سلام.خانومی هستم 28 ساله که 3سال ازدواج کردم مشکلات زیادی داشم خونواده همسرم خیلی آزارم دادن ولی همسرم همیشه میگه گذشت کن. همه اینارو تحمل کردم ولی همسرم عم مشکلات خودش داش اصلا وقت برآی من نداش بهش مشکوک بودم تا بالاخره متوجه شدم اعتیاد ب تریاک دارن ومخفی میکنن از من. از بدشانسی روزگار بیکاران شدن همسرم و این باعث شد همه بیشتر منو اذیت کنن خونواده خودم دیگه چشم دیدن همسرمو نذاشن مدا. میگن طلاق بگیر خیلی اذیت شدم از ی طرف همسرم عصبی شده. و درحال درمان واژ طرف دیگه خونوادم ک. راضی نمیشن من ادامه زندگی بدم خونواده همسرم ک با نیش کنایه وآزارم میدن الان یک ماه و نیم همسرم ندیدم تواین مدت بخاطر اینکه خونواده من راضی بشن همسرم رفت سر کار و درحال درمان ولی خونواده رضایت نمیدن و منم خیلی میترسم از ادامه عاقبت زندگی ک مبادا ب حرف خونوادم گوش نکنم و عاقبت خوبی نداشه باشم ترس از بارداری دارمدلم نمیخاد بچه دار بشم همسرم همش التماس میکنه ی فرقت بدم بهش ولی من خیلی شکنجه روحی شدم میترسم