بیان مشگلات

273 بازدید
سوال شده تیر 11, 1395 در ازدواج و طلاق توسط دریا
سلام دختری هستم 30 ساله  کارشناسی ارشد و شاغل 8 ماه هست با پسری هم سن و هم رشته تحصیلی خودم اشنا شده ام که در همه زمینه ها بسیار تفاهم داریم بعد از 3 ماه اشنایی هر دو به هم ابراز علاقه کردیم و بیان نمودیم که قصد جدی در مورد این رابطه داریم این اقا از اول تا کنون به من اعلام کرده که مشگل مالی شدید در ارتباط با ازدواج  دارد و الان همیشه تکرار میکند که عاشقانه مرا دوست دارد و تنها مشگلش بحث مالی این قضیه است و معتقد است که ادم ریسک پذیری هم نبوده و باید تا حد زیادی شرایط مهیا شود تا پا پیش گذارد از این قضیه که بگذریم مشگلی که الان بسیار مرا اذیت میکند این است که تا 3 ماه پیش از برنامه ریزی و جمع کردن پول هایش میگفت ولی الان یک سری خرج هایی میکند که شاید خیلی هم لازم نباشد از طرفی اوایل دو بار خواست برای من کادو بگیرد که من بخاطر بحث مالی خودم اجازه ندادم اما بعد از اون انتظار داشتم ی کادوی کوچیک دریافت کنم و با اینکه بسیار مغرورم دو بار هم به ایشون یاد داور شده ام ولی اصلا توجهی نمیکند در این 8 ماه هیچ کادو یا ی شاخه گل برای من نخریده در حالی که خسیس نیست و وقتی با هم بیرون میریم برای من خرج  میکند  در دو ماه گذشته دو بار بهش گفتم که میخام برم خرید و تنها دارم میرم گفته برو  حس میکنم با اینکه بسیار اعلام میکنه که منو دوست داره  و قصدش در این مورد جدیه ولی توجهی که میخام دریافت نمیکنم ما از همه نظر با هم تفاهم داریم ولی این موضوع منو اذیت میکنه من نمیدونم به چه شگلی این قضیه رو به ایشون اعلام کنم با توجه به اینکه بسیار حساس است و زود بهم میریزد؟؟؟؟
دارای دیدگاه تیر 15, 1395 توسط بی نام
سلام من متخصص روانشناسی نیستم امیدوارم نظرم دخالت در ساحت روانشناسان محترم تلقی نشه ( هرچند در آینده روانشناس خواهم شد )
در آخر عرائضتون فرمودین ایشون حساس هستند و زود بهم میریزند خب این یک نقطعه ضفف هست ما قراره با احساس باشیم نه حساس ، حساس یعنی کسی که چیز بد کوچک رو بزرگ میکنه ولی با احساس یعنی کسی که چیز خوب کوچک رو بزرگ میکنه این نکته اول
دوم اینکه به نظر من اگر قصدتون ازدواج هست باید سعی کنید مسائل فی مابین رو چه کوچک و چه بزرگ باهم مطرح کنید قرار نیست کسی در زندگی پیش گویی کنه درسته که یک سری قواعد رو بایستی در رابطه رعایت کرد ولی اگر کسی رعایت نکرد یا فراموش کرد یا سهل انگاری کرد یا ما توقع خاصی داریم که برآورده نمیشه نباید تحت این عنوان که خودش باید بفهمه و درک کنه از عنوان کردنش اجتناب کنیم
بنابراین به نظر من بایستی در ابتدای امر یک جو اعتماد و حمایت ایجاد کنید که در چنین جوی هرگونه نقطه نظر انتقاد و پیشنهادی نه به عنوان حمله یا گلایه و عیب جویی بلکه بعنوان تلاشی در جهت همزیستی و رابطه بهتر تلقی بشه
پس از اینکه در ایشان چنین حس حمایتی ایجاد کردین ( با توجه به نوع روحیات ایشان حمایت نباید به گونه ای باشد که دخالت یا مادری کردن تلقی بشه ) و ایشون رو از علاقه خودتون مطمئن کردین در یک فضای توام با صداقت صمیمیت و البته صراحت مشکلتون رو با ایشون مطرح کنید و نگرانی خودتون رو عنوان کنید
هیچ مسئله ای ولو کوچک را ناگفته باقی نگذارید در عین حال مسائل را به گونه ای طرح نکنید که طرف مقابل احساس بی کفایتی یا عدم اعتماد به نقس و حرمت نفس کنه سعی کنید مسائل رو در عین تکیه بر نقاط مثبت و جنبه های خوب رابطتون عنوان کنید مثلا میتونید با اشاره به لحظات خوبی که در کنار ایشون دارید مسئله کادو خریدن رو مطرح کنید که ایشان هم از علاقه و حمایت شما مطلع بشه هم از نیازها و توقعات بجای شما
امیدوارم این گفته ها بتونه کمکی ولو کوچک کرده باشه نه اینکه مطلب مهمی باشه بلکه شاید چراغی رو روشن کنه که بتونه واقعیتی رو به پیش چشم ما عیان کنه
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...