چیکارکنم ؟

274 بازدید
سوال شده اسفند 1, 1394 در ارتباط توسط لاله
سلام من ۲۹سالمه  خواهرمن دوازده سال پیش ازدواج کرد شوهرش ادم چشم چرانی بود اوایلش خوب بود ولی بعدش متوجه نگاه های بدش به خودم شد تا جایی که شبا وقتی خواب بودم میومد بالا سرم یا تو اتاقی که خواب بودم اون موقع دبیرستانی بودم منم به مادرم گفتم خلاصه اون سال کلا ازهمه چیز وحشت داشتم شوهرخواهرمم منکرشد ولی چون زندگی خواهرم با بچه اش خراب نشه چیزی بهش نگفتیم این ماجرا یکی دوباردیگه تکرارشد تااینکه من شبا دراتاقمو قفل میکرذم وکلی وسایل پشت درمیزاشتم با شوهرخواهرمم حرف نمیزدم تااینکه خودش عذرخواهی کرد الان چند سال ازاین قضایا میگذره و رفتارمن مثل غریبه هاست باهاش ازش متنفرم وقتی میاد خونمون حتی به چهره اش نگاه نمیکنم دوساله شغلشو عوض کرد طوری که چندروز خونه اش نیست وخواهرم بابچه اش تنهان قبلن داداشم میرفت ولی حالا من مجبورم برم وعذاب میکشم ازاینکه برم اونجا بااینکه میدونم شوهرش نیست حتی علاقه ام به خواهرم ازبین رفته هیچ حسی به خواهرمم ندارم حتی وقتی که میرم خونشون گاهی وقتا کابوس گذشته تو خوابم میاد گاهی وقتا مامانم میره ولی بیشتر چون من مجردم مجبورم برم می خواستم بدونم چیکارکنم که اینقدر ازرفتن به خونه خواهرم متنفرنباشم موقع ای هم که میرم اخرشب میرم صبح برمیگردم حتی اونجا دلم نمی خواد چیزی بخورم حتی شب که میرم فقط زودترمیرم بخوابم که زودترصبح بشه وبرگردم برام رفتن به مشاورهم مقدورنیست ممنون میشم راهنماییم کنید

1 پاسخ

پاسخ داده شده اسفند 20, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام لاله جان

شما باید از طریق مشاور تلفنی اقدام کنید و این مسئله به وجود آمده را در خود حل کنید. یعنی حالت و اتفاقی که اولین بار در مسیر شوهر خواهرتون قرار گرفتید را بیان می کنم.

این حل شود مسئله شما حل می شود . در صورت ماندن در این وضعیت . و ادامه دادن آسیب بیماری های روان را برای خود به وجود می آورید.

در صورت تمایل در خدمتم.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...