مهد نرفتن کودک

591 بازدید
سوال شده خرداد 2, 1394 در کودک و نوجوان توسط ندا
با سلام و خسته نباشید

من خانمی هستم 34 ساله کارمند و دارای یک پسر 4ساله میباشم دو سال پیش پسرم را در یک مهد گذاشتم که به علت نقاشی کردن دیوار توسط پسرم مربی مهد پسرم را داخل اتاق خواب انداخته و به علت تاریکی اتاق خواب و ماندن پسرم در انجا  از فردای آن روز از رفتن به مهد خودداری کرد. حتی وقتی برای خریدن کتاب پسرم را به فروشگاههای مخصوص کودکان که نقاشی شخصیت ها روی دیوار آنها بود می بردم پسرم داخل فروشگاه نمی شد و داد می زد که من مهد نمی روم . مدتی نزد مادرم بود و سپس مهد دیگری ثبت نام نمودم اما هر روز صبح با مکافات و گریه های فراوان پسرم را به مهد می بردم طوری که با گریه تحویل مربی می دادم و سر کار می رفتم . بعد از مدتی احساس کردم که پسرم دچار افسردگی شده ، خیلی کم بازی می کرد و به من می گفت مامان من تو رو دوست ندارم چرا پیش من نمی نونی . خاله فاطی (نام مربی ) را هم دوست ندارم و شبها دائم در خواب گریه می کرد تا اینکه مریضی سختی گرفت و مهد قبول نکرد و پیش مادرم گذاشتم در حالیکه نگه داشتن پسرم برای مادرم (به علت کمردرد) مشکل است . لطفا مرا راهنمایی بفرمائید . با کمال تشکر
دارای دیدگاه خرداد 3, 1394 توسط هادیان
سلام بهتر هست ابتدا برای  ثبت نام به مهد مراجعه کنی خودش را برای ثبت نام ببری تمام مهد را بهش نشات بدهی پیش چند تا مربی ببری که بابا شادی باهاش روبه‌رو بشن بعد ازش ب.رسی آنجا دوست داری بعد برای ثبت نام مراجعه کنی روز اول ساعات کم برای چند ساعت باشه و شما سر وقت مراجعه کنی و خیالت راحت باشه شما حتما زود میان بحتما با دادن جایزه از ماندن در مهد کودک تشویق بشود
دارای دیدگاه خرداد 4, 1394 توسط بی نام
ضمن تشکر از توجه و ارسال پاسخ ، باستحضار میرساند در ثبت نام مرحله دوم من همین کارها را انجام دادم و به چند مهد به همراه پسرم مراجعه نمودم . مشکل اینجا بود که اصلا از در مهد وارد نمی شد و با جیغ و فریاد به دنبال راه فرار بود. من یا مدیر مهد صحبت کردم و ایشان مربی معرفی شده را برای استقبال فرستادند اما پسرم با این خانم ارتباط برقرار نمی کند و من حتی تمام مشکلات را به ایشان منعکس نمودم تا توجه بیشتری داشته باشد اما متاسفانه نتیجه ای نگرفتم

1 پاسخ

پاسخ داده شده خرداد 4, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام

از نظر آسیب شناسی یک آسیب ایجاد شده و ما باید اول آن را حل کنیم .

ببینید آنچه باعث امتناع از ورود فرزند شما به مهد کودک می شود به وجود آمدن یک نوع عملکرد فرزندتون است که درست از ویژگی های دوران سنی اش بوده است. عنوان کردید در اتاق گذاشتن او رو اما خبری از نوع برخورد ، حرف هایی که زده شده و اتفاقی که در آن اتاق افتاده نزدید.  

شرایطی برای فرزند شما ایجاد شده یک زمینه نا خوشایند و عدم رفع نیازش است .

پس آنچه مهم است بر اساس تحلیل رفتار متقابل هر آنچه ما انجام می دهیم یا احساس است یا رفتار و یا هردو . و آنچه منبع آن است که به وجود می آورد . یا یک فکر یا یک خاطره  یا عوامل بیرونی یا عوامل درونی و آنچه باعث شکل آن می شود نیاز است اگر نیاز برآورده شود می خندم بوس می کنم . دعوت می کنم و... اما اگر نیاز بر آورده نشود . داد میزن / فحش می دهم / پرت می کنم / قهر می کنم / بهانه می گیرم و...

اتفاق انجام شده برای فرزند شما مثل یک خاطره شده و از طرفی نیز همانند سازی نیز می شود و هر مکان و فضایی که آن خاطره را برایش به وجود بیاورد امتنا ع و ناسازگاری یا بهانه جویی و یا رفتار های دیگر را به وجود می آورد که در آن موقعیت و فضا قرار نگیرد.

درنهایت پس تحلیل و برگشت به عامل های نا خوشایند در آن اتفاق برای فرزندتان و جایگزین شدن یک روند درمانی خوشایند شرایط را آنگونه انتظار دارید برایتان رقم خواهد زد . باید با تفکر و بر اصول درمانی تحلیل رفتار متقابل آسیب به وجود آمده درمان شود .

باز هم تاکید می شود وضعیت های نا خوشایند به وجود آمده باید حل شود. در غیر اینصورت اسیب بیشتر در آینده ایجاد می شود.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
دارای دیدگاه خرداد 5, 1394 توسط ندا
با سلام و احترام خدمت جناب آقای دکتر مرتضوی . در خصوص اینکه در اتاق چه اتفاقی افتاده باستحضار میرساند من عصر وقتی به دنبال پسرم رفتم خود پسرم موضوع را به من گفت و مربی خانم هم همانجا بود و دستپاچه شد گفت من دیوار را خط کشیدم و خانم ... منو داخل اتاق انداخت و در را بست (متاسفانه اتاق خوابشان هم پرده ها کشیده شده و تاریک میباشد ) حتی بعد از آن پسرم از هر در بسته ای متنفر بود حتی اگر من به دستشویی می رفتم و متوجه می شد شروع به داد زدن می کرد که در را باز کن .  تاریکی و ماندن در اتاق بسته برایش خاطره بدی شده اگر اتفاق دیگری افتاده بود برایم تعریف می کرد .
همانطور که شما هم فرمودید در آینده نیز مشکل خواهد داشت چون وقتی از جلوی مدرسه ای رد میشویم یا در تلویزیون بچه ها را می بیند که در مدرسه هستند می خواهد که سریع از آن موقعیت دور شود و عنوان می کند که من مدرسه را دوست ندارم و نمی خوام مدرسه بروم . این عوامل فکر من را مشغول کرده و به دنبال بهترین راه حل هستم . ممنون از راهنمائی و همکاری شما بزرگوار .
دارای دیدگاه خرداد 5, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام
و خانم ...
این ادامه را می نوشتید . تنبیه کردن ؟ فحش دادن ؟ لگد زدند؟ پرت کردند ؟ و...
بهترین راه کار اقدام برای حل آسیب و درمان است. ودرمان بدون کودک که نمی شود.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...