا
به حدی از هم دور شدیم که حتی پریود هم میشم نمیزارم بفهمه.... چون الکی بهونه میاره که من میخواستم سکس کنم تو اینجوری شدی برنامه  هامو بهم ریختی. الان کاملا مثل دوتا غریبه توی یه خونه فقط زندگی میکنیم. وقتی فکر میکنم که ۷ ماه هست ازدواج کردم اما انگار ۷ سال یا ۷۰ سال گذشته . اصلا هیچوقت فکر نمیکردم یه روزی وضعیت زندگیم به اینجا برسه
و بدتر از همه اینکه هم بابت فشار روحی که بهم اومده و هم شاید نمیدونم میشه اسمش رو لجازی گذاشت یا حرص خوردن های خودم
تازگیا رفتم سراغ دیدن فیلم ها سوپر وقتی خونه نیست و خودارضایی. موقع اینکار فقط توی دلم دارم میگم باعث این کار زشت و گناه من سر بودن ها و بی تفاوتی های تو هست. پس گناهشم گردن تو... اینم یادم رفت بگم که من ۲۷ سالمه و همسرم ۳۰
یه تازه عروسم که ۷ ماه بیشتر نیست عروسی کردم اما حالم از هرچی ازدواج و زندگی متاهلی متنرم. ببخشید که حرفا خییلی طولانی شد. اصلا نمیدونم این حجم پیام رو کلا ارسال میکنید یا نه. اما همین که تونستم حرف های دلم رو اینجا گفتم یذره آروم شدم. برای آرامشم دعا کنید.

---

واقعا ناراحت شدم دقیقا غصه زندگی من رو تعریف کرد هیچ شبی بدون اشک نخابیدم

---

من سه سال ازدواج کردم ولی دقیقا حرفهای دل منو زدی واقعا"باید چه کنیم

---

ما تو دوران عقدیم مثلا شوهر من اصلا پیشقدم رابطه انچنان نمیشه. هی میگه کمرم خالی میکنه سرکار کمردرد و پادرد دارم چشاپ درد میگیره خستم اووووف

---

چه جالب که این همه خانم مثل من اینجا هستن ، منم یکساله ازدواج کردم دقیقا تا 3 _ 4 ماه پرده بکارت داشتم بعد از دوماه که اصلا به روی خودش نمیاورد که ما ازدواج کردیم و من گفتم که چرا کاری نمیکنیم اقدام کردیم که فهمیدم اصلا نمی تونست نعوض درست داشته باشه و هی میافتاد و خلاصه دعوا و درگیری و تهدید به طلاق کردم و ..... بگذریم حالا خداروشکر شوهر من از لحاظ محبت کم نمیذاره اما میل جنسی نداره  . من هنوزم نمیفهمم این همه از میل جنسی زیاد توی مردا میگن که حتی چندتا زن میخوان داشته باشن یعنی چی واقعا ؟؟؟ ما که ندیدیم . واقعا نمیدونم چرا اینجور مردا زن میگیرن وقتی میل جنسی ندارن چی کم داشتن قبل ازدواج ؟؟

---

من از ترتیب کامنت های سایت شما سر در نیاوردم! این جوابی که این شخص نوشته، در جواب کدوم پرسش هست؟ چرا انقدر بی ربط؟ دارم دیوانه میشم. همین کامنت از "یه بنده خدا" زندگی من رو به نابودی میکشه. منکه سوالی نمیبینم شایدم سوال رو حذف کردین یا من نتونستم پیدا کنم. ولی با ترتیب نگاه میکنم و این شده کار چند روز من. منظورم همان دیدگاهی که 22 مرداد 96 نوشته شده. معلومه همسرم مشکلاتی که بدن من داره رو اینجا نوشته و خیلی چیزهای دیگه و جواب این شخص دقیقا در مقابل این حرف ها میتونه باشه. وگرنه تو کدوم سوالی یکی اومده از بد و مریض بودن بدن شوهرش بگه که این آدم جواب داده" اصلا به روی خودتون نیارید از بدنش بدتون میاد!!!!!!!!!!!!!!!! یا به شک کردن در مورد دیدن فیلم های سکسی توسط شوهرش. دارین زندگیم رو نابود میکنید. لطفا جواب بدید. حداقل از طریق ایمیل

---

با سلام. من یه سوالی دارم. توضیحات این دوستمون "بنده خدا"دقیقا در پاسخ به کدوم سوال بود که فرمودند: میخوام جواب این خواهرمون رو بدم و .... به روی خودتون نیارید که از بدن شوهرتون بدتون میاد!! چون من هر چقدر نظرات و سوالات رو خوندم ندیدم که کسی به این مشکل اشاره کرده باشد که ایشان اینگونه جواب دادند. ممنون میشم جوابم رو بدید

---

عروس ۷ ماهه عزیزم واقعا متاسفم با خوندن متنت گریم گرفت.منم این مشکلاتو دارم ولی ب شدت مشکل شما نیس ولی بازم میل من بیشتر از شوهرمه و منم عذاب میکشم ب قول شما چون قیافه و هیکلم مشکلی نداره همش ب خواستگارای دیگم فک میکنم و میگم اگه اون بود واسم میمرد اگه فلانی بود فلان کارو میکرد بعد از خودم و افکارم خجالت میکشم و ب خودم میگم خفه شو حس میکنم مثل ی مرد هیز شدم ک ب زنا چشم دارم با این تفاوت ک زنم و ب مردا چشم دارم وااای اعصابم داغونه واقعا برای زنا سخته ک تیپ بزنن و نادیده گرفته بشن.باورت نمیشه ولی برای خودم ی شوهر خیالی ساختم مثل بچه ها ک بازی میکنن.ی شوهر خیالی ساختم ک همش قربون صدقم میره و بهم خیلی حس و هوس داره

