سلام.من مدتی است که از شوهرم جدا شدم و کلا نسبت به مردهابدبین شده بودم,تااینکه بعد از یک سال و نیم که دیگه واقعا خیلی احساس تنهایی میکردم به طور اتفاقی با یک پسر اشنا شدم,ایشان از خانواده خیلی خوبی هستن و تحصیلکرده میباشند.ایشان بسیار ادم راستگویی هستند,البته در تهران زندگی میکنن,که من در شهرستان هستم.اوایل اشناییمون خوشحال بودم که در دو شهر مختلف هستیم,چون دوست نداشتم رابطه جنسی با ایشان داشته باشم ,اما کم کم علاقه من به ایشان سبب شد که به شهر ما بیاید و رابطه جنسی هم داشته باشیم,الان حدود شش ماه میباشد که با هم هستیم و سه بار ,و هر بار یکی دو روزی با هم بودیم.الان سر یک موضوع ایشان از من ناراحت هستن و اصلا هم توضیحات من برای ایشان مهم نیست و بهانه گیر شده است و با من درست صحبت نمیکند با توجه به اینکه بسیار بسیار دوستش دارم نمیدانم واقعا قصدشان از اینکار چیست؟ایا دیگه از من خسته شده و دنبال بهانه برای قطع رابطه میگردد؟لطفا مرا راهنمایی کنید,ممنون