سلام پسری هستم 24 سن ترم آخر کارشناسی حقوق شهرستان زندگی میکنم
اوسط پاییز 94 به طور اتفاقی با خانمی 30 ساله متاهل از تهران دارای یه پسر 7 ساله ازطریق تلگرام اشنا شدم فقط در حد پیام.
بعد از چند روز پیام داد که میخواد صحبت کنه.با هم به صورت تلفنی در حد معمول صحبت کردیم. کم کم بعد یک هفته به هم علاقه مند شدم شدیدا به طوری که در طول روز 3 ساعت حرف میزدیم. خیلی خیلی مرا به خود وابسته کرد بهتر بگم خیلی خیلی به هم وابسته شدیم . به اندازه ای که میگفت منو بیشتر از شوهرش دوس داره ولی من سرزنشش میکردم.
گاهی اوقات که انلاین نمیشدم زنگ میزد که چرا چند ساعته تلگرامو چک نکردی. خیلی سعی کردیم که قطع رابطه کنیم اما هر بار بعد نهایتا بعد 1 روز دوباره به هم پیام میدادیم حدود 4 ماه به همین روال گذشت. تا اینکه کم کم از کوچکترین اشتباهاتم نارحت میشد. بعد چهار ماه به کل عوض شد در طول این مدت فقط و فقط حرفای عاشقانه به هم میزدیم. اصلا در مورد قرار ملاقاتی یا رابطه ای غیر اخلاقی حرف نمیزدیم فقط دوس داشتن محض. اصلا چه به خودم چه به اون اجازه نمیدادم در مورد سکس حرفی بزنیم .چند وقت پیش هم به خاطر کار و هم بیشتر به خاطر اون اومدم تهران بهش زنگ زدم که همو ببینیم مخالفت کرد. چند روز پیش به کل با هام بهم زد خیلی بهش وابسته شدم فکر و ذکرم شده نمیدونم چیکار کنم. از اب و خوراک افتادم، به خدا خودمم میدونم اشتباهه ولی نمیتونم فکرشو نکنم .کمکم کنید