زناشویی

391 بازدید
سوال شده خرداد 3, 1394 در ازدواج و طلاق توسط بی نام
سلام راستش من به خاطر شغلم مجبورم به شهر دیگه برم و چند روز و یا هفته دور ار خانه و شوهرم باشم
خیلی از اطرافیانم به من میگن باید مواظب شوهرم باشم
اوایل ازدواجمون من اصلا حساس نبودم
شایدهم برام مهم نبود
یا شاید نمیخاستم به این موضوعات فکر کنم
اما بعداز ماجرای خیانت شوهریکی از همکارانم یه کم نگران شدم
اما واقعا نمیدونم ازکجامیتونم بفهمم که همسرمن هم اینطوریه یا نه

1 پاسخ

پاسخ داده شده خرداد 3, 1394 توسط qasdi
باسلام
بانوی عزیز در پدیده ” خیانت همسر ” همیشه دو طرف مقصر هستند ولی در صدها مساوی نیست و آسیب شناسی آن فقط و فقط بر عهده روان شناس متخصص می باشد نه کس دیگری. وجود بعضی از علائم مورد اشاره لزوما به معنای خیانت همسر شما نیست و نیاز به کنکاش و بررسی مضاعف دارد.
در اکثر موارد سهل انگاری و مسامحه کاری طرف مقابل باعث خیانت همسرش شده است که این مورد هم باید توسط روان شناس متخصص مورد بررسی و درمان قرار گیرد.
ذهنییات  و درونییات ما نیز در جذب خیانت همسرمان تاثیر بسزایی دارد و بایستی در همه حال مراقب افکار و احساساتمان باشیم و پالایش درونی مناسبی با نظارت متخصص مربوطه پیشه نماییم .
در پدیده ” خیانت همسر ” همیشه ” مجموعه عوامل ” دخیل هستند و هیچگاه بدنبال یک علت نباشید و خاصا اینکه همیشه هر دو همسران مقصر هستند حال یکی بیشتر. خواهشمندم به این نکته توجه خاص داشته باشید:
 عده زیادی هستند که افراد بسیار خوب و فرهیخته ای هستند و اتفاقا در حوزه همسرداری و خانواده بسیار دلسوز و زحمت کش هستند و بعضا بسیار متشرع و فرهیخته و عالم و تحصیلکرده ( چه زن – چه مرد ) ، ولی همسران این افراد در طولانی مدت افراد خیانت پیشه ای از آب در می آیند و اگر خیانت هم نکنند ، معمولا دائم به دیگران می اندیشند و روابط بسیار سردی با همسر خود داشته و صرفا به ” عادت کردن به هم” پسند کرده و ادامه می دهند !!

علت ؟!
پاسخ : همسران این افراد صرفا به ” آگاهی های نانوشته زناشویی ” آگاه نیستند . در زندگی زناشویی اصول و قوانینی وجود دارد که صرفا توسط افراد آگاه ، بصورت دهان به دهان انتقال می یابد و در هیچ کتاب و جزوه ای درباره آن صحبت نمی شود و نمی توان صحبت کرد چون ذاتا ماهیت تجربی داشته و بقولی ، نوعی فوت و فن کوزه گریست که باید در بطن زندگی آموخت و رعایت کرد. به دو نمونه اشاره می نمایم :

- اساسا یک مرد نباید هیچوقت برای زنش درد دل نماید. درد دل کردن با زن ، بزرگی و عظمت مرد را می کشد و در طولانی مدت باعث انزجار و تنفر زن از مرد می گردد ! مرد زمانی برای همسرش ، ” مرد ” است که با صلابت و با قدرت باشد و حتی از مشکلاتش هیچ نگوید و در درد و ناراحتی رو به آسمان گریه کند و تنها ! مرد باید مرد باشد .

- اساسا یک زن همیشه و در همه حال می بایست خودش در الویت تغذیه و بهداشت و ورزش و زیبایی باشد نه همسر و فرزندان ! زمانی که زن در الویت های بعدی قرار می گیرد ( مثل اکثر زنان این کشور و خاصا مادران مظلوم و درد کشیده ما ) به هیچ عنوان جایگاه ارزشی نداشته و نه همسر جذابی لحاظ می گردد و نه مادر شایسته ای ! یک زن به خاطر خودش و دیگران ( همسر و فرزندان ) باید بیشتر به خودش توجه نشان داده تا همیشه زنی زیبا و جوان و طناز برای همسرش و مادری نیرومند و زیبا و قدرتمند برای فرزندانش باشد. اثرگذاری حضور زیبا و قدرتمند و سرحال و شاداب یک زن در یک روز برای همسر و فرزندان ، ده ها برابر بیشتر از خدمات آشپزخانه ای و شوهر داری و پخت و پز و شتشو و ….. طی ده سال می باشد!!!

موید باشید...

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
تلفن : 88277643-4
بزرگراه جلال بعداز پل گیشا روبروی شعبه بانک کشاورزی پلاک 135 واحد 3 طبقه 2 دوشنبه ها
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...