قطع رابطه

1,234 بازدید
سوال شده مرداد 6, 1394 در ارتباط توسط بهروز
سلام من پسری ‌۲۷ ساله هستم حدود سه سال با یک خانم در ارتباط بودم از ابتدا ارتباط با قصد ازدواج شروع شد اما بین ماها اختلاف فرهنگی هم از نظر مذهبی هم از لحاظ زبان وجود داشت و این مسائل باعث شد که ماها متاسفانه تصمیم به قطع رابطه بگیریم البته یک بار قرار بود در خانوده ها مطرح بشه که قرار بود بعد قبولی من در مقطع دکترا باشه که حداقل بتونم حداقل از لحاظ مالی مستقل باشم اما متاسفانه من رد شدم در مرحله مصاحبه و بعد از این من از ایشون خواستم که بهتره تکلیفمون مشخص کنیم اما ایشون گفتن یک سال دیگم صبر خواهد کرد تا من دوباره امتحان بدم اما هرچی جلوتر میرفتیم رابطه به مشکلات میخورد و نهایتش درست موقع شروع دوباره درس خواندن من ایشون تصمیم به ازدواج گرفتن و من هم مخالفتی نکردم چون نمی خواستم باعث عدم ازدواج من باشم بعد قطع رابطه من فکرم درگیر شده رو درس خوندنم تاثیر گذاشته هرچند تلاش میکنم حوادث رها کنم اما سخته حتی رو غذا خوردنم و شادابی تاثیر گذار بوده احساس می کنم به همه چی پشت کرده لطفا راهنمایی کنید

4 پاسخ

پاسخ داده شده مرداد 6, 1394 توسط مهری موسوی
سلام برادر محترم. در ازدواج مناسب وجود اشتراکات عامل مهمی برای موفقیت در زندگی ست،  همانطور که شما خودتون هم گفتید تفاوت فرهنگی و مذهبی بین شما بارز هست و این فاصله بعد از ازدواج خیلی باعث ایجاد شکاف و اختلافات خواهد شد پس بهتره واقع بین باشید و با این حقیقت کنار بیاید که جدایی الان شما تبعاتش خیلی قابل جبران تر از مشکلات بوجود آمده بخاطر تضادهای فرهنگی و مذهبی بعد از ازدواج است سریعتر به این رابطه خاتمه بدید و هر دو شما به دنبال فردی با تناسب های هم طراز با خودتون باشید.  موفق و پیروز باشید

سیده مهری موسوی
کارشناس ارشد مشاوره / شماره مجوز 3909
تلفن: 44030585-09353217720
دارای دیدگاه مرداد 6, 1394 توسط بهروز
خانم موسوی ما به این رابطه خاتمه دادیم و ایشون بلافاصله ازدواج کردن چیزی که من نمیخام درگیرش بشم یک وسواس فکری که رو خوندن درس من تاثیر بذاره یا باعث بشه وسواس بشم که دوباره سمتش برم این وسواس فکری منو اذیت میکنه نمیخام واقعا دچار چنین حسی بشم حسی که کم کم نشانه هاشو دارم میبینم
پاسخ داده شده مرداد 7, 1394 توسط madani
با سلام

علاوه بر راهنمايي هاي همكارم، اينكه مي فرماييد نمي خواهم دچار وسواس فكري بشوم كه روي درس خوندن من تاثير بگذاره، درست نيست در واقع افكار شما در صورتي وسواسي محسوب مي شوند كه نگراني هايي صرفا درباره مشكلات واقعي زندگي نباشند.

شما يك رابطه را از دست داده ايد و دچار يك فقدان شده ايد. و اشتغال ذهني در اين رابطه اگر چه مطلوب نيست ولي كاملاً طبيعي است.و احتمالاً هرچه زمان به پيش رود تسكين پيدا مي كند. حتي ممكن است كه تا به حال شما را كمي بيحال، غمگين كرده و به وادي افسردگي كشيده باشد كه البته بايد علايم ديگر آن چك شود.

