بی هدف

272 بازدید
سوال شده آذر 14, 1394 در اختلالات روانی توسط النا
سلام ۲۹سالمه و کارشناسی ارشدم مشکل من اینه که خودمو باورندارم بااینکه سال اول ارشد دانشگاه ازاد قبول شدم باخودم میگفتم شاید شانسی بوده پایان نامه امو با نمره کامل گرفتم ولی بازم برام مهم نبود یه مقاله چاپ کردم بازم برام مهم نبود درسم که تموم شد چند جا واسه کاررفتم اما بااینکه تویه شهرکوچیک بودم کارپیدانکردم ازاینکه درس عبرتی بودم واسه دیگران که فلانی رو ببین این همه درس خوند اخرش چی شد متنفرم شاید جلوشون لبخند بزنم ولی ته دلم غصه می خورم بااینکه دوست دارم مقطع دکترا بخونم اما می ترسم تهش دوباره همین حال و روزم باشه خانوادم هم مخالف ادامه تحصیلن چون ادم استرسیم تو دوران ارشد بیشترموهام سفید شد صورتم کلا جوش میزد الان سریه کارپاره وقت میرم ازبیکاری که حقوقش پول تو جیبیم هم نمیشه ولی چون بیکارنباشم کلا احساس میکنم بی عرضه ام بعدازارشدم یه خواستگارداشتم که شرایطش مناسب نبود جواب رد دادم دیگه خواستگار نداشتم وقتی به همسنام تو فامیل نگاه میکنم که همسن منن و ازدواج کردن ولی من هیچی به هیچی دیگه هیچ چیز نه شادم میکنه نه می تونم بخندم کلا ادم ساکتی شدم دوست ندارم بیرون برم  ازاینکه درکناربیکاری مجبورباشم مجردبمونم ترس واهمه زیادی دارم گاهی وقتا ازخودم بدم میاد من اون سرنوشتی که می خواستم این نبود من تلاش کردم واسه درس ولی الان تو خونه بیکار نشستم حتی مطالعه هم نمیکنم  بی هدف منتظرتموم شدن زندگیم همش فکرمیکنم دراینده تنها میمونم و زندگیم به دردنخوره کمکم کنید

1 پاسخ

پاسخ داده شده آذر 15, 1394 توسط روانشناس مثبت
با سلام
دوست عزیز شرایط شما رو بخوبی می تونم درک کنم.متاسفانه روند رشد بیکاری طی سالهای اخیر به اوج خودش رسیده و بسیاری از جوانان با نشاط جامعه رو به  سمت بی انگیزگی و بی هدفی سوق داده.اما نکته ای که اینجا مطرح هست نحوه نگرش و دیدگاه شما است که همه چیز رو منفی ارزیابی می کنید و در واقع به خودتون باور و ایمان ندارید.شما می تونید به جنبه مثبت قضیه هم نگاه کنید شما جزو افراد تحصیل کرده جامعه محسوب می شوید و این یعنی یک وجه و پرستیژ اجتماعی که اگر این رو خودتون در ذهن خودتون بهش باور نداشته باشید نمی تونید از دیگران هم انتظار ارزش و احترام داشته باشید.
شما اگر ازدواج نکردید به معنی نبود موقعیت ازدواج برای شما نیست شما الان بعنوان فرد تحصیل کرده با دقت و حساسیت بیشتر نسبت به این مساله انشاالله می تونید شریک زندگی خودتون رو انتخاب کنید.سعی کنید در اوقات بیکا ری بیشتر با کتاب و مطالعه مانوس شوید و از حال و هوای درس و دانشگاه دور نمانید.و حتما برای مقطع بالاتر برنامه ریزی کنید و ناامیدی رو از خودتون دور کنید..سعی کنید با دوری از حرفهای بی اهمیت و بی اساس دیگران و اهمیت ندادن به صحبتهای ناامید کننده خودتون رو بیشتر در معرض افراد مثبت اندیش قرار دهید.با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز.
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...