---

یه مقدار سخت هست این حرفو زدن. ولی به نظر من شما هنوز خیلی فرصت برای زندگی دارید. 27 سالتون هست شاید بتونید به جدایی فکر کنید. من هم وضعیت شما را داشتم. 26 سالم بود که ازدواج کردم و همسرم هم یه مقدار سرد مزاج بود. دکتر هلاکویی که میگه 2 یا 3 بار رابطه جنسی در هفته طبیعی هست من هم در همین حد کشش داشتم ولی همسرم می گفت حداکثر یک بار. همیشه می گفتم درست میشه باهاش صحبت می کردم که من دارم اذیت میشم و ... ولی الان بعد از گذشت 8 سال از ازدواجم می تونم بگم که هیچ تغییری نکرده حتی بعضی وقت ها بوده که یک ماه یا دو ماه هم باهم رابطه نداشتیم. الان 34 سالم هست و خیلی سخت هست برام که به جدایی فکر کنم همسرم مرد مهربونی هست ولی کمبود روابط زناشویی را نمی تونم با هیچ صفت خوب دیگری جبران کرد. ولی شما 27 سال دارید و شاید بتونید بهتر به گزینه جدایی فکر کنید.

---

خدا بهمون رحم کنه شوهر منم همین مشکلو داره با ۲ تا بچه نمیدونم بمونم یا برم و جدا شم ؟؟سنم هم ۲۷ ساله از نظر ظاهر و اندام هم عیبی ندارم نمیدونم والا ؟؟؟?

---

باشه کمکت میکنم

---

سلام من دو سال ازدواج کردم و حداکثر ماهی یک یا دو بار اوایل هفته ای یک بار که ب زور من و شروع من بیشتر اوقات بوده و قصد جدی مون برای بچه الان که بچه ۹ ماهه دارم ماهی یکبار که از طرف من هست من طی این مدت میلم اومد پایین و دیگه اونقدر علاقه نه به خودش دارم نه رابطه کلا وقتی زن همیشه پیش قدم بشه و مرد سرد باشه تعادل زندگی بهم میخوره که برای من خورده ولی دیگه کم به این مسائل فکر میکنم و گاهی حتی ازش از همه چیزش بدم میاد مثل خودش شدم. یه دوستی گفت باید برن پیش ارولوژی ولی شوهر من خودش ارولوژیسته مثل وای به روزی که بگندد نمک هست

---

واقعا متاسفم براي همچين مردايي

---

شوهر من هم همین مشکل رو داشت.منم دو تا بچه دارم.بارها در مورد این موضوع باهم حرف زدیم اینکه من گرمم تو سردی.ولی یکبار بر بهش گفتم من گرم نیستم چون زمان رابطه هامون دیر به دیر اینجوری میشم.تو گرمی ولی چون پیش خودت فکر میکنی نمی تونی دیگه نمیشه.میلت کم میشه.استرس منو داری که گرمم.من از همه ی وجود تو لذت میبرم.از لباس پوشیدن.حتی از شکمت که میگی بزگه.از بوی تنت.تو هیچ چیزی نداری که من بدم.من اگه از دستت ناراحت میشم به این خاطره که میدونم میتونی.من خیلی قبولت دارم.اگه یه درصد هم احتمال میدادم که نمیتونی اصلا طرفت نمی اومدم.تو میتونی فقط از لحاظ فکری پیش خودت هی میگی نمیشه.بعدش کلی باهاش تعریف کردم و خندوندمش.بعد خودش موضوعی که شدیدا باعث استرسش شده بود رو مطرح کرد.فهمیدم عجب موضوعی ام بوده که از من پنهان کرده.خیلی بهتر شده.یه سری دارو گیاهی هم هست که خوبه مثل پاورگل ،آفرودیت.که کاملا گیاهی هستن.و گیاه خارخاسک دارن که برای میل جنسی خوبه.امیدوارم تجربه شخصی من به دردتون بخوره

---

من یک ساله ازدواج کردم و این مشکل رو دارم ،ممکنه رابطمون باهم هر ده روز یه بار باشه شاید هم بیشتر،در ظاهر دوستم داره و میدونم که دارع ولی اصلا باهام وقت نمیگذرونه،خیلی اذیت میشم ،همه چی سکس نیست ولی خب یه زن دوست داره مورد توجه شوهرش باشه

---

والا منم همين مشكلو دارم شوهرم سرد مزاج نيست ولي اصلا پيش قدم نميشه همش من بايد پيش قدم شم مشكل عدم علاقه و ببخشسد خود ارضايي هم نداره ، ولي هر موقع بهش ميگم تو پيش قدم نميشي ميگه اره بابا تو راست ميگييي

