با سلام خانم 27 ساله هستم میزان تحصیلاتم دیپلم حدود 8 سال ازدواج کردم ولی هیچ زندگی ارومی نداشتم هیچ وقت همسرم درکم نکرد برای هر کاری کلی توضيح بايد بدم اجازه يك 1000 توماني پس انداز ندارم حتی برای لباس خریدن هم باید کلی توضيح بدم تا بخرم هر حرفي بهش ميزنم بد برداشت ميكنه ناراحتي من اصلا براش اهميت نداره خودش هم اقراق به اين مساعله كرده زندگی به جایی رسیده که احساس می کنم به خاطر پسرم هست که داریم زندگی می کنیم دیگه احساسی بهش ندارم اینو بگم من عاشقش بودم ولی انقدر از من فاصله گرفت که دیگه احساسی بهش ندارم همش منو خورد می کنه کوچیک می کنه اعتراض مي كنم ميگه خودت کردی دوست داره من همش چشم بگم تا اعتراض مي كنم خوردم مي كنه كوچیکم می کنه لطفا یک راهی بزاریم تو خیالم اگه یک روز یک ساعت زمان داشتم بر می گشتم عقب هر گز باهاش ازدواج نمی کردم