سر در گمی

466 بازدید
سوال شده اسفند 1, 1394 در ازدواج و طلاق توسط بی نام
با سلام.زنی ۳۷ساله هستم تقریبا۲سال است ازدواج کردم هردو ازدواج دوم(سنتی).همسرم۴۸ساله ودارای یک فرزند ۱۵ساله که با ما زندگی میکند.ازدواج اول من یک فاجعه بزرگ بود که در طی ان کلی شکنجه شدم و طلاقم هم تقریبا۹سال طول کشید البته با کلی دردسر و پرونده های بی اساسی که شوهر اولم برایم درست میکرد.به هر حال بیشتر جوانیم تباه شد و واقعا جز عذاب چیزی,ندیدم  .اما اکنون هم این زندگی جدید اصلا برایم رضایت بخش نیست.مهمترین مشکلات این زندگی مادر شوهرم که فوقالعاده مشکلساز است.و روش تربیتی بسیار غلط و ازارنده همسرم است که وابستگی بسیار شدیدی به فرزندش دارد و تمام  مسایل زندگی مشترک ماتحت تاثیر فرزند ایشان است..طوری که احساس میکنم که من بیخود دارم وقتم رادر این زندگی تلف میکنم.انگار مزاحم عشق جاودانی انهاهستم.و با این وضعیت علاقه چنانی به همسرم ندارم و حتی هیچ انگیزه ای برای بچه دارشدن ندارم چرا که اینده روشنی در این زندگی برای خود نمیبینم.از طرفی شرایط سنی من برای بچه دار شدن بحرانی است.الان واقعا دچار سردر گمی شده ام که ایا من ادمی همیشه ناراضی هستم یا واقعا این مسایل مشکل به شمار میروند.واقعا نمیدانم چه کار کنم ایا دید من منفی است یا واقعا این مسایل برای افراد دیگر هم ایراد محسوب میشود و باید فکری کرد .گاهی فکر میکنم بهتر است جدا شوم چون زندگی مجردی را ترجیه میدهم حداقل شرایط بهتری داشتم و اینقدر دچار فشارهای مختلف نبودم.خواهشمندم راهنمایی فرمایید چگونه از این سردرگمی خلاص شوم.با تشکر
دارای دیدگاه اسفند 8, 1394 توسط بی نام
سلام دوست عزیز هرزنی نیاز به توجه و دیده شدن از جانب همسرش را دارد پس اینکه بخواهید همسرتان به شما توجه بیشتری داشته باشد چیز زیادی نیست اما این را هم اضافه کنم که نباید توقع داشته باشید که به فرزندش هم توجهی نکند و صرفا فقط و فقط به شما توجه کند چون بالاخره فرزندایشان هم دارد با پدرش زندگی میکند و پدرش به نحوی باید هم جای پدر و هم جای مادر برای او باشد،به نظر من شما باید شرایط همسرتان را درک کنید ،اما در عین حال با او بنشینید و بدون دعوا صحبت کنید و اگر از جانب همسرتان احساس کم توجهی میکنید حتما این مسئله را به همسرتان بگویید و از او بخواهید به شما هم محبت کافی را بکند(یادتان باشد که درصحبت هایتان به او نگویید که به فرزندت کمتر توجه کن و فقط به من توجه داشته باش ،به ایشان بگویید که میدانم که شرایطت اینگونه است و باید به فرزندت هم توجه کنی امامن هم در زندگی سختی های زیادی کشیده ام و هدفم از ازدواج با شما رسیدن به یک ارامش و توجه بود دوست دارم توجهت در زندگی به من بیشتر باشد  و به او بگویید که به توجه بیشتری نیاز دارید)،همچنین سعی کنید برخی از مهارتهای زنانه ای که معمولا خانم ها برای جذب همسرشان انجام میدهند مثل؛مهارتهای کلامی (خوب صحبت کردن با همسر)یا مهارتهای ظاهری(رسیدن به ظاهر و لباس خود)و...را کسب کنید و اگر با این کارها به نتیجه ای نرسیدید حتما با همسرتان به یک روانشناس مراجعه کنید ولی یادتان نرود که بهترین راه حل این مسئله این است که درست و منطقی با همسرتان صحبت کنید و نیازتان را به او بگویید.و  با این شرایط به نظر من طلاق اصلا راهکار مناسبی نیست و وضعیت شما را بدتر هم میکند چون طلا ق و زن طلاق بودن از لحاظ عرف جامعه ما وجهه خوبی ندارد به خصوص اینکه شما ازدواج اولتان هم به طلاق انجامیده، و این را هم بگویم که این مسئله با صحبت کردن و مراجعه به روانشناس و کسب یک سری مهارت به راحتی حل خواهدشد و اصلا مسئله ای نیست که نیازی به طلاق داشته باشد.

1 پاسخ

پاسخ داده شده اسفند 20, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام

شما اولین کار این را پیش نهاد می شود که به یک متخصص بالینی مراجعه نمایید تا از نظر سلامت خود نسبت به نکاتی را که بیان مردید مطمئن شوید.

بعد از اطمینان خود همراه شدن با یک مشاور خانواده جهت دریافت راه کار مناسب می باشد.

آخرین نکته طلاق اولین راه حل نیست بلکه آخرین راه حل است. و تا وضعیت خودتون به یقین نرسیده اید اصلا بچه دار نشوید.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...