افسردگی

293 بازدید
سوال شده تیر 5, 1394 در کودک و نوجوان توسط بی نام
سلام.من مادری 57 ساله ام که داری دو فرزند هستم .دخترم 27 سال و پسر 23 سال سن دارند .دخترم تقریبا یکسال پیش ازدواج کرده و در خارج از ایران زندگی میکند.اما پسر م دانشجوی رشته سخت افزار دانشگاه آزاد است.در سال پایانی دبیرستان با همه تلاشی که انجام دادم متاسفانه بازیها کامپیوتری او را از تفکر به آینده و انتخاب رشته مورد علاقه باز داشت و با توجه به نمره آزمون در رشته مذکورپذیرفته شد.  متاسفانه این عدم توجه به درس  و بازی موجب عقب افتادگی تحصیلی پسر م شده. بارها تلاش کردم که برای مشاوره و رفع مشکل به مشاور مراجعه نماید  به وضوح میدیم که میل به انجام هیچ کاری جز بازی ندارد و حتی وقتی با او صحبت میکنم  پرخاشگر و بی حوصله است.متاسفانه ارتباط  با پدرش هم بسیار اندک و نگران کننده است.همسرم هم چون از او ناراضی است دایم او را با دیگران مقایسه میکند.واین باعث انزوا طلبی بیشتر پسر م گشته.و در زمانی که پدرش در خانه است تمایلی به خروج از  اتاقش ندارد.حدود 3 ماه قبل به خواست خودش با یک مشاور جلسه‌ای گذاشتیم که پس ازانجام تست تشخیص افسردگی داده شد و راهکارهایی هم ارایه شد و قرار شد که بعد انجام اولین مرحله درمان  یکماه بعد مراجعه بعدی را داشته باشد.حدود دو هفته به دستورهای داده شده مشاور عمل نمود و نسبتا حال روحی بهتری بدست آورد و حتی کاهش وزن حدود 2 الی3 کیلو را نیز تجربه نمود.ولی دوباره همه را رها کرد و به حالت انزوا برگشت..خیلی تلاش میکنم که باهاش همراه بشوم و کمکش کنم.ولی نتیجه نمیگیرم. تنهایی و بی انگیز ه گی مزید بر علت گشته و مشکل را سختترنموده است .متاسفانه فقط چند دوست اینترنتی دارد و در اینجا با هیچ دوست همسن و سال معاشرتی ندارد.دلش میخواهد به خودش کمک کند ولی متوجه نیست که فقط با انجام دادن کارهایی که دوست دارد مشکلش حل نخواهد شد.بسیار تمایل دارد که درس را رها کند و به خارج برود و در رشته‌ای که تمایل دارد.درس بخواند.متاسفانه رشته مورد علاقه اش در ایران تدریس نمیشود. و حتی حاضر نیست به سفر بیاید.و میگوید که اینجا هیچ تفریحی نیست.البته تقریبا شهرها بزرگ را در دوران کودکی و نوجوانی با خانواده و مدرسه گشته است.از نظر امکانات هم  تقریبا راحت است.البته همیشه سعی کرده ایم که محدودیتهای مالی و  مکانی را در حد منطقی برای هر دو فرزندمان داشته باشیم.در ضمن پسرم بسیار اهل کوه و طبیعت و دوستدار حیوانات است. امیدوارم آنچه لازم بوده را نوشته باشم تا به کمک شما بتوانم به پسر کمک کنم  . از شما مشاور محترم تقاضا میکنم  به بنده بفرمایید که به عنوان یک مادر با او که به تشخیص روانشناس دچار افسردگیست چگونه رفتاری داشته باشم تا بتوانم به او کمک نمایم . به بهانه خرید اسعی میکنم اورا بیرون بفرستم ولی تنها به خرید میوه و سبزیجات و لبنیات از تره بار نزدیک یا مغازه نزدیک اکتفا میکند. البته متوجه هست که قصد کمک به او را داریم ولی بی حوصله گی و تغییرات مودی  او مشکل بزرگی بر سر راهش است. با تشکر  فراوان از شما مشاور گرامی که این سایت را در جهت ایجاد جامعه ایی سالم راه اندازی نمودید . بی صبرانه منتظر پاسخ شما خواهم ماند.

1 پاسخ

پاسخ داده شده تیر 5, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام

در زمانی که ما دچار آسیب می شویم در خیلی از موارد عنوان آسیب را که برای خود بر می گزینیم . یک عامل اساسی و باور غلط را به وجود می آورد که من افسرده ام و دیگه کاری نمی توانم بکنم / یا دست خودم نیست / یا ببین زیاد سر به سرش نگذار ناراحت می شه ها و...    //   که خود اینها عملا کمک به او و ماندن در آن شرایط می باشد .//

درمان در فرزند شما وجود دارد اولین نکته اراده و تمایل به تغییر است

دوم دانش افزایی در ایشان است که با اضافه شدن دانش به او زمینه ی تغییر ایجاد می شود و اگر نشود آسیب به وجود نمی آید .

سوم ممارست و تمرین و تکرار در انجام برنامه ی درمانی . آنچه به وجود آمده یک شبه به وجود نیامده و یک شبه هم درمان نمی شود .

چهارم مرحله ی درمان آهسته و پیوسته است و تغییرات بسیار ریز ریز انجام می شود .

پنجم ما در درمان قرار نیست هیچ چیز را عوض یا حذف کنیم .

ششم درمان ACT  نامم دارد پذیرش مبتنی بر تعهد و تمام مراحل مبتنی بر خود فرد است .

قبل از هر چیز شناسایی عامل های به وجود آورنده بسیار مهم است .//  

همراه شدن با متخصص در این درمان الزامی است.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...