---

سلام منم تقریبا همین مشکلو دارم ومتاسفانه میبینم خیلی از خانوما اینطورین من5ساله ازدواج کردم ویه پسر سه ساله دارم.شوهرم وسواس داره یه مقدار.وسواس فکری.واقعا دارم عذاب میکشم سکس ما هم دوماه یه باره و منم افسردگی گرفتم وعصبانیتم خیلی زیاد شده . من که قدیما به کنترل اعصابم مشهور بودم الان خیلی راحت جروبحث میکنم وقهر میکنم میرم تو خلوت خودم.مجبور به خودارضایی شدم اما بیشتر عطشمو زیاد کرد.و متاسفانه بهش خیانت کردم.اما بعد از هر رابطه جنسی با یه مرد دیگه واسه دوسه روز حالم خوبه و آرومم بعدش دوباره داغ میشم.مشاور رفتم وگفت یکسال تو برو پیشش وپیشنهاد بده اگه جواب نداد بیا واسه درخواست طلاق.اما مگه میشه؟ با یه پسر سه ساله بخاطر عدم تامین نیاز جنسی برم طلاق بگیرم؟! البته شوهرم بسیار هم بیمحبته و بیشتر اوقات تو خونه حتی در حد همخونه نیستیم.خدا لعنت کنه باعث وبانیشو.از همون اول عروسی هنگام رابطه قبل وبعدش بجای تعریف کردن از من ویا گفتن حرفای عاشقانه یکسره از من و بدنم ایراد میگرفت و میگفت زشته یه زن نیاز جنسی داشته باشه وبیان کنه و....کاش دارویی بود و میخوردیم وکلا ذهنمون باز میشد ونیاز جنسی نداشتیم.اونم فقط بخاطر پسرم که دوست ندارم یه مادر شکست خورده وروانی و خیانتکار داشته باشه

---

سلام توکلی بخدا باشه آدم که نباید به این زودی خیانت کنه اینا امتحان خداست ضمنا هروقت به فکر خیانت افتادی حضرت یوسف و حضرت مریم یادت بیاد

---

عدم نیاز جنسی مرد به چنتا چیز برمیگرده. که خود ارضایی. هم جنس بازی و رابطه با غیر همسر خودشه . یکم بیشتر دقیق بشین علتشو پیدا کنین

---

یکی را فراموش کردی
اخلاق بد زن

---

با سلام، من هم مشکلی اینچنینی دارم فقط حاد تر شاید سالی یک بار  رابطه داشته باشیم هر وقت هم که اعتراض میکنم ميگه فشار کاری زیادی دارم،چندین سال که من دارم تحمل میکنم اگه نکنم چه کنم

---

بس که ما زنا خریم که تحمل میکنیم. چطور تا چیزی بر وقف مراد مردا نباشه یا زن میارن یا کتک میزنن یا قهر میکنن

---

من وضعيتم بدتراز همشونه تازه عروسم و درست بعد عروسي هرچي به الان كه شيش ماهه ميرسيم بدو بدو بدتر شده
تا يه ماهم سكس نخوام نميخواد بيشتر نتونستم تحمل كنم
اما قسم خوردم از لجن كمترم اينبار ازش سكس بخوام
يك در هزارم اون بخواد من نميخوام ازش متنفر شدم اصلا
در ضمن اون نفهمي كه نوشته حضرت يوسف و اين شعرا. تو اگه يه شب سكس بخواي و نيازتو همسرت جواب نده اونوقت بيا زر زر كن احمق خان

---

باید خدمتتون عرض کنم که یکی از ائمه میفرمایند قدرت کنترل شهوت توسط زن بسیار بیشتر از مرد هاست ولی موقع که خانم شهوتی میشن ۱۰برابر قدرتش بیشتر از مرد هاست ؛ می‌خوام بگم که سردی یا گرمی بدن ژنتیکیه پس همسرتون می‌تونه با مصرف غذاهای گرم شما را ارضا کنه و خدایی نکرده به فکر خیانت نباشید که آدم حتی با شنیدن این کلمه بدنش به لرزه میاد امیدوارم زندگی خوبی داشته باشید.

---

سلام من هم همین مشکل رو دارم .هیچوقت حلالش نمیکنم که اینطور زجرم میده

---

سلام دوست عزیز . منم مشکل شما رو دارم شوهرم خیلی سرد شده تا قبل بچه دار شدنمون شبی دوبار هم رابطه بوده و من الان دو تا بچه دارم و اخرین عشق بازی همسرم رو یادم نمیاد و من هنوز 29 سال دارم و در اوج نیاز :-(کاش یه کم بیشتر مردها به این قضیه توجه میکردن شاید الان دیگه رابطه برای من هم مهم نباشه ولی تو زندگیم خیلی تاثیر گذآشته یه زت شاد و عاشق همسر تبدیل شده به یه زن افسرده و اخمو و بداخلاق  . اقایون محترم ما زنها تو این زمونه فقط تو رابطه به اون چیزی که میخوایم میرسیم اونم ناز و نوازش و ... که برای من مهمتر از رسیدن به ارگاسمه .تو زندگی روزمره که به هم محبت نمیکنیم فقط تو رخت خواب بود که اونم تموم شد . ما هم ماهی یه بار بیشتر نیست و من اصلا لذت نمیبرم . خودش هم اذعان میکنه که میل جنسیش کم شده ولی برای درمان نمیره . من پنج ساله دارم اینطوری زندگی میکنم . من واقعا تشنه محبت شدم و داغونم . خدا لعنت کنه این گوشیهارو که عامل اصلی اینجور زندگیها همین گوشیهاست . زن و شوهرارو از هم دور کرده .