آيا در بين بستگان درجه يك نسبي خود موردي مبتلا به افسردگي و يا وسواس و يا اختلالات رواني ديگر وجود دارد؟

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09107622133-77957732
نارمك -خيابان سمنگان-كلنيك عصر اميد زندگي
دارای دیدگاه مرداد 7, 1394 توسط بهروز
سلام نه هیچ کدام از بستگان من چنین علایم و اختلالاتی ندارند در مورد حال خودم بیحال و غمیگینم ی احساس سنگینی رو قلبم دارم بله احساس می کنم هنوز علاقه دارم ابتدا که جدا شدیم خیال پردازی می کردم اما اینو الان تا ب ذهنم میرسه ازش جلوگیری می کنم و  این خاطرات  هربار در ذهن من مرور میشند هربار در این هفته تلاش کردم ذهنمو درگیرش نکن
در این مدت همه تلاشم این بوده که به گذشته و خاطرات فکر نکنم اما هرچه من تلاش می کنم که از این یاداوری خاطرات دوری کنم این خاطرات بیشتر اذیتم می کنند هرچه تلاش میکنم برا خودم انگیزه و اراده بوجود بیارم که ب درسم برسم خودم ب اینده امیدوار کنم بازم میبینم رو حالم زیاد تاثیر گذار نیست تصمیم گرفتم از سرتالین استفاده کنم اما من حتی یک بارم در عمرم چنین داروهای مصرف نکردم می ترسم حالم بدتر کنه . من با این موضوع کنار اومدم که ازدواج ما اشتباه است و بهترین راه جدایی اما فکر وخیال ازارم میده خاطرات گذشته و این احساس که اون با ادمی که احتمالا باهاش ادواج خواهد کرد خوشحال و من باید در شرایطی که مهمترین ماها زندگیم و چندین سال براش تلاش کردم دارم زجر میبینم و این فرصت از دست میدم نمیدونم باید چکار کنم
پاسخ داده شده مرداد 7, 1394 توسط مهری موسوی
سلام. خیلی روشن به این سوال من پاسخ بدید که آیا شما هنوز با وجود قطع ارتباط و ازدواج کردن اون خانم هنوز به ایشون علاقه دارید؟  آیا در فانتزی های خیالی و جنسی خود ایشون رو تصور میکنید؟  آیا خاطرات خوب با ایشون بودن را مرور میکنید؟  منتظر جواب های شما هستم

سیده مهری موسوی
کارشناس ارشد مشاوره / شماره مجوز 3909
تلفن: 44030585-09353217720
دارای دیدگاه مرداد 7, 1394 توسط بهروز
بله خانم موسوی احساس دارم که هنوز علاقه دارم ابتدا جدایی خیالپردازی سراغم میومد اما بهرحال الان تا ب ذهنم میرسه جلوشو میگیرم اما مشکل اصلی خاطرات گذشته که هربار سراغم میاند چیزهای که در حین ارتباط اصلا اهمیتی نداشت راحت ازش عبور می کردم الان وقتی یادم میاند حالمو دگرگون می کنند نمیدونم مشکلم  کجاست بارها ب یاد این موضوع میفتم گفته بود  حاظر تا بعد امتحان کنارم باشه اما چرا با اومدن خواستگار تصمیمشو عوض کرد
دارای دیدگاه مرداد 7, 1394 توسط بی نام
دوست عزیز همه پای حرفاشون نمی مونند،  فقط باید قبول کنی ک رفته.... اگه انقد بی معرفت بود مطمئن باش بعد از ازدواج هم شاید زود ازت جدا میشد. آون سبک سنگین کرده  و رفته.،،،، فقط بپذیر و بدون قسمتت نبوده
دارای دیدگاه مرداد 10, 1394 توسط بی نام
خانم موسوی ن منتظر جوابتان هستم
پاسخ داده شده دی 10, 1395 توسط مهری موسوی
سلام روز بخیر، بعد منطقی وجود شما یقین داره که این ازدواج از جنبه های مختلف برای شما مناسب نبوده ولی احساسات درگیر شده در این مدت برای فراموش کردن رابطه ای که سرشار از خاطرات چه تلخ و چه شیرین بود مانع از کنار آمدن با موضوع جدایی میشه و این حالت کاملا طبیعی ست.
اگر قطع این رابطه  کمتر از 6 ماه زمان گذشته شما هنوز در دوره فقدان به سر میبرید و به خودتون فرصت بدید تا با گذر زمان و انجام راهکارهایی برای کمتر مشغول شدن ذهن تون به مرور خاطرات گذشته مثل ورزش های دسته جمعی، افزایش فعالیت های اجتماعی، حذف هرگونه مدرکی که شما رو یاد ایشون بندازه و کمتر قرار گرفتن در خلوت و تنهایی این دوره طی بشه و اگر بیشتر از 6 ماه از این فقدان گذشته و شما همچنان این بحران رو دارید حتماً با یک مشاور برای گرفتن تکنیک های لازم جهت رسیدن به تعادل روحی مشورت کنید، موفق باشید.

سیده مهری موسوی
کارشناس ارشد مشاوره / شماره مجوز 3909
تلفن: 44030585-09353217720
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...