رابطه با خانواده بعد از ازدواج

412 بازدید
سوال شده شهریور 27, 1397 در ازدواج و طلاق توسط بی نام
سلام
من پسری 32 ساله هستم که کمتر از دوسال در عقد بودیم و الان کمتر از یک ماه است که عروسی کردیم. مشکل من و همسرم بدرفتاری شدید مادر و خواهرم با من و بویژه بویژه همسرم است. همسرم خانمی 21 است. تو این دوسال حرف و رفتار بد بسیار زیادی خواهر و مادرم به همسرم و خانوادش زدن. این در حالیکه که همسرم و خانوادش خیلی به خانواده من احترام می گذاشتن. اما از اونجایی که خواهر و مادر من از منظر اخلاقی متکبر و بدبین و پرتوقع و از منظر روان شناختی افسردگی و پرخاشگری و اضطراب دارند، رفتار محبت آمیز من و همسرم و خانوادش رو به پای وظیفه مون و بدرفتاری های خودشون رو به پای حق خودشون و ظلمی که بهشون شده می ذارن و در هر صورت طلب کارند. اونا فکر میکنن که همسرم منو از اونا گرفته و انتظار دارن من مثل دوران مجردی تو خونه رفتار کنم. خواهر من که 38 سالشه قبلا با من بسیار صمیمی بوده و الان که من نمی تونم اون طور باهاش صمیمی باشم با مادرم ازمون متنفر شدن. همسرم هم به شدت رو رابطه من و خواهرم حساس بود تا الان که ما دیگه عملا کاری با هم نداریم. خواهر و مادرم  هر کاری هم از گذشته تا الان برام کردن به رخم می کشن. من دانشجوی دکترا و همسرم طلبه است.دیگه از دست مادر و خواهرم کلافه شدم. نمیدونم چکار باهاشون بکنم. دست از رفتارهاشون هم بر نمی دارن و به شکل عجیبی رو این رفتار و افکارشون مصمم هستن. الان ارتباط همسرم و خانوادشون با خانواده من قطع شده. نگران ایندم. چطور با خانوادم رفت و آمد داشته باشم. همسرم و خانواده ام علاقه ای به دیدن هم ندارن. ضمنا من 4 ساله که داروی ضد افسردگی استفاده می کنم.
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...