مشکلات عاطفی پس از ازدواج

238 بازدید
سوال شده شهریور 2, 1395 در ازدواج و طلاق توسط سینا

با سلام ...با احترام. خواستم در موردی ازتون سوال بپرسم و راهنمایی بگیرم . 

من بیش از ده ساله که ازدواج کردم..کارشناسی ارشد برق دارم و دارای دو فرزند دختر یکی 12 و یکی 9 ساله هستم .  در طول این ازدواج به دفعات از همسرم بی احترامی ... و تحقیر دیدم و شنیدم نسبت به خودم .. البته من نقطه ضعفی ندارم که بخوام بگم تحقیر اون درست بوده  . اما با توجه به اینکه اون حتی احساس من رو هم در قبل از ازدواجمون  به خودش با تحقیر  ازش یاد میکنه و تمام موفقیتهای من رو مدیون پدرش میدونه این واسم قابل تحمل نیست . همش می خواست از موضع قدرت باهام صحبت کنه و همه چیز تحت کنترل خودش باشه .. من قبل از ازدواج نمی دونستم که همچین اخلاقی داره و بعد متوجه شدم اما هر بار به خاطر بعضی از مشکلاتی که معمولا واسه همه ممکنه تی زندگی پیش بیاد .. دلیلش رو اون مشکل می دونستم و فکر می کردم بعد از رفع مشکل اخلاقش بهتر باشه.. که نمیشد . تا جایی پیش رفت که دیگ نتونستم تحمل کنم و  این آخر سر هم  که دیگه طاقت نیاوردم و جلوی حرفاش ایستادم که کارش به خودکشی رسید  که خودم اجازه این کار و بهش ندادم و البته خانوادش هم متوجه شدند که می خواسته این کار و بکنه . الان رفتارش  تا حدودی فرق کرده و بهتر شده اما مشکل اینه که... دیگه در خودم هیچ میل و کششی رو حتی خیلی کوچک نسبت بهش حس نمیکنم . اونقدر که تقریبا از اوائل ازدواج   تا این اواخر بنا به خواست اون جدا می خوابیدیم و دیگه به خواست من جدا می خوابیم و هیچ ارتباطی حتی جنسی هم نداریم   . ادامه این زندگی به نظر میاد که فقط گذران عمر هستش  بدون هیچ دلخوشی یا انگیزه ای . 

خواست بپرسم که به نظر شما حسی که من دارم طبیعیه ؟ یا من از نظر احساسی دچار اشتباه میشم و اینکه حالا با این وضعیت بهترین تصمیمی که میتونم بگیرم چی میتونه باشه ؟ 

ممنون از راهنماییتون 
دارای دیدگاه شهریور 6, 1395 توسط بی نام
چرا تو برای رابطه پیش قدم نمی شی رابطه جنسی معجزه می کنه معلومه که اینجوری از هم متنفر می شین بهش بگو رابطه ی جنسی وظیفه  ی تو  است تا دلشو به دست بیاری باید برای بچه ها الگو باشی شاید خودت مشکل جنسی داری وتمایلی نداری
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...