سلام
دوست عزيز،با توجه به مطلبی که در ابتدا فرمودید ،فکر نمی کنید باید از همسرتان سپاسگزار باشيدباشید،برای اینکه شما را از مشکلاتی که در خانه پدری داشتید رها کردند،به شما فرصت یک زندگی مستقل و ادامه تحصیل دادند و در کنار همه اینها در طول این مدت به شما ابراز عشق و علاقه داشتند.
درسته که شما الان به فرد دوم علاقه بیشتری دارید و همخوان با او هستید ،اما برای رسیدن به این مرحله (یعنی دوست داشتن)شما از یک انسان (همسرتون) به عنوان یک ابزار استفاده کردید.اما بخاطر داشته باشید که او یک انسان است نه یک ابزار که اگر بعد از مدتی که از یک ابزار یا وسیله بد استفاده کنیم یا سواستفاده کنیم ، شاید فراموش کنیم،اما در مورد انسان ها این موضوع فرق می کند ،روان شما هيچ گاه آسوده نخواهد بود.
در مورد سوال آخرتون، آیا ازدواج شما سرانجام خوبی داشت?چون آن هم رابطه ای بود که اشتباه شروع شد!
ود ر آخر ،لطفا به این سوال فکر کنید،اگر شما یک دختر مجرد بودید،و با مردی متاهل آشنا میشدید،حتی اگر با آن مرد متاهل ازدواج هم می کردید ،چه افکاری به سراغتان می اومد ،آیا فکر می کنیدسرانجام خوبی داشتيد?
شاید یک زن در این موقعیت شرایط را به نفع خودش تعبیر کند و بگويد حتما من بهتر م که تصمیم گرفت زنش را رها کند و با من ازدواج کنه،اما اکثرا مردها اینگونه فکر نمی کنند چون منطقی تر به مسله نگاه می کنند در نتیجه. اولین پیام در ذهنشان این است کسی که به همسر خودش خیانت کرده ،به احتمال زیاد روزی به من هم خیانت خواهد کرد،پس او هرگز با اطمینان در این رابطه گام برنخواهد داشت.بسیار مراقب باشید شاید این بار شما یک ابزار برای دیگری باشید.
شاد و سلامت باشید.
نازی قنبری
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
تلفن تماس: 021_23584444
داخلي 1 - کد مشاور 4640
موبایل: 09193809255