رابطه با خانواده همسر

467 بازدید
سوال شده خرداد 10, 1394 در ارتباط توسط ریحانه
سلام من 8 ساله ازدواج کردم دختر شادی بودمولی الان افسرده شدم اونم بع خاطر اینکه با یه خانواده افسرده وصلت کردم همه خانواده بجز شوهرم قرص اعصاب میخورن تا حالا خاهر و پدرش بستری شدن الان ظاهرا خوبن ولی از بس در مورد افسردگی حرف میزنن که منم همش خیال میکنم افسردگی دارم نمیخام با هاشون رابطه داشته باشم ولی شوهرم بدون اونا میمیره واگه من هم نرم خونشون بامن بدخلقی ولج بازی میکنه اصلا میخاد با رفتن من به خونشون محیط رو شلوغ وشادتر کنه ولی من لصلا حوصلشونو ندارم چون حیلی حسود وبی ادب هستن منم حساس شدم وقتی میام خونه همش دارم به حرفاشون ورفتارشون فکر میکنم احساس میکنم دچار وسواس فکری شدید شدمخیلی ازشون بدم میاد دوست دارم همشون بمیرن فقط تو دلم دارم نفرینشون میکنم ودیگه به همسرم هم علاقه ندارم اصلا افسرده شدم در ضمن خیلی از خودشون تعریف میکنن و از شوهراشون بد میگن وتو خانوادشون طلاق عاطفی وجود داره در حالی که از نظر من شوهراشون خوبن به من کمک کنید چه جوری ازشون دور شم حالم بهم میخوره ازشون ولی نمیخام شوهرمو از دست بدم اون خیلی به خانوادش احترام میزاره ولی من با این که از دل وجون براش زحمت میکشم خیلی بی ارزشم واگه کاری دارم میگه داداشت اتحام بده وخودش میره کارای اونارو از جارو نا شستن ظرفاشون انجام میده انتظار داره منم کلفتیشونو بکنم کاین کاراش داره مهرشو از دلم بیرون میکنه کمکم کنید خسته شدم من یه نوزاد 7ماهه دارم که حالا اعصاب ندارم

2 پاسخ

پاسخ داده شده خرداد 10, 1394 توسط ده باشیان
با سلام

افسردگی تعریف دارد که توسط متخصص و با برسی علایم مشخص می شود پس براحتی به خود برچسب نزنید،شما باید انرژی درونی خود را بازیابید،در صورت امکان ارتباط خود را با افراد کسل و ناراحت کمتر کنید و با دوستان شاد و انرژیک ارتباط داشته باشید،فیلم های شاد بیشتر ببینید،برنامه ریزی کنید و هدفهایتان را مشخص کنید ،روزتان را بی جهت و بی هد ف آغاز نکنید،چنان با انرژی باشید که همسرتان از انرژی و شادی شما سرشار شود،شما با تغییر خود،او را هم با خود می توانید همراه کنید،سعی کنید فعالیت جدیدی را شروع کنید و خود را مشغول کنید یک کلاس هنری،درسی،آموزشی یا...فکرتان را مشغول کنید دیگر فرصت فکر کردن به بیان و رفتار فامیل را ندارید،چون وقتش را ندارید که به مسائل بی اهمیت فکر کنید! چون شما با ارزشید و این عزت نفس بالای شماست! چون کوهی هستید که این بادها شما را جابجا نمی کند، بزرگ باشید!
شیوه های ارتباطی و شناختی خود را با همسرتان پیدا کنیدو تقویت کنید،اینگونه کیفیت روابط و زندگی خود را بالا میبرید و در مقابل گزند دیگران ایمن می کنید.به توانایی بالای خود ایمان بیاورید و شروع کنید به تغییر...

موفق باشید

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
پاسخ داده شده خرداد 10, 1394 توسط مهری موسوی
سلام دوست خوبم خلق افسرده تا حدود خیلی زیاد به نوع نگاه و زاویه دید شما و همه ما انسانها برمیگرده درسته شرایط خانواده همسر شما متشنج و استرس زاست ولی شما به عنوان یک انسان و فردی باالغ میتونید به این محیط اول از همه به خاطر خودتون بعد نوزاد دوست داشتنی هفت ماهه تون و همینطور شادابی زندگی و همسرتون بر این شرایط غلبه کنید ولی به یک شرط خیلی مهم و کابردی اینکه اول از همه عینک بدبینی وتنفر از خانواده همسر رو از چشمان مهربونتون بردارید فقط و فقط بخاطر حفظ زندگی ، بهتر شدن شرایط خانواده ، بدست آوردن خلق شاد برای شما و همسر و فرزندتون بعد از اینکه این تصمیم رو گرفتید من با ارایه راهکارهای غلبه بر افسردگی در خدمتتون هستم

سیده مهری موسوی
کارشناس ارشد مشاوره / شماره مجوز 3909
تلفن: 44030585-09353217720
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...