---

سلام متاسفاته این مسیله خیلی زیاد شده  و چون ما در کشوری هستیم که تساوی حقوق بین زن و مرد وجود نداره خیلی از مردان نهایت ستم که همون براورده نکردن نیاز جنسی همسر انجام مبدن  منم ۱۰ سال هست که ازدواج کردم و قبل ازدواج رابطه جنسی نداشتم که الان خیلی پشیمونم ازین موضوع چون رابطه جنسی مثل خلق و خو حائز اهمیت هست همسرم دچار سرد مزاجی و زود انزالی شدید و بیماری پسی میباشد و من بخاطر فرزندم وشاید ترس از سرانجام بعد از طلاق هنوز در حال استخاره ام بارها به طلاق که تنها راه حل اساسی زندگی ام هست فکر کردم ولی بخاطر خانواده ام کاری نکردم . ازینکه این نیازم هیچوقت براورده نمیشه در رنج فراوانم

---

اخه ما میگیم سرد مزاج مردها فکرمیکنن رابطه ودخول فقط. ولی نههه خانمهایی که شوهراشون سرد شدن میفهمن من چی میگم . زن نیاز به توجه داره و اگه مرد برا مسایل جنسی نره سراغ زنش زن یه احساس بد و ناراحت کننده و پوچی و اینکه جذآب نیست رو پیدا میکنه و از اون به بعد دیگه نه به خودش میرسه نه لباس مرتب میپوشه و .... اخه میگه برای کی و برا چی :-(

---

منم تعحب کردم خانوم های گرم مزاج اینقدر هست. دنبال راه حل برای شرد مزاجی همسرم میگشتم که اینجا رو دیدم
من روزانه نیاز دارم ولی ماهی یکبار اونم بزور

هر روز تنش رو ماشاژ میدم و روغن های نرم کننده میزنم و .... هیچ تاثیری نداره. فیلم و ... هم تاثیری نداره
حرف دکتر هم میزنم ناراحت میشه
یکبار در ماه اونم فقط میخاد من ارضا شم تا تموم شه بدون هیچ هیجانی در سکس
دیووونه دارم میشم نمیدونم چیکار کنم.
واقعا تحملش سخته
هرگژ فکر نمیکردم سکس اینقدر در زندگی تاثیر داشته. ما بینهایت عاشق همیم. باهم همهذجوره خوبو خوشیم بغیر این بخششو
متاسفانه نداشتن سکس مدتیه که داره روی اخلاق و رفتارک تاثیر بد میژاره
بداخلاق شدم.پرخاشگر و عصبی.

نمیدونم واقعا راهش چیه

---

سلام  من مجردم ازدواج هم‌نکردم ولی خیانت نکن خیانت خیانت میاره زندگیت از اینی که هست بد تر میشه انم با ادم های که  فقط تو رو برا بدنت میخوان‌ن خودت.  مشاوره حضوری برین . و بیشتر حرف بزنید ازخواسته هاتون بیشتر بگین براهم وبا ارامش حلش کنید خدا کمکتون میکنه خیانت بده خیلی خیلی بده و من فکر میکنم کسی که خیانت کنه دیگه انسان نیست چون انسانیت رو زیر سوال میبره مشاوره انشالا حل میکنه مشکلت رو زود تحمیم نگیر و قوی باش ارزوی بهترین ها

---

واقعا درسته من فکر میکنم شاید خیلی زشتم ک شوهرم اصلا سمتم نمیاد

---

من بیشتر از ی ساله نامزدم.تو این ی سال هیج محبت و ناز و نوازش ندیدم از شوهرم قبل ازدواج از گرم مزاجی میگفت و حرفای عاشقانه ولی تو این مدت عکس این رو بهم ثابت کرد و این واقعا اذیتم میکنه  و در مورد رابطه هم گفته  ک کلا سرده و حتی سالی ی بار هم نباش براش مهم نیس .خیلی میترسم از آینده و زندگیم من آدمی هستم گ عاشق محبت و ناز و نوازشم ولی هیچ کدوم نیس

---

سلام. من 31 سالمه و دارم اذیت می شم. هنوز نفهمیدم گرمه یا سرده شوهرم. حس می کنم از بس خسته می شه جوون همچین کاری رو نداره چون گاهی توی خواب جنب میشه. همش فکرای عشقولانه تو سرم میاد و گاهی به مرز خود ارضایی می رسم.
دقیقا حرفای دل منه. یه مشاوری بهم می گفت ازدواج کن تا نیازهای اولیه ات رو پاسخ بدی و با آرامش بری دنبال اهداف مهمت توی زندگی. این حرف غلط محضه . من مثل یه دختر ازدواج نکردم تازه بدتر. می بینم و نمی تونم.
چند بار من درخواست کنم. بعدم زن مگه فقط خود رابطه رو می خواد. چیه مثل گنجشک می پرن ... این رابطه به جز درد هیچی نداره ... خسته شدم.

