زود جوشی

278 بازدید
سوال شده اردیبهشت 11, 1395 در ارتباط توسط بی نام
نامزدم 24 سال دارم لیسانسم نامزدمم لیسانسه بهترین پسر روی زمین هست مشکل فرهنگی اینا هم نداریم باهاش ولی با خونوادش مشکل دارم ..خواهر نامزدم نامزده با یه پسری ازرواج کرده که نه زیاد خوشکله نه تحصیل کرده هست زیاد خودشم تو کارخونه شکلات کار میکنه تک پسره ولی بابابش براش خونه و ماشین خریده ،  نامزد منم درس میخونه تا مرحله مصاحبه قضاوت اومده و هم کار میکنه تو داربست هم درس باباشم خودشو زده به بازنشتگی سر کار نمیره کل بار زندگی سر نامزدم هس ;اوایل خواهرش هرچی میگرفت میخرید یه جورایی افاده میومد که یادش میرفت که از اون خانوادست خلاصه بگم نامزدشم 1000 بیشتر از خودش خیلی ندید بدیدن الا ن ولی دیگه خفم کردن نمیدونم چیکار کنم شیدن شاید ما عروسی کنیم زود اومدن که ما عروسمونو میبریم  مادر دومادشون تو جمع با قاطیت تمام گفت اونا بمونن واسه سال دیگه الان عروس من واجبه  مامان باباشم انگار که من نیست اصلا چیزی بهش نگفتن ...چون اجاره هستن خودشونو از انا کم میبینن... باباش که حتی کارم نمیکنه گفت عروسیه مردونه پسرمو میکنم با اون جهیزیه دختدمو میدم عروسمو هم سال دیگه میارم .....خیلی اذیت شدم ولی نتونستم بحرفم بغض گلومو پاره میکه همون دختر که با پول نامزدس پوز میداد الان با پول عروسب ما هم جهاز میبره من چیکار کنم کمکم کنید لطفا مرسب
دارای دیدگاه اردیبهشت 16, 1395 توسط مددجوی
باسلام دوست عزیزبی نام یه راه حل که میتونم بهت بگم اینه که از آدم پخته که توفامیل شوهرت هست وخوانواده شوهرت ازش حرف شنوی دارن کمک بخواه وخیلی مودبانه تقاضاکن تاباخوانواده شوهرت صحبت کنن
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...