باسلام
با توجه به این نکته که فرمودین بررسی پزشکی را انجام داده اید و خدارو شکر موردی نبوده بنده تشخیص احتمال بحران میانسالی (يائسگي در مردان)را که امر شایعی برای مردان در این سن هست رو دارم.در زیر توضیحاتی درباره آن می دهم.امیدوارم مورد استفاده قرار بگیرد.
سن میانسالی که مردان را در معرض آسیب قرار میدهد حدود 55 ـ 35 سالگی عنوان میکنند. متخصصان، اندوه ناشی از میانسالی را در مردان به عنوان کاتالیزوری قوی در رشد شخصی آنان میدانند و برخی نیز این دوره را یک فرصت میدانند و معتقدند در این مقطع مردان سوالاتی چون من کیستم؟ به چه چیزی معتقدم؟ و به چه چیزی واقعا علاقه دارم؟ را مطرح میکنند. در این دوره مردان نیاز به فردی قابل اعتماد دارند که بتوانند با وی از واقعیتهای مربوط به خود صحبت کنند. در اینجا دوستان خوب میتوانند بسیار مثمرثمر باشند، هر چند که مردان در مقایسه با زنان کمتر از هنر ایجاد رابطه دوستانه برخوردارند. در این دوره معمولا برخی از مردان با مشکلات (جسمی ـ روحی) روبهرو میشوند که در صورت مراقبت نشدن میتواند آنان را با بحران مواجه کند
يك وضعيت جسمي است كه جنبههاي رواني، فردي، اجتماعي و روحي متفاوتي دارد. مردان در اين دوره شروع به افزايش وزن ميكنند، توده عضلانيشان كاهش مييابد، احساس افسردگي و اضطراب ميكنند، دچار مشكلات خواب ميشوند، احساس ضعف ميكنند و بارزتر از همه دچار ناتواني جنسي ميشوند.
از ديگر علائم يائسگي در مردان ميتوان به خستگي و بيحوصلگي، افزايش تحريكپذيري، گرگرفتگي، كاهش حافظه و سطح كارايي، تكرر ادرار بخصوص در شب، يبوست، ريزش مو و وجود دردهاي استخواني اشاره كرد.
تغييرات رواني در يائسگي مردان
دگرگونيهاي حافظه: همانگونه كه با افزايش سن در نيروي فيزيكي مردان كاهش طبيعي ايجاد ميشود، افتي در عملكردهاي ذهني نيز به وجود ميآيد. اين حقيقت كه فرآيندهاي ذهني، اغلب در حال افت هستند هنگامي آشكار ميشود كه مردان متوجه ميشوند، تصميمگيريهايشان به زمان بيشتري نياز دارد.
احساس دلتنگي و نارضايتي: پزشكان به اين حالت هيجاني، ملال ميگويند و آن را با عناويني چون تشويش، رنج، ناآرامي، بيقراري و رخوت توصيف ميكنند. اكثر مرداني كه اين احساسات را تجربه ميكنند، هرگز در جستجوي كمك نيستند و حتي متوجه نميشوند دلتنگند.
اضطراب و بيخوابي: شايد در زندگي يك مرد اضطراب و ساير نشانههاي آن مانند سردرد، مشكلات معده و تشويش وجود داشته باشد، اما او ممكن است آن را دستكم بگيرد يا انكار كند. معمولا افراد زماني كه مضطرب ميشوند، اغلب در خوابيدن دچار مشكل ميشوند. اغلب مرداني كه در دهه 40 و 50 سالگي سالم هستند، ولي در خواب رفتن مشكل دارند يا در طول شب بيدار ميشوند و قادر به خوابيدن دوباره نيستند، احتمالا از يائسگي مردانه در رنج هستند.
ترس و دلهره: هنگامي كه مردان به ميانسالي ميرسند، ترس از مرگ به افكارشان راه مييابد. آنها ممكن است نگران مرگ والدين، همسر، فرزندان يا خودشان باشند.
بيكفايتي: صرفنظر از ميزان موفقيت مردان، اغلب آنها در اين مرحله از زندگي، احساس يك بازنده را دارند. آنان اغلب احساس ميكنند در تمامي جنبههاي زندگيشان شكست خوردهاند. امور جنسي و توان فيزيكي در حال افت، هسته مركزي مردانگيشان را تضعيف ميكند.
در اين مرحله برخي مردان احساس ميكنند بايد شغل خود را رها كنند يا سرسختانه تصميم ميگيرند كه تا اوج بروند. بعضي مردان احساس ميكنند بايد به سوي جزيره روياها بروند تا در آنجا هميشه جوان بمانند و تا ابد شاد زندگي كنند. دسته ديگر نيز سعي ميكنند خود را با زحمت به بالاي نردبان ترقي بكشانند. تحقيقات بيشتر، رابطه بين تغييرات روان شناختي و هورموني تاثيرگذار بر مردان در دوره يائسگي را نمايان ميكند. به عنوان مثال مشخص شده است سطوح تستوسترون در مرد افسرده افت ميكند و انگيزه جنسي او كاهش مييابد و برعكس هنگام كاهش سطوح تستوسترون كه با پير شدن در مردان اتفاق ميافتد، آنها را دچار افسردگي كرده و تمايل جنسيشان را كم ميكند. طبق تحقيقات مشخص شده است مرداني كه موقعيت اجتماعي بالايي دارند به نسبت مردان با سطوح پايينتر تستوسترون، سطح بالاتري از تستوسترون در خون و تجربيات جنسي بيشتري دارند. همچنين مشخص شده است در مسابقات فوتبال، سطح تستوسترون طرفداران تيم برنده از تستوسترون طرفداران تيم بازنده بالاتر است. به نظر ميرسد مقام و موقعيت بالا و موفقيت باعث افزايش تستوسترون ميگردد و خلاف آن نيز صادق است.