---

حال من. البته این مقدار که گفتی خوبه. یه ماه و دو ماه یه بار رو چه می کنی

---

واای خانومی ک میگی ۱ساله نامزدی توروخدا اگه عقد نیستین بهم بزن ک اگه ۱۰۰ سال تو خونه بترشی بهتر از اینه ک مثل منو ۱۰۰تای دیگه بدبخت شی. خیلی تحملش سخته خیلیییییی

---

دقیقا مزخرفترین مردا مردای سردن

---

با نام و یاد یزدان پاک...
به عنوان یک جنس مذکر باید بگویم من صحبت های بسیاری از زنان و دختران را که در اینجا مبنی بر سرد مزاجی همسران خود گذاشته اند قبول ندارم، هیچ مردی نیست که به محرک های جنسی پاسخ ندهد خصوصا" وقتی این محرک جنسی بدون هیچ گونه مانع شرعی و عرفی در دسترس یک مرد باشد ، مثلا" وقتی یک زن همسر خود را با کلام ، نوع آرایش ، و پوشش خود تحریک به رابطه می کند امکان ندارد که مرد نسبت به این محرک ها بی نفاوت باشد، لذا معتقدم اگر مردی در مقابل این محرک ها مقاومت بکند نه به دلیل تحریک نشدن بلکه برای جبران عملکردهای اشتباه همسرش می باشد، بسیاری از مردان وقتی زنانشان آنطور که میل آنهاست عمل نمیکنند، و هرطور که خود میخواهند عمل میکنند بلافاصله شروع به مقابله میکنند واولین مقابله آنها تحریم جنسی زنان می باشد، من یک مرد هستم و این را درک میکنم که وقتی زنی مطابق میل و نظرات همسر خود لباس نمی پوشدو برای بیگانگان و نمایش خود آرایش های غلیظ میکند یعنی چه؟!!! وقتی زنی بدون اجازه از همسرش از خانه به دلایل مختلف خارج  می شود، در جمع دوستان و فامیل مطابق میل همسرش رفتار نمیکند و دارای خواسته های بزرگتر از توان مالی شوهرش باشد و برخی دیگر از موارد که گفتنش باعث طولانی شدن متن میشود همه این ها عاملی است که در مرور زمان باعث انزجار مرد از زن می شود و کم کم در برابر خواسته های جنسی زن مقاومت میکند، شما زنان با کمال میل از همسر خود اطاعت کنید آنگاه ببینید چطور آن مرد تمام وجود خود را وقف شما میکند به طوریکه که خواسته جنسی تنها جز کوچکی از این وقف خواهد بود...شما زنان بهتر است ابتدا به دنبال اشتباهات خود در قبال شوهرانتان باشید و بعد از سرد مزاجی دروغین آنها صحبت کنید، خداوند هیچ مردی را بدون تمایلات جنسی نیافریده  به طوریکه مردان بسیار بسیار سریعتر از زنان به محرک  های جنسی پاسخ می دهند به طوریکه آنها متاسفانه در خیابان های هرج و مرج شهر توسط خود شما زنان پیوسته تحریک جنسی میشوند مردان حتی به نوک انگشت پای زنان تا پیشانی و موی آنها واکنش جنسی نشان میدهند و با مواجه شدن با این صحنه ها درصد هرمون های جنسی بدنشان افزایش پیدا میکند؛ لذا سعی کنید بیشتر از اینکه خود را برای بیگانگان و فامیل و دوستان دلفریب جلوه دهید شب و در اتاق خواب برای همسرتان دلفریب و فریبا جلوه دهید و از او بپرسید به چه نوع تیپ و استایل زنانه و چه نوع آرایش و پیرایش و پوشش جنسی علاقه دارد... سوال من از شما زنان این است  اگر شوهرانتان سرد مزاج اند پس چرا بیشترین آمار دوستی و روابط جنسی خارج از عرف و شرع در دست مردان و زنان متاهل قرار دارد این یک آمار دروغ نیست این یک واقعیت است که توسط بنده در مراکز انتظامی و خانواده به واسطه شغلم مشاهده میشود...چرا شما زنان متاهل برای همسر خود هیچ ارزشی قائل نیستید؟؟؟ چرا بهترین لباس و آرایش خود را برای غریبه ها انجام میدهید؟؟؟ اگر دوست داشتید هربار یک نفر شما را به خاطر تیپ و زیبایی و آرایشتان  تحسین کند چرا ازدواج کردید؟؟؟ فقط به این دلیل که کسی شما را ساپورت مالی کند و از فشار پدر و مادر و خانواده خارج شوید؟؟؟ و یا به دنبال جبران کمبود های خود از طریق شوهرتان بودید که ازدواج کردید؟؟؟ به هر دلیلی که ازدواج کردید باید بدانید که مردان از زنان با اخلاق، مهربان، متین و جا افتاده و با حجب و حیا خوششان میاد حال اگر زنی با مشخصات فوق عشوه و دلبری را در اتاق خواب برای شوهرش بلد باشد ۱۰۰ درصد آن زن یک زن تمام عیار برای یک مرد می باشد و مرد تمام روح و جسم خود را تقدیم آن زن میکند
از دیگر نکاتی که زنان در روابط خود فراموش میکنند مشاغل مردان است امروزه به دلایل سنگین شدن کارها و بالا رفتن ساعات کاری مردان دیگر مانند گذشته نمی توانند تمام وقت خود را به روابط جنسی بلند مدت و همه روزه با همسرانشان اختصاص دهند یک مثال واقعی عرض میکنم و آن اینکه من مردی را می شناسم که در یک شرکت صنعتی ۱۲ ساعت کار مفید انجام میدهد ساعت کاری وی از ۷صبح آغاز می شود و تا ۱۹:۳۰ ادامه دارد با فرض اینکه برای رسیدن به محل کار ساعت ۶ صبح بیدار شود آیا انصافا" وقتی می ماند که بخواهد همه روزه با اشتیاق و طولانی مدت با همسر خود رابطه برقرار کند حال اینکه بعد از ۱۲ ساعت کار سخت طاقت فرسای صنعتی فقط ۴ساعت وقت تا خواب مجدد دارد چراکه صبح باید بتواند کار کند...لذا خواهش میکنم کمی خود را جای چنین فردی بگذارید آیا رمقی برای رابطه آتشین دارد؟؟!!!
 درانتها باز هم تکرار میکنم شما زنان مطیع همسران خود شوید تا ببینید آنها چگونه مطیع شما می شوند در غیر اینصورت این جنگ سرد بین شما ادامه خواهد داشت...

