با عرض سلام و خسته نباشید
خانمی 26 ساله هستم و متاهل ودارای تحصیلات فوق لیسانس ، نزدیک به دو سال هست که ازدواج کردم ، بسیار زود رنجم و از وقتی که ازدواج کردم زود رنجی من بیشتر هم شده سر مسائل کوچک و کم اهمیت و عادی از نظر دیگران، واکنش شدیدی نشون میدم در حدی که به گریه می افتم و ساعت ها گریه میکنم به شدت خلقم افت میکنه و حس غمگینی شدیدی بر من چیره میشه طوری که انگار دنیا برام به آخر رسیده اخیرا این حالاتم شدیدتر هم شده اصلا نمی تونم خودمو کنترل کنم ، مثلا اگه به شوهرم بگم چیزی می خوام بگیرم و امکانش نباشه سریع واکنش نشون میدم و افکاری مزاحمی به ذهنم وارد میشه ( مثل : منو دوس نداره. من شانس ندارم، من خوشبخت نیستم، دیگران زندگی بهتری دارن، کاش هیچ وقت ازدواج نکرده بودم و...) خودم میدونم که این افکار غلطه ولی نمی تونم خودمو کنترل کنم. احساس درموندگی می کنم . احساس میکنم از موقعی که ازدواج کردم به شدت سر خورده شدم و اعتماد به نفسم پایین اومده. فک کردن به این موضوع که با وجود داشتن مدرک فوق لیسانس بیکارم بیشتر عذابم میده و باعث میشه احساس حقارت کنم و دائما این فکر که آدم بی عرضه ای هستم به ذهنم وارد بشه. لطفا کمکم کنید. لطفا پاسخ را به ایمیلم ارسال کنید