با سلام.چند روز پیش خانوم داداشم بعد چند ماه عقد آوردیم خونه خودش.بهد دو روز من برگه هایی از در خونه داداشم که به حیاط ما وصل هست پیدا کردم که قصد سوزاندنشو داشتن.این برگه ها از دفتر خاطرات خانوم داداشم جد شده بود و گوشه ای از متنش این بود که من بیست روز دیگه اینجام و دیگه نمیتونم باهاش راحت صحبت کنم و اس بزنم.و در برگه ای دیگه نوشته بود کاش نمیگفتم بیاد من اونو جای داداشم حساب کردم و اما اون ... خدایا کمک کن بلایی سرم نیومده باشه.من اصلا فکر نمیکردم اینکارو بکنه اما قلبش چقدر تند میزد و چ روز خوبی داشتم باهاش و...وکاری که کردم مطمعن شدم برگه ها از دفتر خاطرا زن داداشم بود.از اون روز بدجوری بهم ریختم میشه راهنماییم کنید چکار کنم.به خود خانوم داداشم هشدار بدم به داداشم بگم حبسش کنم واسه همیشه؟چکارش کنم؟متشکرم