---

عجیبه که تقریبا 80% افراد دور و برم همین مشکل را دارن.خانمهای گرم و آقایون سرد.خود منم این مشکلو دارم و داره دیوونم میکنه.شوهرم نه بوسیدن دوست داره نه نوازش و نه ابراز علاقه.رابطه هم باید خودم سمتش برم وگرنه فک نکنم 1 سال هم بشه احساس نیاز کنه.جالب اینجاست که قبول ندارن که سردن .برای همین دنبال درمان نیستن.من خودم هم کار میکردم از صبح تا 6-7 شب اما همیشه میل جنسی داشتم.برای همین خستگی رو دلیل رابطه نداشتن نمیدونم.واقعا ناراحتم برای خودم و افرادی مثل خودم

---

خیلی سخته زن بره سمتِ شوهرش و اون پسش بزنه...یا حالا به زور قبول کنه و بعدش به زنه بگه:حالا که چی؟سکسم کردیم آخرش چی شد؟من یه زنم و متاسفانه شوهرِ فوق العاده سرد مزاجی دارم...وقتی م باهاش حرف میزنم میگه من دلم نمیخواد ولی چون تو زنمی و به گردنم حق داری هر وقت خواستی خودت بیا....این یعنی آخرِ له شدنِ زن...حیف که بچه دارم وگرنه طلاق میگرفتم....نمیتونم بهش خیانت کنم،چون از هرزگی متنفرم ولی خب متاسفانه خودارضایی میکردم...الان خودارضایی م سیرم نمیکنه....موندم بخدا چیکار کنم؟کاش خدا وقتی صیغه رو به مردِ زن دار حلال کرد،یه راهی م واسه زنایِ شوهرداری مثلِ من میذاشت....بدبختیِ من اینه که این مرد حتی حاضر نیست بره اورولوژیست و خودشو درمان کنه...هعی

---

دوستان سلام خیلی خلاصه خدمتتون عرض کنم که وضعیت من دقیقا برعکس موضوع شماست. من مرد هستم و از این وضعیت رنج می برم. اینکه صیغه برای مردان هست و خانم ها ندارند یکی از دلایل اون حمل فرزند و باروری توسط خانم است. چند راهکار پیشنهاد میکنم:
۱. یک ماه به شیوه شوهرانتان زندگی کنید. گفتن کلمه چشم و محبت زیاد باعث ٱرامش وی می شود.
۲. همسرتان رابا روغن بنفشه ماساژ بدهید و به او بگویید ارامشش از همه چی مهمتره. بی شک با توکل به خدا نتیجه میگیرید.
فرهاد

---

نه اصلا اینطور نیس
مردی که یکم سرد هست و خودش می دونه و ترس داره که خوب و کامل نباشه زنش اون ادا و اصول پورن در بیاره  بیشتر می ترسه و از رابطه امتناع می کنه

---

من یه مردم پزشک هستم و گرم هستم طول التم 17 و قطر خوبی داره خانمم هم گرمه و پزشکه و به شدت از سکس باهم لذت میبریم و همیشه پوزیشنای مختلف رو امتحان میکنیم روزهای تعطیل 4 یا 5 بار سکس داریم که جمعا به دوساعت می رسه.

---

الآن دقیقا جواب سوالو دادین یا دنبال مشتری میگشتین؟

---

اقای به ظاهردکترکاملا مشخصه نه دکتری نه آلتت ۱۷ سانته نه زن داری نه زنت دکتره نه رابطه جنسی قوی ....هییییییچی نداری اما تا دلت بخواد عقده داری عقدهای ...الان برای خانمها دنبال مشتری بودی با برای خودت .

---

ای خدا منم مشکل شماهارو دارم، الان نصف‌ شبه و شوهرم خوابه و من از فشار جنسی که دارم اومدم سر گوشیم که سرچ کنم ببینم راهی هست که نیاز جنسیمو کم‌کنه، سردم کنه، به خدا خسته شدم

---

منم همینطور شوهرم بخاطره خستگیه کار خیلی وقت نداره و این واقعا اذیتم میکنه منم مثله شما دنبال درمانی هستم که خودم رو سرد کنم تا کمتر برم سمتش

Answer 1

باسلام دوست عزیز
در این مورد باید عواملی مانند مشاغل نامناسب، مشغله فکری زیاد، مشکلات زندگی، افسردگی، اضطراب و اختلال در رابطه عاطفی با همسر از جمله مشکلاتی هستند که به روان مرد صدمه می‌زنند و می‌توانند باعث کاهش میل جنسی او شوند.
از موارد مهمی که روی میل جنسی تاثیر می‌گذارد، کاهش هورمون مردانه است. هورمون مردانه در سنین بالا به‌تدریج کاهش می‌یابد و متعاقب آن میل جنسی کمتر می‌شود ولی گاهی در افراد جوان یا میانسالان روند کاهش این هورمون سریع است و مشکل‌هایی را برای مرد پدید می‌آورد. مردانی که کاهش میل جنسی تدریجی دارند، بهتر است سطح هورمونشان به روش آزمایشگاهی اندازه گرفته شود.
پیشنهاد بنده به همسر شما مراجعه به سکس تراپ یا ارولوژیست می باشد.

