باسلام .۳۰ساله هستم و مدت۹ماه است که باهمسرم که۳۱ساله هست و کارشناس حقوقی و دریک شرکت کارمیکند عقدکردیم.خودم کارشناس ارشدعلم سنجی دارم و فعلابیکارم قبلا تو۱شرکت کارمیکردم بعدازرفتن به دانشگاه برای گرفتن مدرک ارشددیگه سرکارنرفتم.باهمسرم هم آشنایی داشتیم پسردوست مامانمه که مادرشون ۱۲سال پیش فوت کردو روابط ماکم شد.روزخواستگاری گفت که چندین ساله که دوست دارم و منتظربودم شرایط کاریم خوب بشه بیام خواستگاری خلاصه من تواون جلسه راجبه سیگارو موادمخدرصحبت کردم که خیلی بدم میادو باعث جداییمون میشه اگه بفمم رفتی سراغ این کاره که گفتش قبلا سیگارمیکشیده امامدتیه ترک کرده.تواین ماه دل درد شدید گرفت و محبورشدیم آپاندیسشادربیاریم و من کم کم بهش مشکوک شدم که انگاربوی سیگارمیده و ازش هم سیگاردیدم بهش گفتم گف به خاطردرد کشیدم و نمیکشم دیگه.کارشم جوری بود که ۲۲روز سرکارو۸روزاستراحتش بودو تو۱شهردیگه گه ازما۸ساعت فاصله داش بود ومن زیادایشونانمیدیدم و خودش همیشه ازکارش ناراضی بود و میگف کاش ۱کاربهترپیدامیکردواونجاخوب نیست و تنهام.تاریخ جشن ازدواجمونا مشخص کردیم و من گفتم میام تواون شهرپیشت بااینکه سخته.که بعدازدراوردن اپاندیسش و شکاکیه من بهش مسئاه رو باخواهرشون و پدرشون مطرح کردم.دوتابچه هستندشوهرم وبچه دوم.ومن سومین بچه از۵ تابچه هستم.خواهرش صحبت کرد باهاش و گف من چیزی مصرف نمیکنم امامن ازحالاتش احساس میکردم چیزی مصرف میکنه وحاضرهم نبودآزمایش بده و پدرشون باهاش صحبت جدی کردو مشخص شدکه۸ماهه تریاک مصرف میکنه و گریه کرده بودوازپدرش خواسته بودکمکش کنه تاترک کنه.حالاایشون ۱۵روزه توی کمپ هستش۱بارهم رفتم دیدمش بسیارپشیمون بودوتصمیم گرفته سراون کارش نره و دنبال مواددیگه نره.حالامن ازتون میخوام راهنماییم کنیدچیکارکنم جشنمونم کنسل کردیم تامن تصمیممابگیرم و مسولین اونجاهم گفتن تا۱سال بهتره ازدواج نکیدتاباخودش کناربیاد.آیاطلاق بگیرم یابهش فرصت بدن؟
