مرگ والدین وتنهایی

344 بازدید
سوال شده خرداد 27, 1394 در عمومی توسط بی نام
من دختری 33 ساله هستم که در 5 سالگی پدرم و در7 سالگی مادرم رو از دست دادم دور حال حاضر تنها زندگی میکنم و خواهرو برادر ندارم هنوز بعد از گذشت سالها نتوانستم با نبود خانوادم کنار بیام هر روز این موضوع برام پررنگ تر میشه به طوری که دیگه علاقمند به ارتباط برقرار کردن با دیگران نیستم آدمی دیگه رو میبینم که در کنار هم زندگی میکنن و من همیشه محکوم به تنها بودن هستم باعث رنجش هر روزه منیژه حتی برای مثال  تلفنی صحبت کردن همکارم با فرزندش به شدت منو افسرده میکنه نه از باب حسادت فقطانکه قصه میخورم به همین دلیل سعی میکنم در جمع حظور پیدا نکنم و به این دلیل هر روز افسرده تر میشم از طرفی از نگاهها ترحم آمیز دیگران خسته شدم به همین دلیل سعی میکنم خودم رو ازشون  پنهان  کنم ازتون راهنمایی میخواستم متشکرم
دارای دیدگاه خرداد 28, 1394 توسط بی نام
دوست خوبم از دیگران کناره گیری نکنید همدردی، دلسوزی و ... را به حساب ترحم نزارین. سعی کنید با دوستان و بستگان رابطه برقرار کنید. این همه نا امیدی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟شما فرصت ازدواج و بچه دار شدن و داشتن خانواده را دارید که با کناره گیری این فرصت را از دست داده یا به تاخیر می اندازید. حتی خوردن یه استکان چای در کنار دوستان می تونه کلی لذت بخش باشه. با تمرکز بر گذشته زندگی در حال را از دست خواهید داد. به امید روزهای خوش برای شما.پیروز باشید.

1 پاسخ

پاسخ داده شده خرداد 28, 1394 توسط qasdi
باسلام دوست گرانقدر همدردی بنده را پذیرا باشید به هرحال باید این فقدان را بپذیرید چراکه به هر حال فقدان مربوط به وقوع پیوسته و نمی توان آن را تغییر داد. شما باید بپذیرید فقدان مورد نظر واقعیت داشته و نمی توانید به گذشته بازگردید؛ البته این کاری دردناک و بسیار دشوار است و به زمان نیاز دارد.
این حقیقت را پذیرا باشید زندگی رویدادی است که نیاز دارد شما مهارت های جدید مربوط به آن را یاد گرفته و خود را با تجارب جدید وفق دهید، پس وقت آن است که با زندگی جدیدتان کنار بیایید.
البته این به آن معنا نیست که فقدان مورد نظر فراموش شده باشد، بلکه فقط به این معناست که شما آماده اید فصل جدیدی از زندگی را شروع کنید. البته میدانم هنوز اختلال سوگ در شما باقی مانده و حل نشده بانوجان اما:
ـ از لحاظ جسمی مراقب خودتان باشید. منظم و سالم غذا بخورید و مرتب ورزش کنید.
ـ حرف بزنید. با یک دوست مورد اعتماد یا یکی از اعضای خانواده یا همسایه ها یا کسی که بتواند شما را درک کند. حرف زدن شما را از انزوا می رهاند. می توانید با افرادی که در زمانی خاص در شرایط مشابه شما بوده اند در تماس باشید.
ـ خاطرات مطلوب را زنده نگه دارید، چنانچه اتفاقی شما را ناراحت می کند ـ مثل شنیدن یک آهنگ یا دیدن یک عکس ـ از آن پرهیز و سعی کنید به جای ناراحت کردن خود به خاطرات خوش فکر کنید.
ـ راحت گریه کنید. زمان هایی وجود دارد که دلتان می خواهد بنشینید و گریه کنید و این خوب است؛ چراکه شما نیاز دارید احساسات واقعی خود را بروز دهید. در این زمان خشم خود را نیز ابراز کنید، چراکه اگر احساسات تندتان را در خود بریزید اوضاع را بدتر می کنید و مانع پیش رفتن خود می شوید.
ـ به آینده فکر کنید. خودتان را وادار کنید به چیزهایی فکر کنید که دوست دارید انجام دهید. به زمانی فکر کنید که از این مشکل فارغ شده اید. این کار آغاز پدید آمدن افکار خوشبینانه است.
ـ استراحت کنید، استراحت به بدن شما کمک می کند تا خود را از تنش و اضطراب برهانید؛ می توانید کتاب بخوانید، فیلم ببینید، پیاده روی کنید، بدوید یا به یک سالن ورزش بروید.
ـ به خودتان برسید. از هر فرصتی برای رسیدن به خودتان استفاده کنید. این کار می تواند پذیرایی با چیزی ساده مثل یک فنجان چای باشد یا گوش کردن به یک آهنگ یا حتی گذاشتن پای خود در آب و رفتن به خارج از شهر برای تعطیلات.

بااحترام....

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
تلفن : 88277643-4
بزرگراه جلال بعداز پل گیشا روبروی شعبه بانک کشاورزی پلاک 135 واحد 3 طبقه 2 دوشنبه ها
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...