مشكلات فرزند

Question

سلام با مردي ازدواج كردم كه يك پسر ٨ساله دارد وابستگي شديد به پدرش داره طوري كه اصلا از او جدا نميشه تابحال كه به خاطر اينكه ميترسم از ما جدا نميشه الانم بعد از ٨ماه كه باهم زندگي ميكنيم شبها شوهرم بايد با او بخوابه با من خيلي لج ميكنه البته جلوي ديگران نه خيلي كلافم ميكنه اصلا اجازه نميده با شوهرم تنها باشيم صحبت كنيم يا حرف بزنيم هركاري كه انجام بده واشتباه باشه اصلا نميتونم بهش تذكر بدم پشت سرم همش به باباش شكايت ميكنه كه مامان منو اذيت ميكنه شوهرم ميدونه دروغ ميگه فقط به حرفاش گوش ميده بعضي جاها اگر باباش بهش عصباني بشه اون به من اخم ميكنه و ميگه كه مقصر تو بودّي

Answer 1

باسلام دوست عزیز
طلاق همیشه برای بچه‌ها سخت است اما ازدواج دوباره والدینشان می‌تواند سخت‌تر هم باشد. بیشتر بچه‌ها وقتی پدر یا مادرشان فردی جدید را پیدا می‌کند کمی حسودی می‌کنند و گاهی هم می‌ترسند که پدر یا مادرشان را از دست بدهند. گاهی اوقات فکر می‌کنند شما می‌خواهید جای پدر یا مادر واقعی‌اش را بگیرید. اینها احساساتی کاملاً طبیعی هستند که با ارتباط و گفتگوی درست می‌توان با آنها کنار آمد. واقعیت سخت‌تر این است که این بچه اعتراف کند که از همسرتان بدش می‌آید و ترجیح می‌دهد با آن یکی والدین خود زندگی کند. یکی دیگر از مشکلات می‌تواند این باشد که این بچه بطور مداوم شما و همسرتان را به جان هم بیندازد. برای کنار آمدن و برخورد با چنین موقعیت‌هایی یک توصیه سه کلمه‌ای داریم: گفتگو، گفتگو، گفتگو.
یا حتی میتوانید پیش مشاور هم برای ارتیاط بهتر مراجعه نمایید.

موید باشید..

---

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
تلفن : 88277643-4
بزرگراه جلال بعداز پل گیشا روبروی شعبه بانک کشاورزی پلاک 135 واحد 3 طبقه 2 دوشنبه ها