مشكلات مربوط به اين دوران
اغلب مردان اين مشكل را انكار ميكنند، دربارهاش با كسي صحبت نميكنند، همسر يا خودشان را سرزنش ميكنند، كنارهگيري ميكنند، اعتماد به نفسشان از بين ميرود و روابطشان خراب ميشود. آنچه اغلب وضع را بدتر ميكند، شرمي است كه بسياري از مردان احساس ميكنند. آنها تصور ميكنند تنها فردي هستند كه دچار اين حالت شدهاند و يقين دارند همراه با اين اختلال (جنسي) مردانگيشان از دست ميرود. در واقع مشكلترين مرحله براي اين دسته از مردان، تشخيص مشكل، صحبت كردن با يك فرد قابل اعتماد و طلب كمك هنگام ادامه مشكل است.
اين حالت ترسها و تعارضهايي را در مردان به وجود ميآورد، چراكه در بسياري از مردان اين تمايل، تنها مورد باثبات در زندگيشان است. آنها ازدواج ميكنند، بچهدار ميشوند، چاق ميشوند، دوباره ازدواج ميكنند و... زندگيشان ممكن است دائم در حال تغيير باشد، ولي ميل جنسي و عملكرد آن همراه دائمي و بخشي از وجودشان است. زماني كه اين دوست مورد اعتماد نيز آنها را ترك ميكند، احساس فنا شدن ميكنند. در واقع افسردگي از شايعترين شكايات يائسگي مردان بوده و ارتباط نزديكي با كاهش ميل و عملكرد جنسي آنان دارد. بيشتر مردان حتي با وجود بروز علائم اصلي افسردگي درونشان هنوز نميتوانند خودشان را به عنوان فردي افسرده تلقي كنند. علائم افسردگي در اين دوران شامل مواردي چون غمگيني، انديشيدن در مورد مرگ، كاهش تمركز، احساس بيارزشي، كاهش انرژي، از دست دادن حس لذت در زندگي و افزايش وزن است. از نكات مهمي كه ميتوان در مورد افسردگي مردان متذكر شد اين است كه مردان اغلب به افسردگي به عنوان يك بيماري زنانه نگريسته و حتي در مواردي كه ميدانند مبتلا به اين بيماري هستند، به دنبال درمان آن نيستند. همچنين بيشتر مردان از افسردگيشان آگاه نبوده، بنابراين هرگز شانس درمان را نخواهند داشت. از ديگر نكات مهم در مورد افسردگي مردان اين است كه اين افسردگي اغلب تشخيص داده نميشود، زيرا اين بيـماري به صورت عصبانيت مزمن، بيقراري و احساس خصومت خود را نشان ميدهد. همچنين در مردان افسردگي با سرزنش ديگران، همسر، روسا و مسائل اقتصادي بروز ميكند. به طور كلي احساساتي كه مردان در اين دوران دارند، اغلب درهم و برهم و آشفته است و در فهم تمايلاتشان دچار اشكال هستند. آنها در اين دوره اگر فرزندان نوجوان داشته باشند، تغييرات خودشان، تنشهاي معمول بين والدين و فرزندان را وخيمتر ميكند، بخصوص اگر مانند بسياري از مردان در حالت انكار اين تغييرات باشند.
با توجه به موارد یادشده برای غلبه بر فشارهای روانی لازم است مردان موارد زیر را به یاد داشته باشند:
ـ احساس داشته باشید و سعی کنید احساستان را بیان کنید.
ـ گذشته را از آینده جدا کنید و داستانهای قدیمی را دوباره و دوباره زنده نکنید.
ـ با صحبت کردن خود را تخلیه کنید، این امر میتواند جانشین حرکات و رفتارهای خشونتآمیزتان شود.و به آرامش شما کمک می کند
ـ زمانی که دچار فشار روانی هستید با افرادی مانند همسر، دوستان (زن یا مرد)، والدین، بچههای بزرگتر، برادر، خواهر یا همکارتان صحبت کنید؛ کسانی که فکر میکنید عضوی از شبکه پشتیبانی شما هستند.
ـ اگر در شرایط فشار روانی احساس میکنید کسی نیست که با او صحبت کنید، پس با یک متخصص حرفهای صحبت کنید.
ـ روی رفتار دیگران اثر (خوب) بگذارید، تا رفتارهای آنها فشار روانی شما را کاهش دهد نه این که آن را افزایش دهد.
ورزش های سبک و هوازی مثل دوچرخه سواری،شنا،پیاده روی داشته باشید
برای تقویت بدن در این دوران هم می توانید از متخصص تغذیه کمک بگیرید گاهی کمبود کلسیم باعث اسپاسم عضلانی می شود و...
موفق و سلامت باشید