موید باشید

---

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
تلفن : 88277643-4
بزرگراه جلال بعداز پل گیشا روبروی شعبه بانک کشاورزی پلاک 135 واحد 3 طبقه 2 دوشنبه ها

Comments

میدونم خواهر منم ۲۰ روزه ازدواج کردم شوهرم اصلا سراغم نیومده فقط ۲ بار اونم به درخواست خودم اومده اونم همش رد میکنه منو  من همیشه به بهترین نحو به خودم میرسم ولی انگار نه انگار خیلی هم باهاش حرف زدمولی فایده ای ندارم خسته شدم دلم میخواد خودکشی کنم

---

سلام شما میتونین با محبت و احترام به همسرتون دلشو بدست بیارین چون راه نفوذ به زن دل اون هست سعی کنین با هدیه دادن یه شاخه گل هر چند وقت یکبار بوسیدنش در حال کار کردنش در منزل یا غذا درس کردن بهش محبت کنین جواب میده البته صبر داشته باشین ...وقتیم میخواین رابطه برقرار کنین اروم اروم پیش برین

---

سلام موافقم با شما و با اون اقا که احتمالا خودشون چند زن دارن کاملا مخالفم ....

---

سلام نه عزیزم به نظر من بهش محبت کن لباس جزاب بپوش توی سکس نزار بچه ها مانع شن اونا رو یه بعد از ظهر یا وقت مناسب پیش کسی دیگه بزار و با همسرت رابطه گرم داشته باش ...مهربون بودن مرد رو جذب میکنه

---

مهربونی مرد رو جذب میکنه

Answer 2

سلام  وقتتون بخیر

خانم سوفیای عزیز کیفیت سکس شما با همسرتون چگونه است؟

آیا همیشه همسرتان شروع کننده رابطه میباشد و یا شما ؟

آیا سکس شما با همسرتان برای هر دو لذت بخش میباشد ؟

سکستان چند دقیه به طول می انجامد؟

دوست عزیز گاهی اوقات سطح توقعات جنسی زوجین متفاوت از هم میباشد ابتدا باید از کیفیت سکس زوجین آگاه شد سپس به کمیت آن پرداخته شود سکس علاوه بر جنبه جسمی جنبه روانی هم دارد که معمولا بعد از اطمینان از سلامت جنبه جسمی به جنبه روانی می پردازیم . در رابطه با مشکل شماابتدا باید دلایل سردی همسرتان ریشه یابی شود سپس ارایه راهکار درمانی آغاز گردد . در ابتدای امر در یک موقعیت مناسب از لحاظ شرایط زمانی و مکانی با همسرتان صحبت کنید تا به یک توافق دو طرفه برای تعداد دفعات سکستان برسید .

یک رابطه  جنسی رضایت بخش می تواند بدون دخول هم صورت بگیرد مثل بازی های جنسی مثلا پیدا کردن نقاط تحریک کننده و لذت بخش در بدن خودتان و همسرتان از طریق کف بازی در حمام یا استفاده از روغن  و مالیدن آن در اتاق خواب

برای حل مشکل عاطفی شما با همسرتان که مبنی بر از بین رفتن علاقه و کم رنگ شدن حرمت های بین شما بوده است بهتر است به رفتار های دوران نامزدیتان بپردازید مثل انجام فعالیت های لذت بخش مشترک از قبیل آشپزی کردن رفتن به پارک و سینما یا خریدن گل قدم زدن رفتن به پیک نیک فرستادن جملات عاشقانه یا جوک های خنده دار گذاشتن متن دوستت دارم در کیف همسرتان و ...

همچنین استفاده از پوزیشن های مختلف و حتی ساعات مختلف شبانه روز و مکان های مختلف مثل کاناپه کانتر آشپز خانه حمام  بسیار مفید می باشد.

---

سارا نوری بیدهندی
کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت
تلفن : 88097870
شهرک غرب -فاز7 -خیابان خوردین -توحید3 -پلاک 52 -واحد 2

Comments

گل گفتی

---

واقعا به اینجور مرا بایست افنخاز کنین این یه نعمت بزرگه من شوهزم سرد مزاجه و این خیلی برام سنگین تموم میشه باهاش زیاد صحبت کردم فایده نداره حتی گاهی اوقات شاید بخواد بخاطر عتزاضم منو بکشه

---

منم دارم شاخ درمیارم یعنی مردی که روزی 2 بار بخاد و بتونه روزی 2 بار وجود داره؟ این 2 بار خاستن فقط تو ذهنته. وقتی به مرحله عمل برسه باید دید تا کی کشش این ادعا رو داری؟

---

سلام منم از این قضیه واقعا رنج میبرم من مهندس هستم و به دلیل کارم با اقایون زیادی در رابطه هستم وقتی سرکارم واقعا همه چیزرو رعایت میکنم که مردی فکر بدی در رابطه با من به سرش نزنه متاسفانه یا خوشبختانه من به شدت گرم مزاجم طوری که روزی چندبار دلم میخاد ولی همسرم سرده من چهرو و هیکلم زبان زد فامیله واز نظر اخلاقی بقدری دلسوز و مهربانم که همسرم همیشه میگه تو خونه براش کم نمیزارم با اینکه شاغلم ولی تو خونه خیلی به خودم میرسم و همیشه مرتبم همیشه بهم میگه تو خیلی خوش سکسی ولی اگه من نرم سمتش شاید یک یا دوماه سکس نداشته باشیم گاهی اوقات وقتی سکس میکنیم گریم میگیره و با گریه بهش میگم چجوری دلت میاد با من نباشی خیلی دارم اذیت میشم همیشه از ناراحتی شبا تا نزدیکای صبح بیدارم و صبحم که باید برم سرکار هم خسته جسمی شدم هم خسته روحی دیگه کم اوردم نمیدونم چیکار کنم فقط خدا خودش کمکم کنه

---

منم دقیقا مشکل شما رو دارم دیگه دارم کلافه میشم

Answer 3

سلام نوای عزیز

مشکل مطرح شده شما متفاوت از دو دوست قبلیمان می باشد .

آیا شما همسرتان را دوست دارید؟

آیا از زندگی خود راضی هستید؟

آیا همه بار زندگی به عهده شما می باشد ؟

آیا از تعداد دفعات سکستان راضی هستید؟

طول و قطر آلت همسرتان چقدر است؟

آیا قبل از بچه دار شدن به ارگاسم می رسیدید؟

زایمانتان طبیعی بوده و یا سزارین؟

لطفا به این سوال ها پاسخ دهید تا بتوانم شما را برای حل مشکلتان راهنمایی کنم .                                       موفق باشید

---

سارا نوری بیدهندی
کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت
تلفن : 88097870
شهرک غرب -فاز7 -خیابان خوردین -توحید3 -پلاک 52 -واحد 2

Comments

به نظر من مرد سرد مزاج خوب نمیشه فقط باید راه جایگزین پیدا کنیم
شوهر منم سرد مزاجه منم همه ی راه هارو امتحان کردم خوش تیپ کردن بازی کردن شوخی کردن پیش قدم شدن لباسای جورواجور پوشیدن ولی بازم هر بار با گریه زاری میاد سمتم اولش میکم  درخواست میکنم التماس میکنم ماساژ میدمش ولی هر بار به یک بهانه از زیرش در نیره مثلا فردا صبح کارم سنگینه  امشب خیلی خستم   باشه شب جمعه   اران پاهام درد میکنه یا خودشو میزنه بخواب حتی حمام نمیره که من رغبت نکنم سمتش برم نهایتا بعد از یک ماه تا ۴۰ روز دیگه نمیتونم تحمل کنم دعوا مون میشه میزنم زیر گریه تا میاد سمتم
منم ره فکر طلاق و مشاوره و خیانت افتادم یا باید بسوزی و بسازی یا بندازی بری چون درست نمیشه
من شوهرمو دکتر هم بردم ولی خوب نشد

---

من ۶ ساله ازدواج کدم اوایل کار همسرم کمبود ولی حتی اون موقع هم رسیدگی از لحاظ جنسی ضعیف بود چه برسه الان که فرزند هم داریم یک سال به روش اون رفتم جلو با درس خوندن طاقت فرسا خواستم امتحانش کنم ببینم دلش تنگ میشه اونو به حدی میرسونه مثل من عصبی شه که جوابم منفی شد حالاهم که انقدر کار میکنه و وقت پرت در کارش داره که نیشه بهش خورده گرفت ولی فکر کنم این تز  فکرشه جون خیلی باهوشه به اوج صبر من میرسه خودشو برام نشون میده حالم بد میشه که اینقدر با عشق وارد میشم واون با برنامه بسیار انان خونسرد و صلح جویانه است

---

نظرات رو خوندم فقط می تونم همدردی کنم چون من و همسرم تفاوتهای زیادی از نظر گرایشات جنسی داریم و از همون اول هم اینطور بوده .از نظر رفتارهای جنسی دفعات رابطه جنسی ....... البته من سعی کردم که عادت کنم چون می دونم بنده خدا بضاعتش بیش از این نیست ولی خیلی دردناکه بعضی اوقات دلم براش می سوزه با خودم می گم تقصیر اون نیست که من اینقدر تمایل دارم اون هم یک جور قربانیه ته این قصه برای من یک درد ه که با هیچ کس نمی تونم سهیم بشم چون برای من هیچ کس مثل اون نیست هر موفقیتی هر تحسینی و هر چیزی تقریبا هیچ چیز جایگزین سکس خوب با همسر نیست .
در آرزوی این هستم که یکبار با نوازشش بخوابم و حتی یکبار نصف شب منو در آغوش بگیره مثل فیلمها ولی افسوس که برای من اینها همچو داستانها و افسانه های ناشدنی ست چون اصلا اهلش نیست و من دوست ندارم این کارها از روی اصرار باشه دوست دارم خود انگیخته باشه ولی لذت این کارها برای اون معنی نداره
فقط یک جمله هست که به دوستانم توصیه می کنم خداوند همه نعمتهاش رو به همه نمیده .ما از این نعمت محروم هستیم نعمتی که صحبت کردن و خواستن ازش خودش خود ضایع کردنه

---

چقدر این جملتون به دلم نشست
خداوند همه نعمتهاش رو به همه نمیده ...

---

حرفاتون به گریم انداخت خدا همه نعمتاشو به همه نمیده